بردن سیرک به کتابخانه؟ هرگز!
معرفی کتاب
قهرمان داستان به کتابخانه میرود. روی پوستری که در کتابخانه چسبانده شده است، نوشته: "میتوانی هر کاری که دلت خواست توی کتابخانه بکنی." برای همین او تصمیم میگیرد یک سیرک در کتابخانه راه بیندازد...کتابدار به او میگوید زیاد سروصدا نکند!و او به کتابدار میگوید نگران نباشد او همه قوانین کتابخانه را میداند؛ ولی...
ماری ادلند، دخترک دانشمند
معرفی کتاب
«ماری» تا سه سالگی حرف نمیزند. او مدام در تختش بالا و پایین میپرد، به این طرف و آن طرف سرک میکشد و انگار در سکوت دنیا را کشف میکند. بالاخره در سه سالگی و هنگامی که از ساعت بزرگ خانه بالا رفته است و در پاسخ فریادهای پدر و مادر که میگویند بیا پایین! اولین کلمه را بر زبان میآورد، چرا؟ ماری سوالهای زیادی دارد و عاشق آزمایشهای علمی است. او همهچیز را با دقت میبیند و بررسی میکند؛ اما مادر و پدرش دنبال راهی میگردند تا شاید ماری از این همه سوال و آزمایش دست بردارد. آیا آنها موفق میشوند این کار را انجام دهند؟
بسته مهارتی توسعه سواد خواندن ششم دبستان، برای زلزلهزدگان کرمانشاه
معرفی کتاب
این کتاب با توجه به اهمیت آموزشِ مهارتهای زندگی به دانشآموزان و جایگاه ارزشمند سوادِ خواندن، تدوین شده است. همچنین با توجه به تأکید اسناد بالادستی آموزش و پرورش، مبنی بر گذر از کتابمحوری به بستهمحوری، این بسته مهارتیِ توسعه سوادِ خواندن، برای ایجاد موقعیت مهارتیِ توسعه خواندنِ دانشآموزان، با استفاده از موقعیتِ کتابخوانی آماده شده است. این بسته میکوشد در قالب شش کتاب داستان، به همراه سایر عناصر بسته، طی سال، اولیا و مدرسه را در ایجاد نقشه راه برای آموزش مهارتها و ارزشهای اخلاقی یاری کند. داستان این کتاب به موضوع مسئولیت اجتماعی اختصاص دارد.
کیت، گربه و ماه
معرفی کتاب
هنگامیکه ماه در آسمان میدرخشید و همه خانهها غرق در خواب بود، صدای «میومیوی» گربهای، «کیت» را بیدار کرد. کیت از پنجره گربه سفیدی را دید که روی دیوار باغ، در حال لیسیدن پنجههایش بود. کیت به گربه نگاه کرد و آرام گفت: «میو». کیت از اتاقش بیرون رفت و درحالیکه تبدیل به گربهای راهراه میشد، روی دیوار باغ پرید و همراه گربه سفید به راه افتاد. آنها با هم کوچهپسکوچهها را رد کردند و از شهرها گذشتند و با هم کلی میومیو کردند؛ حتی ماه هم میومیو کرد. صبح روز بعد، همه از رویایی که دیشب دیده بودند، گفتند و کیت فقط میومیو کرد!
خانه دیوانه
معرفی کتاب
خانهای یک آجرش کم بود و هرکسی به طرفش میآمد، دنبالش میکرد و با ناودانش او را خیس میکرد یا با دودکشش میزد توی سرش! مرغ، گربه، خر و سگ به ترتیب به سراغ خانه دیوانه میروند و از او میخواهند که خانه آنها باشد؛ اما خانه دنبالشان میکند و... . روزی خانه خود را در محاصره گرگها میبیند و از ترس میلرزد و آرزو میکند کاش مرغ و گربه و خر و سگ آنجا بودند و کمکش میکردند. او فریاد میزند و کمک میخواهد و... . آیا کسی برای کمک به خانه دیوانه پیدا میشود؟
عاقبت دروغگویی
معرفی کتاب
کتاب حاضر جلد نخست از مجموعه «داستانهای لولوبیها» است که برای پایه سوم دبستان تدوین شده است. «منزکیها» و «گنزکیها» در دو روستای کنار هم زندگی میکنند و با هم روزهای شادی را میگذرانند تا اینکه گنزکیها شروع میکنند به دروغ گفتن. روزی اتفاق عجیبی رخ میدهد؛ بدن خوشرنگ گنزکیها، کبود میشود، قدشان کوتاه و بدنشان کوچک. گنزکیها که خیلی ناراحت شدهاند، روستای خود را ترک میکنند. آنها به قصر پادشاهی میرسند و... . پادشاه میگوید پشت کوه قاف، پیری دانا زندگی میکند که میتواند به آنها کمک کند و... .
قورباغه زباندراز
معرفی کتاب
این کتاب جلد نخست از مجموعه «داستانهایی از زبان حیوانات» بوده و برای اول دبستان تدوین شده است. شایان ذکر است که در پایه اول دبستان، با توجه به اینکه دانشآموزان مهارت کافی در خواندن و نوشتن را کسب نکردهاند، بهتر است اولیا و معلمان، دانشآموزان را در خواندن داستان و انجام فعالیتها همراهی کنند. این داستان درباره قورباغهای است که از داشتن زبان دراز خجالت میکشد؛ چراکه ماهی و گنجشک و اردک او را مسخره کردهاند؛ اما سمور به قورباغه یادآوری میکند که با زبانش چه کارهایی میتواند انجام دهد.
قصههای حسنی
معرفی کتاب
کتاب حاضر، جلد دوم از مجموعه «قصههای حسنی» است که شامل چهل داستان میشود؛ داستانهایی کودکانه با موضوعها و پیامهای متنوعی که بچهها دوست دارند. دربسیاری از این داستانها، شخصیت محبوب بچهها، «حسنی»، حضور دارد و ماجراهای جالب و بامزهای را خلق میکند. داستان «حسنی و خروس پیر» یکی از این داستانهاست. هرروز صبح، خروس حسنی با قوقولی قوقو کردن، او را از خواب بیدار میکند تا به مدرسه برود؛ ولی حسنیِ تنبل، هرروز به زور از جایش بلند میشود و هرروز هم آرزو میکند که خروس نخواند و او را بیدار نکند تا اینکه روزی... .
من خودم را باور دارم!
معرفی کتاب
تسلط بر احساسات برای افراد کم سن و سال کار راحتی نیست. به همین علت، بچهها به کمک بزرگترها نیاز دارند. عبارتهای این کتاب، مهارت بچهها را برای مسلط شدن به عواطف و احساساتشان بالا میبرد و حس ناامنی را از آنها دور میکند. وقتی «پاپی» عنکبوت میبیند، میترسد و نمیداند که از پسش برمیآید یا نه. او چند راه دارد، میتواند فرار کند، میتواند عنکبوت را گیر بیندازد یا میتواند به آن نزدیک نشود! پاپی مطمئن است که از عهده این کار بر میآید؛ چون او خودش را باور دارد. وقتی پاپی فکر میکند در اتاقش هیولا است، میتواند... .