Skip to main content

طوطی و دزدان

معرفی کتاب
کتاب «قصّه‌های تصویری از پروین اعتصامی»، اقتباسی از اشعار دیوان «پروین اعتصامی»، بانوی شاعر معاصر ایران است که دربردارندة داستان‌های آموزنده است. در کتاب «طوطی و دزدان» آمده: در کشور هندوستان تاجری زندگی می‌کرد که وضع کسب و کارش خوب بود. یک روز در خانه یکی از دوستانش طوطی زیبایی دید. دوست بازرگان طوطی را به بازرگان فروخت. بازرگان هر روز که می‌گذشت، بیشتر و بیشتر به طوطی وابسته می‌شد. تا اینکه شبی، همه مستخدم‌ها رفته بودند و بازرگان با طوطی در خانه تنها ماند. بازرگان که خسته بود، به طوطی سفارش کرد که مراقب خانه باشد. امّا اتّفاقی افتاد که بازرگان را از کاری که کرده بود پشیمان کرد...

لاک‌پشتی در آسمان

معرفی کتاب
این کتاب که به بیان امروزی بازنویسی شده است، برگرفته از حکایتی در کلیه و دمنه است. این داستان درباره دو مرغابی و یک لاک‌پشت است که در آبگیری زندگی می‌کنند. زمانی که آبگیر خشک و بی‌آب می‌شود مرغابی‌ها تصمیم می‌گیرند به جای دیگر مهاجرت کنند. لاک‌پشت از آن‌ها خواهش می‌کند که او را هم دنبالشان ببرند. مرغابی‌ها از لاک‌پشت می‌خواهند تکه چوبی که دو طرفش در دهان مرغابی‌ها بود را در دهانش بگذارد و به‌هیچ‌وجه دهانش را باز نکند.اما لاک‌پشت میان آسمان و زمین برای اینکه جواب مردم را بدهد دهانش را باز و سقوط می‌کند.
هدف نویسنده نشان‌دادن میزان آسیبی است که بازشدن بی‌موقع دهان به افراد می‌زند.

شیر و خرگوش دم‌سیاه

معرفی کتاب
کتاب مصوّر حاضر، هفتمین مجلّد از مجموعه «قصه‌های تصویری از کلیله و دمنه»؛ با عنوان «شیر و خرگوش دم‌سیاه» است. در این داستان می‌خوانیم: روزی شیر بزرگی به جنگلی رفت و باعث ناامنی آنجا شد. حیوان‌ها که از ترس شیر، آرامش خود را از دست داده بودند برای صحبت کردن نزد شیر رفتند و همه قول دادند که هر روز یک حیوان برای شیر ببرند تا بخورد. شیر قبول کرد. آنها هر روز قرعه‌ می‌کشیدند و یکی غذای شیر می‌شد تا اینکه قرعه به خرگوش دم‌سیاه افتاد...

مرد جهانگرد، مار خط‌خطی

معرفی کتاب
کتاب مصوّر حاضر، پنجمین مجلّد از مجموعه کتاب‌های «قصه‌های تصویری از کلیله و دمنه» با عنوان «مرد جهانگرد و مار خط‌خطی» است. در این داستان می‌خوانیم: روزی مرد زرگری در چاهی وسط جنگل افتاد که درون آن یک ببر، یک مار و یک میمون گیر افتاده بودند. مرد جهانگردی آنها را پیدا کرد و هر سه حیوان را نجات داد. مار بعد از تشکر به جهانگرد گفت که زرگر را نجات ندهد، چون جواب خوبی را با بدی می‌دهد. اما جهانگرد، زرگر را نجات داد. جهانگرد بعد از مدتی دوباره از جنگل عبور کرد و آنها را دید. میمون به او نارگیل و موز داد، ببر هم دستبند دختر حاکم را که کنار چشمه جا گذاشته بود به مرد جهانگرد داد. مرد جهانگرد نزد مرد زرگر رفت، ولی او جهانگرد را به عنوان دزد دستبند دخترحاکم معرفی کرد. جهانگرد را در سیاه‌چالی انداختند تا اینکه...

چشمه‌ای که مال ماه بود

معرفی کتاب
این کتاب درباره خرگوش‌های یک جنگل است که فیل‌ها آن‌ها را اذیت می‌کنند. یک روز خرگوش‌ها تصمیم می‌گیرند چاره‌ای بیاندیشند. یکی از خرگوش‌ها که باهوش‌تر از بقیه بود پیشنهاد داد که به فیل بزرگ بگویند:«ماه به چشمه آمده و گفته اگر فیل بزرگ به ظلم‌هایش ادامه دهد او را کور می‌کند». فیل اول فریب آن‌ها را باور نکرد و خرطومش را داخل چشمه کرد، اما زمانی که عکس ماه در آب تکان خورد، فیل فکر کرد که ماه عصبانی شده است. او ترسید و همراه با باقی فیل‌ها از آن جنگل رفتند.

خانم کلاغه و مار سیاه

معرفی کتاب
کتاب مصوّر حاضر، مجلّد نخست از «قصّه‌های تصویری از کلیله و دمنه» با عنوان «خانم کلاغه و مار سیاه» که برای کودکان به نگارش در آمده است. در داستان حاضر می‌خوانیم: خانم کلاغه منتظر بود تا بچه‌هایش از تخم بیرون بیایند، اما وقتی جوجه‌ها سر از تخم در آوردند و خانم کلاغه برای تهیة غذا ‌رفت، مار بدجنسی جوجه‌ها را ‌خورد. خانم کلاغه متوجه شد و گریه و نالان نزد دوستش شغال رفت تا از او کمک بگیرد. شغال به او گفت که برفراز روستا پرواز کند و پس از پیدا کردن یک شی قیمتی آن را بردارد و جلوی مار بیندازد. کلاغ انگشتر قیمتی زنی را برداشت و جلوی مار انداخت...

مردی که از خواب آمد

معرفی کتاب
این کتاب دربردارنده پانزده داستان کوتاه با عنوان‌های «خانه مقوایی»، «تو چرا بازی نمی‌کنی کچل»، «گهواره خالی»، «گم‌شده»، و...، در ژانرهای مختلف است. داستان «مردی که از خواب آمد»، اشاره‌ای است به داستان اصحاب کهف و مردی که به همراه دوستانش و سگ باوفایشان از خوابی طولانی بیدار می‌شود و آن مرد برای تهیه نان به شهر می‌رود و... .

آن آقای مهربان

معرفی کتاب
این داستان درباره امام رأفت حسن مجتبی(ع) و محبت ایشان به سگی است که گرسنه بود و غذایی برای خوردن نداشت. امام حسن مجتبی(ع) زمانی که دید سگ گرسنه به غذاخوردن ایشان نگاه می‌کند و چیزی برای خوردن ندارد بخشی از غذایش را جلوی سگ گذاشت. زمانی که دوست امام(ع) خواست سگ را دور کند، امام حسن مجتبی(ع) اجازه نداد.
این داستان قصد دارد مهربانی امام حسن(ع) با حیوانات و بخشنده‌بودن ایشان را برای مخاطبان آشکار کند.

خرگوش‌ها

معرفی کتاب
برفی خرگوشی است که بچه هایش قربانی یک روباره می‌شوند. درست زمانی که از خانه بیرون رفته است تا برایشان غذا پیدا کند. برفی از این ماجرا بسیار غمگین و افسرده می‌شود اما ترس و ناامیدی را به دلش راه نمی‌دهد. او به سراغ خرگوش پیری می‌رود و از او تقاضای راه چاره می‌کند. خرگوش پیر به او می‌گوید راه چاره در همبستگی و اتجاد همه خرگوش‌ها است. او در شبی همه خرگوش‌ها را دور هم جمع می‌کند ماجرا را تعریف می کند....

چرا؟ چرا؟ چرا؟

معرفی کتاب
دو کودک از پدر بزرگ خود درباره قیام امام حسین علیه السلام سوال می کنند و پدربزرگ برای توضیح قیام امام حسین از یک داستان تمثیلی استفاده می کند..