Skip to main content

زیر درخت خرما

معرفی کتاب
این کتاب یکی از مجموعه ‌کتاب‌های «پیامبر عزیز ما» است که می‌کوشد تا با زبان شعر کودکان را با صحنه‌هایی از زندگی پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) آشنا کند.

آی یای یای یای!

معرفی کتاب
داستان پسری که باید صبح زود از خواب بیدار شود تا همراه مادرش به سرکار برود...خستگی کودک، شبیه یک وروجک شده و او را همراهی می کند و در آخر با کمک وروجک، تصمیم می گیرد شب زودتر بخوابد.

جعبه بزرگ

معرفی کتاب
دم نارنجی موقع گردش صبحگاهی در جنگل یک جعبه می‌بیند. او دوستانش را خبر می‌کنند. با کمک دوستانش جعبه‌ای را که پر از کتاب است به کتابخانه وسط جنگل می‌برند. خانم کتابدار از دیدن جغبه گم شده خوشحال می‌شود و...

هیولای بنفش

معرفی کتاب
دوستان دم نارنجی از هیولایی بنفش نزدیک پمپ بنزین صحبت می کنند. فکر هیولای بنفش دم نارنجی را رها نمی کند. او به فکر می افتد که درباره هیولای بنفش کتاب بخواند و بداند هبوالای بنفش کیست و چه کار می کند. راستی هیولای بنفش کیست؟ ....

کتاب ناتمام

معرفی کتاب
خانه آدمها نزدیک جنگل است. آنها آتش بازی راه انداخته‌اند. صدای بامب بامب باعث می‌شود دم نارنجی وارد تونل شود. همانجا خوابش می‌برد و وقتی بیدار می‌شود، آفتاب همه جا را روشن کرده است. دم نارنجی دوستش راسویی را می‌بیند که در حال کتاب خواندن است. او با خودش فکر می‌کند که خانه خودش بهتر است یا خانه خرسی؟ در داخل کتابی که راسو می‌خواند. او به فکر می افتد....

انجمن زیرزمینی

معرفی کتاب
صدای بنگ بنگ می آید. دم نارنجی از این صدا ترسیده وارد تونل می شود. او در تونل راه افتاده و به جایی می رسد که حیوانات در حال کتاب خواندن هستند. دم نارنجی تا آن موقع فکر می کرده که فقط خودش می تواند کتاب بخواند. او به خانه اش بر می گردد در حالی که کتابی برای خواندن ندارد و ....

مدرسه آدم‌ها

معرفی کتاب
دم نارنجی دلش می خواهد خواندن و نوشتن یاد بگیرد و برای همین در کانال کولر یک مدرسه مخفی می شود تا از معلم کلاس درسها را باد بگیرد؛ چگوانه این اتفاق می افتد؟ دم نارنجی چگونه وارد کلاس می شود؟

آقا سمندر

معرفی کتاب
آقاسمندر و ماهی‌ها در تور یک ماهیگیر گرفتار شده بودند. ماهیگیر آن‌ها را داخل ظرفی انداخته بود و زیر سایه درخت خوابش برده بود. آقاسمندر ناراحت بود و دلش می‌خواست هر چه زودتر خودش را نجات بدهد چون قرار بود یک هفته دیگر با خانم سمندر ازدواج کند. ماهی‌ها دلشان می‌خواست به او کمک کنند. پس فکری کردند و ....

چرا دم خرس کوتاهه؟

معرفی کتاب
داستان خرس ساده و زودباوری که گول روباه را می‌خورد.خرس که گرسنه است، از روباه می‌پرسد ماهی را از کجا آورده است؟ روباه که ماهی را دزدیده است می‌گوید با دمش از رودخانه گرفته...و به دروغ به خرس می‌گوید، یخ رودخانه را سوراخ کند و دمش را داخل آب کند تا ماهی بگیرد...

دوست بهتره یا کلوچه؟

معرفی کتاب
تنهایی یکی از پیچیده‌ترین چالش‌های بشر است و راه‌حل آن شروع دوستی با انسان‌های گوناگون است، اما این کار چندان آسان نیست. این داستان درباره آغاز یکی از دوستی‌های پیچیده است.
دودیدا نام کودکی بود که در کلبه‌شان روی نوک کوه با پدر و مادرش زندگی می‌کرد. او همیشه تنها بود و هیچ دوستی نداشت. آرزو کرد تا همسایه‌ای برای آن‌ها بیاید و کودکی هم‌سن و سال او داشته باشند. یک روز صبح که از خواب بیدار شد، دید که در کوه روبه‌روی خانه‌شان خانواده ساکن شده‌اند و کودکی نیز میان آن‌هاست. دودیدا خوشحال شد و تصمیم گرفت با آن کودک دوست شود اما کار به این آسانی‌ها نبود و ایجاد رفاقت سختی‌هایی داشت. این دشواری‌ها برای شروع دوستی را در داستان پیش‌رو خواهید خواند.