الیور سگ آبی و دفتر کار خودش
معرفی کتاب
کتاب « الیور سگ آبی و دفتر کار خودش» یکی از مجموعه کتابهای 26 جلدی قصههای کوتاه مدرسه آلفابتی است. کتابهای این مجموعه دربرگیرندهی داستانهایی انگیزهبخش و امیدوارکننده برای کودک آگاه، کنجکاو و ماجراجوی امروزی است. این کتاب، ماجرای یک بچه سگ آبی را به تصویر میکشد که خواهر و برادری دوقلو دارد. آنها همیشه تکالیف الیور را سوراخ، خیس، پاره یا گم میکنند. برای اینکه بدانید الیور چارهای برای این دردسرش پیدا میکند یا نه، ماجراهای کتاب را دنبال کنید.
زاکاری گورخر زبر و زرنگ
معرفی کتاب
کتاب «زاکاری، گورهخر زبر و زرنگ» یکی از مجموعه کتابهای 26 جلدی قصههای کوتاه مدرسه آلفابتی است. کتابهای این مجموعه دربرگیرندهی داستانهایی انگیزهبخش و امیدوارکننده برای کودک آگاه، کنجکاو و ماجراجوی امروزی است. این جلد از مجموعه: داستان یک بچه گورخر بامزه است اما خوشحال نیست. چون هیچوقت نمیتواند آنطور که دلش میخواهد باشد. او نمرههای خوبی نگرفته است، در مسابقه دو شکست خورده و غذایش را در مدرسه روی زمین انداخته است. اما باید همه چیز را تغییر دهد.
بچه باهوش: اسب کوچولو مسواک میزند
معرفی کتاب
این کتاب داستانی تصویری و تربیتی دربارهی اسب کوچولویی است که با دقت رفتارهای بابا اسبه را دنبال میکند؛ از غذا خوردن گرفته تا مسواک زدن. کودک در طول داستان میبیند که اسب کوچولو چطور مسواکش را زیر آب میگیرد، خمیردندان میزند و درست مثل بابا دندانهایش را تمیز میکند. روایت کتاب با زبانی ساده و کودکمحور، مفاهیمی مثل الگوگیری، بهداشت فردی و ارتباط شیرین پدر و فرزند را به کودک آموزش میدهد و او را به انجام دادن کارهای روزمره با دقت و علاقه تشویق میکند. تصویرگریهای رنگی نیز فضای تربیتی داستان را تقویت کردهاند.
اینقدر خجالتی نباش!
معرفی کتاب
کتاب «اینقدر خجالتی نباش!» به کودکان کمک میکند تا با روشهایی برای کاهش خجالت و برقراری ارتباط بهتر با دیگران آشنا شوند. این کتاب، به ویژه برای کودکانی که در برقراری ارتباط با همسالان خود در پارک یا موقعیتهای دیگر دچار مشکل هستند و یا در نه گفتن مشکل دارند، مفید است. آیا احساس خجالت میکنی؟ آیا نمیتوانی با بچهها در پارک بازی کنی؟ آیا فکر میکنی هر کاری که انجام میدهی اشتباه است؟ آیا گفتن نه برایت دشوار است؟ آیا میدانی چه کارهایی میتوانی انجام دهی تا کمتر خجالت بکشی؟ با مطالعه این کتاب، با روشهایی آشنا خواهی شد که به تو کمک میکند تا خجالت کمتری احساس کنی و راحتتر با دیگران ارتباط برقرار کنی.
اینجا جنگل نیست!
معرفی کتاب
همهچیز از زمانی شروع شد که پائولا تصمیم گرفت فقط یک کلمه بگوید: «نه!» این کتاب کودکانه، داستانی تخیلی دربارهی دختربچهای به نام پائولا است که در برابر توصیههای پدر و مادرش برای مرتبکردن اتاق و رعایت نظم مقاومت میکند. در نتیجه، اتاقش کمکم به جنگلی شلوغ و بینظم تبدیل میشود. پائولا با پا گذاشتن به دنیای خیالی خود و همراهی با حیواناتی مانند میمون، تمساح و پرندگان رنگارنگ، با چالشهایی روبهرو میشود که به او نشان میدهند زندگی در چنین بینظمیای چندان هم لذتبخش نیست. در پایان، پائولا به این نتیجه میرسد که نمیخواهد اتاقش مثل یک جنگل درهم و بیسروسامان باشد و خودش دستبهکار میشود تا آن را مرتب کند.
راه من
معرفی کتاب
کتاب «راه من» از راهی صحبت میکند که همهی انسانها باید آن را پشت سر بگذارند. در واقع راهی که نویسنده در این کتاب آن را هدف قرار داده، همان مسیر زندگی است که پیش از ما بسیاری از آدمها آن را پیمودهاند و حالا نوبت به ما و فرزندانمان رسیده است. این کتاب از نکات مهم و تاثیرگذاری صحبت میکند که در این مسیر پر پیچوخم میتواند به کودک کمک کرده و او را بیترسوواهمه به جلو هدایت کند. بنابراین کتاب پیشرو میتواند نکاتی مهم و کاربردی را در اختیار کودکان قرار دهد که موجب میشوند تا دید کودک نسبت به زندگی تغییر کند و به سادگی از کنار اتفاقات آن رد نشود.
گاز گرفتن ممنوع هیولا کوچولو!
معرفی کتاب
زیگ هیولای کوچولو و مهربانی بود که یک مشکل بزرگ داشت. وقتی وسط بازی هیجانزده میشد، دوستانش را گاز میگرفت. آنها ناراحت میشدند و دوست نداشتند با او بازی کنند و آسیب ببینند. بالاخره مادر هیولا کوچولو به فکر راهحلی افتاد... داستانی شیرین دربارهی کنترل احساسات، صبر و احترام گذاشتن به حقوق دیگران نگارش شده است.
میرون راست گفتن هم بلد است
معرفی کتاب
کتاب «میرون راست گفتن هم بلد است» از مجموعه کتابهای کودک و مهارتهای ارتباطی است که به کودکان ارزش صداقت و راستگویی را آموزش میدهد. این کتاب با زبانی ساده داستانی را درباره میرون و تمایلش به خوردن آبنباتهای بیشتر از تعداد مجاز روایت میکند. داستان نشان میدهد که چگونه صداقت حتی در موقعیتهای کوچک میتواند به نتایج مثبتی منجر شود. میرون عاشق آبنبات چوبی است و وقتی همسایه ظرفی پر از آبنباتهای خوشمزه و رنگارنگ به او و مادرش میدهد، دلش میخواهد بیشتر از یک عدد در روز بخورد. مادرش به او اجازه میدهد روزی یکی بخورد، اما میرون یواشکی به سراغ آبنباتها میرود. این عمل او باعث اتفاقات جالبی میشود که در نهایت به او یاد میدهد که راستگویی و صداقت چقدر مهم است.