خمیر تاپتاپ
معرفی کتاب
یک روز «آقای نانوا» گلولهای خمیر را برداشت تا خوب قلقلیاش کند، اما خمیر بازیگوش از توی دستش بیرون پرید و تاپوتاپ توی جوی آب افتاد. نانوا دوید تا خمیر بازیگوش را بگیرد اما خمیر تندوتند میرفت، آقای نانوا خسته شد، اما ناامید نشد و در طول مسیر با پرسش کردن از رود و کوه و...، تلاش کرد تا خمیرش را پیدا کند. شما فکر میکنید آقای نانوا موفق شد؟
کاشکی میشد دریاروهم حموم برد "حیوانات دریا"
معرفی کتاب
در این کتاب با شعرها و تصاویر کودکانه به دوستی با دریا و موجودات زنده دریا و ساحل، اشاره میشود. در این کتاب، شاعر از زبان حیوانات دریا که مشکلاتشان را با خدا در میان میگذارند با کودکان صحبت میکند؛ مشکلاتی مانند: آلودگیهای نفتی، آلودگی زبالهها و مسمومیتهای ناشی از این آلودگی برای حیوانات دریا و... .
معمای غوک سرخ
معرفی کتاب
«داروک»، قورباغۀ درختی برکۀ فانوس، همیشه اخمو بود، انگار با همۀ دنیا قهر است. او هیچ دوستی نداشت، به جز «سمنی»، سمندری سبز با چشمهای درشت. سمنی سعی میکرد به داروک کمک کند تا حالش بهتر شود؛ اما داروک با تروشرویی او را از خود دور میکرد تا اینکه روزی سمنی به داروک گفت فقط یک نفر میتواند به او کمک کند و او کسی نیست جز ماه!
هیولای من گمشده
معرفی کتاب
این کتاب شامل نُه داستان بههم پیوسته است، دربارۀ «دُرسا»، شاگرد ریزهمیزه کلاس پنجمی که همکلاسیهایش او را مسخره میکنند و حاضر نیستند با او دوست شوند. آنها حتی درسا را به جشن تولدهایشان هم دعوت نمیکنند؛ اما او هرطور که شده به یکی از این جشنها میرود و در آنجا برای انتقام گرفتن از همکلاسیهایش، دست به کار بد و خطرناکی میزند... .
ماریا و ماهجون
معرفی کتاب
این کتاب حاوی چهار داستان کوتاه و به هم پیوسته است که داستان «ماریا» و مادربزرگش، «ماهجون»، را روایت میکند. در داستان اول، ماریا از مدرسه یکراست به خانه ماهجون میرود و پدرش هم که سفر بوده، سر میرسد. در داستان دوم، ماهجون زمین میخورد و دندانش گم میشود. داستان سوم دربارۀ گربۀ ماهجون است و در داستان چهارم... .