ادبیات نوجوانان

این کتاب شامل 39قطعه شعر سپید با عنوان‌های «راز»، «خواب»، «تابلو»، «برکت»، «از کجا»، «اشاره»، و... است که اشعار ساده آن به نوجوانان کمک می‌کند تا با سوارشدن بر نردبانی از شعر و ترانه، دایره لغات‌شان گسترده‌تر شود و بدین شکل دنیا را لطیف‌تر و زیباتر ببینند.

این مجموعه داستانی که حاوی دوازده داستان‌کوتاه با شخصیت‌های اصلی دختر و پسر نوجوان زمان جنگ‌ تحمیلی به نگارش درآمده است، از مشکلات خانواده‌ها در هشت‌سال جنگ‌ ایران و عراق می‌گوید. دنیای واقعی همیشه تلخ‌تر از دنیای داستان است. نویسنده این مجموعه نمی‌خواهد که تلخی زمان جنگ را برای خوانندگانش زنده کند؛ بلکه قصد دارد تابلویی از شجاعت و ایثار و ازخودگذشتگی هشت‌سال دفاع‌مقدس را به تصویر بکشد.

هفت روز از بازداشت «داشی دهبالا» در شهربانی کل کشور استان پنج گذشته بود. از روز سوم، مردِ شخصی‌پوش که هیکل کشتی‌گیرها را داشت، هر روز داشی را با یک مأمور جدید، از داخل بازداشتگاه به اتاق نیمه تاریک پستو طوره کشانده بود؛ مکانی که برای رسیدن به آنجا می‌باید هشت پله تیز و تند را بالا می‌آمد. داشی، مأمورانی را که هر روز در ساعت‌های متفاوت او را از بازداشتگاه به پستو طوره می‌بردند، نمی‌شناخت. فقط به چهرۀ همان لباس‌شخصی فکر می‌کرد که آشنایی گنگی در آن دیده می‌شد. او که بود؟

این رمان در ژانر داستان‌های مدرسه‌ای نوشته‌ است. رویدادهای داستان دربارۀ بچه‌های مدرسه است و اتفاقات عجیبی که برای آن‌ها رخ می‌دهد. «امیرعلی»، قهرمان داستان است که بیشترِ ماجراها از دید او و رفقایش روایت می‌شود. «ماهان» و دوستانش درگیر کشتار خونین در بازی‌های رایانه‌ای می‌شوند و امیرعلی و دوستانش برای نجات آن‌ها تلاش می‌کنند؛ اما در دنیای واقعی اتفاقات عجیب و خطرناکی برای همۀ آن‌ها می‌افتد.

این کتاب دربارۀ «دانا»، نوجوانی پانزده‌ساله، ‌است که اُتیسم دارد و این بیماری، نعمت متفاوت ‌بودن را به او بخشیده است. نویسنده دربارۀ قهرمان داستان می‌گوید: «همان لحظۀ اول که دیدمش، فکر کردم عقب‌افتاده است؛ اما بعدها فهمیدم حتی اگر عقب‌افتاده هم بود، به هیچ‌وجه معمولی نبود و مطمئنم تأثیرگذارترین آدم زندگی من همین داناست. حالا اگر داستانش را بشنوید، مطمئنم شما هم با من موافق خواهید بود که دانا یک آدم منحصربه فرد و یک شخصیت واقعی‌ست که با میلیاردها انسان دیگر فرق می‌کند.

داستان این کتاب دربارۀ زندگی و ماموریت جاسوسی به نام «حیفا» از سازمان «موساد» در منطقۀ غرب آسیاست. براساس روایت کتاب، دیگر اعضای خانوادۀ وی، ازجمله خواهرانش نیز جاسوس موساد بوده و عملیات زیادی انجام داده‌اند. این کتاب داستانی تاریخی را روایت می‌کند که به باور نویسنده پنجاه درصد برمبنای واقعیت و الباقی برای جذابیت کتاب به شکل داستانی روایت شده‌اند. داستان این کتاب براساس پژوهش یک سالۀ نویسنده به نگارش درآمده است.

این کتاب مجموعه اول از «رمان‌های سه‌گانه جان کریستوفر» و داستانی علمی، تخیلی است. «سه پایه» بر بشر مسلط شده است و ماشین‌هایی عجیب که موجودات بیگانه (بعداً به عنوان «استادان» شناخته می‌شوند) آن‌ها را هدایت می‌کنند. جامعۀ بشری در این کتاب عمدتاً به دامداری مشغول هستند. سبک زندگی یادآور قرون وسطی است... . ایمپلنت‌هایی به نام «کلاهک»، انسان‌ها را از چهارده‌سالگی کنترل می‌کنند. آن‌ها کنجکاوی و خلاقیت را سرکوب می کنند.

داستان این کتاب، زندگی چند دانش‌آموز است که در مدرسه با هم شوخی می‌کنند و این آغازی است برای یک حادثه… . دروغ حفره‌ای است که انتها ندارد. دروغ اول مانند گلولۀ برفی است که از قله راه می‌افتد. اگر ادامه یابد، منجر به دروغ‌های بعدی و بزرگ‌تر شدن این گلوله ‌شده و درنهایت، باعث ویرانی بزرگی می‌شود؛ اما اگر در همان‌جا متوقف شود، خرابی کمتری به بار می‌آورد.

کتاب حاضر شامل مجموعه داستان‌هایی است که به شکل مستقیم، ماجرایی و برشی از جنگ را روایت کرده‌اند. با نگاه کلی به کتاب می‌توان به وجود عناصر محوری مشترک در داستان‌ها پی برد. مسأله جنگ و تأثیرات مخرب آن یکی از مفاهیمی است که در تمام داستان‌ها دیده می‌شود، در برخی پررنگ‌تر و در برخی دیگر کمرنگ‌تر.

این کتاب، داستان شکار و به دام انداختن پهپاد پیشرفتۀ آمریکایی RQ170 است که نیروهای پدافند هوایی ایران آن را سرنگون کردند. این پهپاد که در زمان خود معروف به «هیولا» بود، از پیشرفته‌ترین سیستم‌های رادار‌گریز و مخابراتی برخوردار بود و به خیال آمریکایی‌ها هرگز ارتباطش با مرکز عملیاتش قابل ردیابی و هک نبود. امری که در ایران اتفاق افتاد. این داستان را خود RQ170 تعریف می‌کند.