جیمز و هولوی غولپیکر
معرفی کتاب
«جیمز هنری تروتر» پسری چهار ساله است که ناگهان یتیم میشود؛ چون کرگدنی که از باغ وحش فرار کرده، پدر و مادرش را خورده است. او مجبور میشود با دو عمهاش زندگی کند که بسیار ترسناک و بدجنس هستند. سه سال بعد، جیمز با مردی در جنگل ملاقات میکند. او کیسه کوچکی حاوی عناصر مورد نیاز برای ساختن معجونی جادویی را به جیمز میدهد که با خوردن آن، جیمز به ثروت و خوشبختی میرسد و ماجراهای جالبی برایش پیش میآید و... .
ماجراهای بُهلول
معرفی کتاب
کتاب حاوی داستانهایی درباره بهلول است. در ابتدای کتاب، بهلول اینچنین معرفی میشود: «وهب بن عمرو»، شیخ و عالِم شهر، پسرعموی هارونالرشید و از یاران امام موسیبن جعفر (ع)، خود را به دیوانگی میزند تا هارون نتواند از او فتوای کشتن امام را بگیرد. هارون این موضوع را میداند؛ اما چون نمیخواهد فرد دیگری از خاندانش را بکشد، چیزی نمیگوید. مدتها میگذرد و کنایهها و طعنههای وهب دهان به دهان میگردد و خنده را به چهره همه، حتی بر چهره هارون مینشاند. از آن به بعد، وهب بن عمرو، بهلول، یعنی آدم خندهرو و با نشاط، نام میگیرد.
فیل چشم قشنگ
معرفی کتاب
در این داستان «فیل چشمقشنگ» هر شب کتاب میخواند تا چشمهایش خسته شود و خوابش ببرد؛ اما این کار فایدهای ندارد و چشمهای او از شدت بیخوابی قرمز شده است تا اینکه خانم پرستو را میبیند که بالای درخت، راحت خوابیده است. فیل چشمقشنگ تصمیم عجیبی میگیرد که زندگی پرندگان را با آشوب روبهرو میکند.
فیل سربزرگ
معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه کتابهای «داستانهای فیلی» است که در آن ماجراهای چهار فیل عجیب و غریب روایت میشود. در این داستان، «فیل سربزرگ» که باهوشترین حیوان جنگل است، یک ماشین آشغالخور اختراع میکند؛ اما این ماشین یک اشکال فنی دارد و آن این است که بسیار دود میکند. همه حیوانات جنگل از این موضوع ناراحت هستند تا اینکه فیل سربزرگ به کمک لاکپشت مهربان راهحل خوبی برای این مشکل پیدا میکند.
چکه، چکه
معرفی کتاب
در روستای «رمضان»، بهار از راه رسیده است و درختها پر از شکوفه هستند؛ ولی خبری از باران نیست. همه اهالی روستا میدانند که اگر باران نبارد، درختها خشک میشوند. رمضان به فکر همه درختها و بوتههاست؛ اما بیشتر دلش میخواهد درختهای میوه را نجات دهد. او تمام راهها را مرور میکند تا اینکه فکری به ذهنش میرسد و با ابتکاری جالب درختها را نجات میدهد.
ما بوته گلسرخ را از خواب بیدار میکنیم
معرفی کتاب
«نگار»، «سارا» و «سونا» سه خواهر هستند که در روستایی نزدیک کوه سبلان زندگی میکنند. نگار دلش میخواهد که در فصل زمستان، یک گل سرخ به معلمش هدیه بدهد؛ اما به نظر دو خواهرش این کار غیر ممکن است. نگار تصمیم میگیرد که این کار را به کمک دوستانش انجام دهد. در این داستان، کودکان علاوهبر آشنایی با مراحل کاشت گیاه، با همکاری کردن نیز آشنا میشوند.
قصهپیرزنی که دلش میخواست تمیزترین خانه دنیا را داشته باشد
معرفی کتاب
این داستان پیرزنی است که در روستایی زندگی میکند. او بسیار تمیز است و همیشه در حال نظافت؛ اما هر چه تلاش میکند و خانهاش را آب و جارو میکند، باز هم در خانهاش گرد و خاک هست. روزی پیرمردی در گذر از روستای پیرزن، مهمان او میشود و با دیدن غصه پیرزن، او را راهنمایی میکند تا بتواند تمیزترین خانه روستا را داشته باشد.