داستان‌های پلیسی

کارآگاه «سیتو» و دستیار چینی‌اش برای پیدا کردن جام جهانی فوتبال به آفریقای جنوبی می‌روند. آن‌ها وارد استادیوم «ساکرسیتی» می‌شوند و با دنبال کردن ماجراهای مختلف متوجه می‌شوند که آشپز تیم ایتالیا جام را دزدیده است؛ اما چرا آقای آشپز این کار را انجام داده است؟

کارآگاه «سیتو» و دستیارش در حالی که بسیار گرسنه هستند، با پرونده‌ای جدید روبه‌رو می‌شوند؛ آن هم پرونده کلاه‌گیسی که گم شده است!!. کارآگاه برای یافتن کلاه‎گیس وارد ساختمانی می‌شود که طبقه اول آن یک رستوران است، رستورانی که فقط مردان با ریش را راه می‌دهد!!. کارآگاه سر نخ پیدا کردن کلاه‌گیس را در داخل رستوران می‌یابد.

«تیزپا» اسب مورد علاقه ملکه انگلستان، بهترین اسب مسابقه در کل اروپاست و باید در مهم‌ترین مسابقه سال شرکت کند؛ ولی گم شده است. کارآگاه سیتو و دستیارش به لندن می‌روند تا قبل از مراسم، تیزپا را پیدا کنند. کارآگاه در اصطبل ذرت بو داده پیدا می‌کند؛ اما اسب‌ها که پف‌فیل نمی‌خورند!!!

در این داستان کارآگاه «سیتو» که عاشق املت است، تصمیم دارد تا یک معمای پلیسی عجیب و غریب را کشف کند. پرونده موجودی عجیب که به طور پنهانی خودش را به خانه خانم «دانیلا» رسانده و بعد غیب شده است. یک دزد حرفه‎ای یا موجود دیگری؟

در این داستان کارآگاه «سیتو» و دستیارش برای حل یک معمای تازه راهی کشور مصر می‎شوند. آن‌ها قصد دارند پرونده مومیایی گمشده را که در موزه شهر قاهره رخ داده است، بررسی کنند. برانگیختن حس کنجکاوی و قرار دادن علت‌ها همانند یک پازل در کنار یکدیگر باعث می‌شود تا قوه تحلیل و تفکر کودکان تقویت شود.

کارآگاه «سیتو» این‌بار با هوش و درایت خود باید به دنبال تعدادی ظرف عتیقه گران‌قیمت بگردد. او دستیاری چینی دارد که در حل معماها کمکش می‎کند. به‌علاوه کارآگاه مجبور است بداخلاقی‌های همیشگی رئیسش را نیز تحمل کند. او در جست‌و‌جوی ظروف عتیقه به باغ آقای «رکترو» می‌رود.

پلیس‌بازی از جمله بازی‌هایی است که بیشتر کودکان به آن علاقه دارند. کتاب حاضر از مجموعۀ «کودک ماجراجو» داستان یک پلیس است که باید دزدهایی را که به بانک دستبرد زده‌اند دستگیر کند.کودک با خواندن این کتاب، با ماجرایی هیجانی درگیر می‌شود که در پایان آن، با تلاش پلیس‌ها، سارقان دستگیر می‌شوند. کودک می‌تواند نقاشی صفحۀ پایانی این کتاب را که طرح یک پلیس و ماشین پلیس است، رنگ‌آمیزی کند.

در این داستان شرلوک هلمز با جنایتکاری طرف است که به‌اندازۀ خود او باهوش و زیرک و درواقع نابغه است. هلمز برای به دام انداختن او همه کار می‌کند، ولی جانی نابغه قصد کشتن هلمز را می‌کند. هلمز از چند مهلکه جان سالم به در می‌برد، ولی....

در این داستان پلیسی، زن و مردی که زندگی خوب و آرامی دارند، به دنبال آمدن همسایۀ جدید درگیر مسائلی می‌شوند. رفت و آمدهای بی‌وقت زن، مرد را مشکوک می‌کند، ولی نمی‌تواند به حقیقت موضوع پی ببرد، به همین دلیل به شرلوک هلمز متوسل می‌شود.

اسبی به‌نام شعله نقره‌ای که طی چند سال برنده تمام مسابقات بوده است، ناپدید می‌شود و مردی که مسئول نگهداری از این اسب است به قتل می‌رسد. شرلوک هلمز با صورت حساب و چاقویی که در جیب لباس مقتول پیدا می‌کند، می‌تواند دزد و قاتل را پیدا کند.