Skip to main content

بفرما‌ لونه‌‌ی من

معرفی کتاب
همه‌ی اتفاقات تازه با سؤال شروع می‌شود. با یک اگر و شاید هم دو سه تا چرا... داستان این کتاب چند تا جواب است به یک عالمه اگر و مگری که توی دنیا وجود دارد. داستان این کتاب درباره‌ی کلاغی به نام قارجیلینگ است. او قرار بود برای مهمانی دوست عزیزش چیزهایی بخرد. برای آش، سبزی و دانه‌ی تازه بخرد. یک دفعه دید یک چیز خیلی خیلی برقی برقی‌تر به درختی آویزان است. با خودش گفت: «اگه این برقی برقی روی درخت بیفته بهتره یا بیاد لونه‌ی من؟ ‌» پس راه افتاد و هر چیز برق برقی که دید را برداشت. تا این‌که...

هر ماری ماره

معرفی کتاب
همه‌ی اتفاقات تازه با سؤال شروع می‌شود. با یک اگر و شاید هم دو سه تا چرا... داستان این کتاب چند تا جواب است به یک عالمه اگر و مگری که توی دنیا وجود دارد. میله‌مار قصه‌ی کتاب درازترین مار شهر بود و برای همین همه مسخره‌اش می‌کردند... او شنیده بود شهری هست که مارهایش همه شکل خودش هستند و دیگر کسی مسخره‌اش نمی‌کند. اما برای رفتن به آن سر کتاب باید بلیت قطار می‌خرید ولی اگر او روی صندلی جا نمی‌شد؟ پس فکر کرد و فکر کرد و...

یک کار قایمکی

معرفی کتاب
همه‌ی اتفاقات تازه با سؤال شروع می‌شود. با یک اگر و شاید هم دو سه تا چرا... داستان این کتاب چند تا جواب است به یک عالمه اگر و مگری که توی دنیا وجود دارد.داستان کتاب در مورد یک کار قایمکی است. یک کاری که هیچ‌کس متوجه نشود... حالا چه‌طوری این‌کار را بکنم؟ ... اگر چشمایم رو ببندم، دیگه هیچی هیچی دیده نمی‌شه؟ اگر انگشت‌هام رو توی گوشم بکنم، دیگه هیچی هیچی شنیده نمی‌شه؟ اگر دماغم رو بگیرم، دیگه هیچ بویی نمی‌آد؟ ...

اولین روز مدرسه

معرفی کتاب
یکی از اتفاقات مهم زندگی هر کس اولین روز مدرسه است. دنیای جدیدی که نگرانی‌هایی را به همراه دارد. اولین روز مدرسه موش‌کوچولو هم همین‌طور بود، موش‌کوچولو نگران بود. نگران این‌که اگر نتواند صدای معلم را بشنود، یا اگر نتواند معلم را خوب ببیند. آخه موش‌کورها نه خوب می‌بینند و نه خوب می‌شنوند. موش کوچولو وقتی با آشنا شدن با همکلاسی‌هایش متوجه می‌شود که: توانایی‌های ما با یکدیگر فرق دارد. هر کدام از ما یک عالمه چیزهای مختلف بلدیم و با آن‌ها به همدیگر کمک می‌کنیم.

هاپچی‌میمونه و سلام‌های قاتی پاتی

معرفی کتاب
هاپچی میمونه «سلام‌رسان جنگل» است و هر روز صبح سلام‌های حیوانات را جمع می‌ کند و به دوستانشان می‌رساند. اما یک روز اتفاق بدی می‌افتد. گرگ که سلامی در سبد هاپچی ندارد عصبانی می‌شود و سبد او را پرت می‌کند و همه‌ی سلام‌ها قاتی‌پاتی می‌شود. حالا هاپچی مانده و سلام‌هایی که نمی‌داند باید به کی برساند.

قایم موشک گاوی

معرفی کتاب
تابه‌حال به این فکر کرده‌اید که گاوها وقتی حوصله‌شان سر می‌رود چه کار می‌کنند؟ زمانی که مزرعه‌دار دنبال آن‌ها می‌گردد و نمی‌گذارد به بازی‌شان برسند چه‌طور؟ این کتاب درباره همین موضوع است. بسی گاوی بازیگوش است که همراه با بقیه گاوها در مزرعه زندگی می‌کند. یک روز صبح که مزرعه‌دار برای شمردن گاوها می‌آید بسی از طویله به مزرعه فرار می‌کند. او می‌خواست قایم‌باشک بازی کند؛ اما از بس بزرگ بود همه او را می‌دیدند و مزرعه‌دار دنبالش می‌دوید. بسی همان‌طور که فرار می‌کرد جایی بسیار خوب برای فرارکردن پیدا کرد. می‌خواهید بدانید کجا؟ باقی داستان را نویسنده در این کتاب برایتان تعریف کرده است.

جزیره‌‌ی آقا‌فیله

معرفی کتاب
کتاب تصویری، درباره‌ی امید به زندگی وتلاش و همکاری برای ساختن و تولید کردن است.
آقا فیل این داستان از آن روزی که یادش می‌آید، دریانورد است و با دریا رفیق. اما یک روز دریا طوفانی می‌شود و قایقش را غرق می‌کند. حالا چه کاری از دستش ساخته است؟ شنا کردن! و در ادامه رسیدن به یک سنگ به اندازه‌ی پایش. به نظر آقا فیله، این سنگ یک جزیره است. جزیره‌ای که می‌تواند روی آن بایستد و با خرطومش شیپور بزند و کمک بخواهد. با صدای شیپورِ او، نرم‌نرمک دوستان جدیدی برای کمک و نجات می‌آیند. دوستانی که قایق‌های خودشان را از دست می‌دهند و…
به نظر شما، بالاخره آقا فیله و دوستانش نجات پیدا می‌کنند؟
مطالعه‌ی داستان «جزیره‌ی آقا فیله» به کودکان کمک می‌کند که در لحظات دشوار زندگی امید را فراموش نکنند.

معذرت می‌خواهم

معرفی کتاب
سیب‌زمینی یک کار بد کرده! چه کار بدی؟ ... راستش موقعی که داشتند با فلامینگو، شوالیه بازی می‌کردند، حرف بدی زده و دل او را شکسته. البته سیب‌زمینی قصدی نداشته، اما خب دیگر، کاری است که شده! حالا که دوستش ناراحت شده، بهتر است از او معذرت بخواهد و باهم آشتی کند. در این داستان دخترکوچولو به دوتا دوست بامزه‌اش کمک می‌کند تا درباره‌ی ناراحتی‌هایشان باهم حرف بزنند و دوباره دوستان خوب یکدیگر بشوند.

برف آب شد

معرفی کتاب
برف خجالت کشید. کم کم آب شد و از بالای کوه سرازیر شد. رفت و رفت تا به چاله‌ای رسید. کش آمد و داخل چاله شد، اما جایش تنگ بود…

دلفین خندان، دلفین اخمو

معرفی کتاب
داستان حاضر درباره دو دلفین است که دوستان همدیگر هستند. یکی از آن‌ها خندان و دیگری اخمو است. دلفین اخمو دوست دارد شاد باشد و بخندد اما بلد نیست و از دوستش می‌خواهد که به او خندیدن را یاد بدهد. دلفین خندان برای حل این مشکل یک بازی پیدا کرد ...