بابا اتوبوسی
معرفی کتاب
در این داستان با نگاهی تازه به اطراف و اشیای به ظاهر ازکارافتاده و افراد بازنشسته در خانواده، سعی شده تا حضور متفاوت بزرگترها برای بچهها به شیوهای جدید بیان شود. «بابا اتوبوسی» از ته کوچه رسید. نفساش در نمیآمد، حواسپرتی گرفته بود، یادش رفت توی یکی از ایستگاههای اتوبوس بایستد. یک آقا با کیف بزرگش بهدنبالش دوید، اما... .
پیچ و هزارپا
معرفی کتاب
توی یک آشپزخانه یک «هزارپا» و یک «پیچ» به یکدیگر رسیدند. هزارپا از پیچ پرسید که او کیست؟ پیچ خودش را معرفی کرد و گفت که به همراه 9برادرش روی یک هواکش بودند که او شُل شده و روی زمین افتاده است و حالا قصد دارد به گردش برود. پیچ و هزارپا با هم دوست شدند و از هر دری با یکدیگر صحبت کردند که ناگهان یک جاروبرقی هر دوی آنها را خورد و... .
خان بیزپشه
معرفی کتاب
این کتاب، جلد سوم از مجموعه «بیزبیزپشه» است. گروه «بیزبیزپشه»، دنبال چالهای آب میگشتند تا توی آن بازی کنند، اما همه چالهها خشک شده بودند. آنها همگی روی یک سیم برق نشستند که یکدفعه متوجه شدند آسمان تاریک شده است، پشهها فکر کردند شب شده، اما ناگهان یک قطره آب روی سر پشهای که نامش «ریزهمیزه» بود، افتاد. پشهها که تا آن لحظه باران ندیده بودند، فکر کردند که کسی به آنها حمله کرده است و... .
قصه دوستی مداد و ماژیک
معرفی کتاب
تا بهحال از دوستی مداد و ماژیک چیزی شنیدهاید؟ در این داستان یک ماژیک بنفش توی جعبه ماژیکها زندگی میکرد. داخل آن جعبه یک مداد هم بود. آنها روزی تصمیم میگیرند که شکلهای مختلف را رنگ کنند و... . این کتاب نهتنها به کودکان میآموزد که فراتر از محدوده فکر کنند، بلکه به آنها نشان میدهد که اصلا ایرادی ندارد که خودشان باشند و از کارهایی که دوست دارند، لذت ببرند.
بجوبجو هیولای کتابخوار
معرفی کتاب
«بجوبجو» هیولایی کوچک و بازیگوش است که هرچیزی را که میبیند، میجود؛ صابون، جوراب، اردکهای پلاستیکی، انگشتهای پا و جالباسی و...؛ اما او کتاب را بیشتر از همهچیز دوست دارد. او با جویدن بخشهایی از کتاب، راه خود را به درون افسانههای مشهور، مانند شنلقرمزی، جک و لوبیای سحرآمیز و سه خرس و ... باز کرده و تلاش میکند نتیجه داستان را به نحوی که دوست دارد، تغییر دهد.
دردسرهای ایموژن
معرفی کتاب
«ایموژن» هر شب کتاب داستانی میخواند و بعد با رؤیای شخصیتهای جذاب داستانها به خواب میرفت، قبل از خواب دخترک از خودش میپرسد فردا قرار است با چه شکل و قیافهای بیدار شود؟ آن روز صبح وقتی ایموژن از خواب بیدار میشود، متوجه میشود که شاخ درآورده است، حالا با این شاخها لباس پوشیدن برایش مشکل شده است و... .
وقت قارقار
معرفی کتاب
در این کتاب، داستان بچهکلاغی روایت میشود که تازه به مدرسه رفته است. مادرش از مدیر مدرسه میپرسد که در مدرسه چه چیزی به فرزندش میآموزند و معلم پاسخ میدهد: «قارقار!» مادر با تعجب میگوید: «خودش که قارقار کردن بلد است»؛ اما معلم پاسخ جالبی به او میدهد. کودکان با خواندن این کتاب تشویق میشوند به مسائل پیرامونشان بیشتر توجه کنند و درباره نقش و جایگاه صحبت کردن در زندگیشان بیشتر بیندیشند.
هدیه خوشمزه
معرفی کتاب
شخصیت اصلی کتاب، موش کوچک و مهربانی است که تصمیم میگیرد سالِ نو برای مادرش هدیه بخرد. موش کوچولو در همین فکر است که ناگهان چشماش به قارچ بزرگی میافتد و آن را بهترین هدیه برای مادرش میپندارد. اما در بین راه دوستانش را میبیند و مجبور میشود قارچ را با آنها سهیم شود و... . نویسنده در این کتاب، سعی دارد کودکان را با صفات «مهربانی» و «بخشش» آشنا کند.