ادبیات کودکان

این داستان که به روایت دو شخصیت اصلی بزی و غازی و در دو داستان مجزا تحریر شده، داستانی درباره گم کردن و پیدا کردن اسباب‌بازی است. داستان به گونه‌ای روایت شده است که به کودکان کمک می‌کند، از زاویه دید دیگری به موضوع‌ها بنگرند و دیگران را بهتر درک کنند.

شخصیت‌های اصلی داستان این کتاب بزی و غازی هستند. این داستان دربارة برنده شدن و بازنده شدن در بازی است و به کودکان می‌آموزد که چگونه در برد و باخت‌ها باید با یکدیگر برخورد کنند.

دو شخصیت این داستان، بزی و غازی در یک بازی دوستانه دچار سوءتفاهم‌هایی می‌شوند که با هم قهر می‌کنند. روایت داستان سخن از تفکر ساده و زیبای کودکان دارد که هنگام ناراحتی از زاویه‌ای مثبت به ماجرا نگاه می‌کنند، هیچ کدورتی به دل راه نمی‌دهند و به سرعت با دوستانشان آشتی می‌کنند.

در این داستان که به دو روایت و از دو نگاه متفاوت بیان می‌شود، دو شخصیت اصلی داستان، بزی و غازی دو دوست هستند که با هم کارهای متفاوتی انجام می‌دهند. با مطالعة این داستان کودکان دربارة عذرخواهی کردن هنگام انجام کارهای نادرست مطالبی می‌آموزند.

در این حکایت قاضی شهر با دیدن رویدادی عجیب، مردم را خبر می‌کند و ماجرای رخ داده را با ناباوری تعریف می‌کند. مردم با شنیدن سخنان قاضی او را دیوانه می‌خوانند. قاضی برای رهایی از این سخن می‌گوید که شوخی کرده است؛ اما حقیقت چیز دیگری است. نگفتن هر سخنی به دیگران و یا به تعبیری «هر راستی را نباید گفت» پیام این حکایت است.

دختر کوچکی به‌نام یاسمین نابیناست و با آنکه خورشید را بسیار دوست دارد، نمی‌تواند آن را ببیند. روزی "یاسمین" با گل آفتابگردانی سخن می‌گوید و به این باور می‌رسد که باید دنیا را جور دیگری ببیند و از زیبایی‌های آن لذت ببرد.

این کتاب شامل دو داستان پند‌آموز از داستان‌های کهن پارسی است. این داستان‌ها با هدف بهبود مهارت خواندن برای کودکان تهیه شده است و نحوه غلبه بر ترس و امانت‌دار بودن را به کودکان آموزش می‌دهند.

این کتاب دربردارنده دو حکایت پند‌آموز از داستان‌های کهن پارسی است که با هدف تقویت مهارت خواندن و آشنایی کودکان با قدرشناسی تهیه شده است. شخصیت محوری هر دو داستان را حیوانات به عهده دارند و علاوه‌بر قدرشناسی، توجه به ارزش‌هایی مانند کمک به دیگران، قانع بودن، محبت کردن و... را نیز به کودکان تذکر می‌‌دهند.

در کتاب حاضر کودکان قصه‌‍‌ای پندآموز را مطالعه می‌کنند که شخصیت‌های اصلی آن حیوانات هستند. شناختن توانمندی‌های خود و تلاش برای رشد آن‌ها و همچنین استفاده بهینه از این توانایی‌ها برای رسیدن به موفقیت از نکات مطرح در داستان است.

این کتاب حاوی پنج داستان کوتاه آموزنده است که شخصیت اصلی آن موموشی (بچه موش بازیگوش) است. در این داستان‌ها به نکاتی مانند کمک گرفتن از دیگران به هنگام نیاز، اسراف نکردن، جبران اشتباه‌ها با انجام کار صحیح توجه شده است.