با ردیف آب: مجموعه دوبیتی عاشورایی
معرفی کتاب
کتاب حاضر دوبیتیهایی است که داستان کربلا و واقعه عاشورا را روایت میکند. شاعر از ماه محرم و هیئت و دسته زنجیرزنها میگوید. از غنچههای تشنه صحرای کربلا و آرزوی اینکه کاش میتوانست برای خیمهها باران بفرستد. در یکی از دوبیتیها حضرت ابوالفضل (ع) به باران تشبیه شده است، بارانی که دو دستش از شانه جدا شده است. او از گلوی بریده علیاصغر و از اندوه بیپایان حضرت زینب (س) میگوید و... .
صبح و شادی با غزل: (مجموعه اشعار شورانگیز در وصف صبح و سپیده)
معرفی کتاب
این کتاب شامل مجموعه اشعاری است که در قالبهای مختلف عروضی مانند غزل، قصیده، مثنوی، چهارپاره و... ارائه میشود. این اشعار در وصف شور و حالِ شادیآفرین و روحانی صبح و سحر سروده شده است و دستمایههای اجتماعی از ایهام دارند. ریتم و آهنگ این اشعار، به خواننده و شنونده، برای آغاز روزی دیگر امید میبخشد.
دو قطره اشک و یک غزل
معرفی کتاب
این کتاب دربردارنده مجموعه اشعاری است که در هشت قالبِ غزل، قصیده، دوبیتی، رباعی، مثنوی، چهارپاره، آزاد و سپید ارائه میشود. «آب»، «باید»، «مثنویها را کاش میگفتم»، «شهر من» و «دلم تنگ است»، از جمله عناوین این اشعار است. موضوع بیشتر اشعار، عشق و دوست داشتن و جنبههای گوناگون آن است. همچنین سراینده ائمه معصومین (ع) را توصیف کرده و مسائل اجتماعی را بیان میکند.
رفتم به باغ نارگیل
معرفی کتاب
امروز در باغ نارگیل، روز تولد فیل است. او مهمانی برپا کرده است و قرار است دوستانش برایش هدیه بیاورند. فیل میخواهد برای پذیرایی از مهمانانش نارگیل بچیند. او با خرطومش به درخت نارگیل میزند و نارگیلی از درخت جدا میشود؛ اما روی سر فیل میافتد. چه اتفاقی برای فیل افتاده است؟ آیا او میتواند مهمانی جشن تولدش را برگزار کند؟
رفتم به باغ گردو
معرفی کتاب
در باغ گردو، آقای جغد به دنبال شکار موش است؛ اما موش در خانه عمویش، در حال جمع کردن گردو است. جغد به خانه عموی موش میرود تا شاید بتواند شکاری داشته باشد. موش تصمیم میگیرد تمام گردوهایی را که جمع کرده است، به جغد بدهد. آقای جغد به تنهایی همه گردوها را میخورد و به این ترتیب، موش و عمویش نجات پیدا میکنند.
رفتم به باغ شاتوت
معرفی کتاب
در باغ شاتوت، عنکبوت در حال بافتن یک تار جدید است. او تور را برای خواهرش میبافد که قرار است در باغ زیتون عروس شود؛ اما ناگهان آسمان پر از ابر سیاه شده و باد و توفان به پا میشود. توفان شاخهها را جابهجا میکند و عنکبوت پایین میافتد و کلی شاتوت روی سرش میریزد. آیا تور عروس سالم مانده است یا عنکبوت باید تور دیگری ببافد؟
رفتم به باغ پرتقال
معرفی کتاب
خانم مرغ با جوجههایش به باغ پرتقال میرود تا بچهها با جوجههای کلاغ بازی کنند؛ اما شغال گرسنه هم آنجاست! شغال خوشحال از این همه غذای خوشمزه، سعی میکند جوجهای شکار کند که جوجههای کلاغ شروع میکنند به چیدن پرتقال و با این کار، اتفاق غیرمنتظرهای پیشمیآید که شغال به مقصود خود نمیرسد.