Skip to main content

پروژه‌ برنابا

معرفی کتاب
هیچ چیز غیر ممکن نیست! درک این جمله، هدف نویسنده است که به زیبایی آن را پردازش کرده است. برنابا در یک آزمایشگاه مخفی زندگی می‌کرد. نصفش فیل و نصف دیگرش موش بود. در میان موجودات کامل و بی‌عیب و نقص، برنابا یک پروژه‌ی ناقص بود. او که همه‌ی عمرش زیر حباب شیشه‌ای زندگی کرده، تنها آرزویش این است که حباب را بردارد و آزاد شود. کتابی درباره‌ی شجاعت، تلاش، کار تیمی و امیدواری می‌باشد همچنین نور امید به خوبی در داستان دیده می‌شود.

صدا زدم باران

معرفی کتاب
صدا زدم باران داستان مردمی است که در یک جغرافیای خیالی در آخرالزمان زندگی می‌کنند. مردمی که دچار قحطی آب شده‌اند و بر سر آب می‌جنگند.
در این سرزمین خیالی که می‌تواند همین شهر خود ما باشد، گروهی به دنبال احتکار ذخایر آبی، گروهی در فکر پوچ سفر به سیاره‌ای دیگر و گروهی دیگر در حال مرگ از کم‌آبی هستند.
صدا زدم باران شما را با خود به این جهان خیالی می‌برد؛ جهانی که مردمش در جستجوی آب به سرچشمهٔ تمام رودهای جهان می‌رسند؛ اما رسیدن به این سرچشمه نیازمند عبور از راهی دشوار است، که دیگر کسی به آن اعتقادی ندارد.
برای کشف راز رسیدن به آب، با معین همراه شوید.

راز ملکه اورشلیم

معرفی کتاب
کتاب حاضر روایتگر داستان پسری است که با درد یتیمی بزرگ شده است. ایلیای داستان که استاد موفقی در هنر و عرفان است به طور اتفاقی به کتابی دست پیدا می‌کند که زندگی وی را دگرگون می‌کند. کتابی با موضوع حضرت عیسی علیه السلام. در سیرهای ذهنی خود، ایلیا به تونلی کشیده می‌شود که هر بار مقصدی خاص برایش در نظر می‌گیرد. در این تغییرات هیجان‌انگیز دچار عشقی سوزان می‌شود و زندگی را رهاشده‌تر از همیشه می‌بیند.

سفر نیمه‌شب به اعماق آینه

معرفی کتاب
فرزانه دختری ماجراجوست که در یک نیمه‌شب از طریق آینه، سفر اعجاب‌انگیزش را به سرزمین‌های دوردست آغاز می‌کند. سرزمین آفتاب، ‌سرزمین آبشار گلها و سرزمین ملکه‌ی مهتاب از جمله سرزمین‌هایی است که فرزانه به آن‌ها پا می‌گذارد. او با عبور از هر یک از این سرزمین‌ها تجارب هیجان‌انگیز و فوق‌العاده‌ای کسب می‌کند و با کشفی ارزشمند به دنیای خودش برمی‌گردد. فرزانه چه‌چیزهایی را کشف می‌کند؟

دارودسته‌ی سوسکی: آفرین، شپش!

معرفی کتاب
کاراته یک سوسک بود، اما نه یک سوسک معمولی. او به هر چیزی لب نمی‌زد و توی یک خانه‌ی عروسکی دنجِ کپک‌زده و راحت زندگی می‌کرد. تا اینکه مامان‌بزرگ مایر به خانه‌ی سالمندان رفت و زندگیِ قشنگ کاراته تمام شد. صاحب‌خانه‌ی جدید با دمپایی افتاد دنبال سوسکی و خانه‌ی عروسکی‌اش را هم پرت کرد وسط آت‌آشغال‌ها. اما سوسکی به‌همراه دوستانش یک دارودسته راه انداخت: دار و دسته‌ی سوسکی! و با هم یک عالمه نقشه کشیدند. در این داستان دردسر پشت دردسر جلوی پایشان سبز شد: گربه‌ی ناقلا، جوجه‌تیغی شکمو و موش شرور فاضلاب همه‌جا مثل سایه افتادند بودند دنبال این فسقلی‌های بانمک. دارودسته‌ی سوسکی همیشه حرفش این بود: «اگه کوچیک‌ها باهم متحد بشن، قوی و موفق می‌شن.»

ویلوی خجالتی

معرفی کتاب
ویلو خرگوشه توی صندوق پستی دورافتاده‌ای زندگی می‌کرد. او خیلی دوست نداشت از خانه‌اش بیرون برود و ترجیح می‌داد توی خانه‌ی دنج و راحتش بماند، راستش او خیلی خجالتی بود. اما روزی از روزها، یک پاکت آبی افتاد توی خانه‌اش. او باید این نامه را به دست صاحبش می‌رساند، اما چگونه؟ ...

خشن‌آبادی‌ها؛ انتقام کلاغی

معرفی کتاب
به خشن‌آباد خوش نیامدید! خشن‌آباد جایی دنج و دلچسب است یا یک خالی‌بندِ هفت‌خط است یا یک کلاغِ دلقکِ بی‌مزه! پادشاه و ملکه‌ی خشن‌آباد ترسناک، زشت و بی‌رحم هستند. آن‌ها اجازه نمی‌دهند آب‌خوش از گلوی خشن‌آبادی‌ها پایین برود. مورت، تنها عضو انجمن صلح و دوستی، جلاد سلطنتی می‌شود. اولین مأموریت او، مجازات دوستش است... آن‌ هم خشن‌ترین مجازات خشن‌آباد؛ نفله پیچ! مورت می‌تواند خشن‌آباد را به جای بهتری تبدیل کند؟ ...

دانه پرماجرا

معرفی کتاب
دانه قصه ما دلش می‌خواهد که در یک جای خوب و بدون دردسر زندگی کند، به مکان‌های مختلفی می‌رود و هر بار یک اتفاق تازه برایش می‌افتد که مجبور می‌شود مکان زندگی‌اش را عوض کند، تا اینکه به چشمه‌ای می‌رسد و اتفاقات جدیدی برایش پیش می‌آید...

یکی بود و یکی نبود، هرمزد بود و اهریمن نبود: داستان آفرینش

معرفی کتاب
کتاب پیش روی شما قصه آفرینش را با نگاهی اساطیری روایت می‌کند. بیان ماجرای آفرینش گیتی و خلق امشاسپندان، ایزدان و تقابل آنها با دیوان با لحنی اساطیری و داستانی به همراه تصاویر و توضیحات تکمیلی، خوانش این کتاب را برای مخاطبان آسان‌تر و جذاب‌تر می‌کند. تاریخ اساطیری ایران یک دوره دوازده هزار ساله را دربرمی‌گیرد که با زبان داستانی در این کتاب نگارش شده است.

همه چیز خوب پیش خواهد رفت: دانه کوچولو و روباه کوچولو

معرفی کتاب
کتاب حاضر داستان ترس‌ها و نگرانی‌های روباه و دانه‌ای است که به‌طور اتفاقی با هم دوست شدند و در کنار هم ماجراهای شگفت‌انگیزی را پشت‌سر گذاشتند. این اتفاقات آنها را تغییر داد و کم‌کم فهمیدند که نباید از چیزی بترسند و نباید نگران باشند. نویسندۀ کتاب می‌خواهد با استفاده از این قصه به بچه‌ها یاد بدهد که در بزنگاه‌های ترس، به خدا اعتماد کنند و بدانند که خدای مهربان برای ما، بهترین‌ها را در نظر دارد.