اطلس حرم مطهر رضوی
معرفی کتاب
ایران اسلامی به برکت هجرت امام رضا (ع) پایگاهی بزرگ برای جهان اسلام است و مشهد مقدس پایگاه معنوی و اندیشههای بلند اسلامی، حریم ملک پاسبان رضوی و آیینهای از سیر تحول و تطور هنر ایرانی و اسلامی محسوب میشود. آشنایی با تاریخ هنر و جغرافیای این بارگاه به زائران کمکمیکند برای استفاده از لحظههای حضور خود در آن برنامهریزی کنند. در اطلس حاضر سعیشده تمام اطلاعات مرتبط با حضور امام رضا به همراه مستندات موجود ارائه شود.
حضرت فاطمه(س)
معرفی کتاب
کودکی در سفری خیالی، به خانه دختر پیامبر، حضرت فاطمه (س)، میرود و از نزدیک با ایشان و زندگیشان آشنا میشود و از آن همه سادگی و پاکیزگی تعجب میکند. دختر پیامبر با خوشرویی و محبت و فقط با ظرفی آب از او پذیرایی میکند و همین پذیرایی ساده برای کودک بسیار دلنشین است. قهرمان داستان، فرزندان حضرت فاطمه (س) را میبیند که در نهایت سادگی و قناعت زندگی میکنند و از آنها درسها میآموزد.
اماممهدی(عج)
معرفی کتاب
این داستان، آخرین داستان از مجموعه کتابهای «ستارههای دوستداشتنی» است. کودکی در سفری خیالی به شهر سامرا میرود تا امام زمان (عج) را ملاقات کند. او به در خانهای میرود که فکر میکند خانه امام است؛ اما هیچکس آنجا نیست و کسی از ایشان خبر ندارد. قهرمان کوچک داستان نمیتواند امام مهدی (عج) را ببیند؛ اما یاد میگیرد که ناامید نشود و منتظر باشد و متوجه میشود که «باید صبر کرد تا راهی پیدا شود.»
امامحسنعسگری(ع)
معرفی کتاب
کودکی که هر شب به سفری خیالی میرود، این بار به شهر سامرا و به دیدن امام حسن عسگری (ع) میرود. او در این سفر متوجه شرایط سختی میشود که حکومت برای امام به وجود آورده است. امام درباره کسانی سخن میگویند که فکر میکنند با زیادهروی در گفتن خوبیهای خاندان پیامبر، به آنها خوبی میکنند. همچنین به یافتن دوستان خوب و فراوان سفارش میکنند و میگویند: «بهترین دوستان ما کسانی هستند که اشتباهات گذشته ما را نادیده میگیرند و نزد دیگران، خوبیهای ما را بر زبان میآورند.»
امامعلیالنقی(ع)
معرفی کتاب
کودکی در سفری خیالی، نزد امام علیالنقی (ع) میرود. او وارد شهر سامرا شده و متوجه میشود که متوکل، خلیفه عباسی، امام را به اجبار به آن شهر آورده است تا ایشان را زیر نظر داشته باشد. جاسوسان به دروغ گزارش میدهند که امام در خانه اسلحه نگه میدارد و همین موضوع، شرایط را برای امام سختتر میکند. در ادامه داستان، رفتار امام با آدمهای چاپلوس و لجباز توضیح داده شده است.
اماممحمدتقی(ع)
معرفی کتاب
کتاب درباره کودکی است که در خیال خود به شهر بغداد سفر میکند و به ملاقات امام محمد تقی (ع) میرود. کودک با نوجوانی روبهرو شده و درکمال ناباوری متوجه میشود که ایشان امام محمد تقی (ع) هستند. امام به نشانههای یک دوست خوب، مدارا و سازش با دیگران و صبر و شکیبایی اشاره میکنند و درباره آنها توضیح میدهند.
امامرضا(ع)
معرفی کتاب
قهرمان داستان که یک کودک است، در سفری خیالی به شهر مرو میرود و با امام رضا (ع) ملاقات میکند. در همان بدو ورود، کودک متوجه میشود که امام به اجبار به آنجا آمدهاند؛ چراکه خانهای که در آن سکونت دارند، خانهای باشکوه و مجلل است. امام با نهایت احترام و مهربانی از مهمان کوچک خود پذیرایی میکنند و از خدمتکاران نیز دعوت میکنند تا سر همان سفره بنشینند. امام رضا (ع) در پاسخ یکی از مهمانان، درباره تقوا توضیح میدهند.
امامموسیکاظم(ع)
معرفی کتاب
این داستان کودکی است که در سفری خیالی به دیدار امام موسی کاظم (ع) میرود و با مشکلات و خطراتی که ایشان را تهدید میکند، از نزدیک آشنا میشود. همچنین «صفوان»، یکی از یاران امام، برای مشورت نزد ایشان میآید. او قصد دارد شترانش را به حکومت قرض بدهد؛ امام او را از این کار منع میکنند؛ ولی صفوان علت این کار را نمیداند و... .
امامجعفرصادق(ع)
معرفی کتاب
قهرمان داستان که یک کودک است، در سفر خیالی خود، با امام جعفر صادق (ع) ملاقات میکند. او در جلسه درس امام حاضر میشود و شاهد بحث و گفتوگوی امام با حاضران در جلسه است. امام بدون اینکه حرف دیگران را قطع کنند، به آنها گوش میدهند و در برابر مخالفان عصبانی نمیشوند. کودک در پایان سفر خود چیزهای زیادی از امام یاد میگیرد، مانند گفتوگو کردن با دیگران و صادق و راستگو بودن.
اماممحمدباقر(ع)
معرفی کتاب
کودک این داستان در سفری خیالی به دیدار امام محمد باقر (ع) میرود و ایشان را مشغول کار در مزرعه میبیند. امام در پاسخ به یارانشان که ایشان را از کار کردن منع میکنند، میگویند: « جدم، پدربزرگ و پدرم که از من بهتر بودند، همیشه کار میکردند، چرا من چنین نکنم. در حالی که کار آدم را پخته و در ضمن ما را از دیگران بینیاز میکند ... .» امام بعد از اتمام کار به منزل میروند و خود را پاکیزه میکنند و عطر میزنند. ایشان در برابر سخنان دیگران سکوت میکنند و به نرمی و مهربانی به آنها پاسخ میدهند.