خانم کلاغه و مار سیاه
معرفی کتاب
کتاب مصوّر حاضر، مجلّد نخست از «قصّههای تصویری از کلیله و دمنه» با عنوان «خانم کلاغه و مار سیاه» که برای کودکان به نگارش در آمده است. در داستان حاضر میخوانیم: خانم کلاغه منتظر بود تا بچههایش از تخم بیرون بیایند، اما وقتی جوجهها سر از تخم در آوردند و خانم کلاغه برای تهیة غذا رفت، مار بدجنسی جوجهها را خورد. خانم کلاغه متوجه شد و گریه و نالان نزد دوستش شغال رفت تا از او کمک بگیرد. شغال به او گفت که برفراز روستا پرواز کند و پس از پیدا کردن یک شی قیمتی آن را بردارد و جلوی مار بیندازد. کلاغ انگشتر قیمتی زنی را برداشت و جلوی مار انداخت...
مردی که از خواب آمد
معرفی کتاب
این کتاب دربردارنده پانزده داستان کوتاه با عنوانهای «خانه مقوایی»، «تو چرا بازی نمیکنی کچل»، «گهواره خالی»، «گمشده»، و...، در ژانرهای مختلف است. داستان «مردی که از خواب آمد»، اشارهای است به داستان اصحاب کهف و مردی که به همراه دوستانش و سگ باوفایشان از خوابی طولانی بیدار میشود و آن مرد برای تهیه نان به شهر میرود و... .
آن آقای مهربان
معرفی کتاب
این داستان درباره امام رأفت حسن مجتبی(ع) و محبت ایشان به سگی است که گرسنه بود و غذایی برای خوردن نداشت. امام حسن مجتبی(ع) زمانی که دید سگ گرسنه به غذاخوردن ایشان نگاه میکند و چیزی برای خوردن ندارد بخشی از غذایش را جلوی سگ گذاشت. زمانی که دوست امام(ع) خواست سگ را دور کند، امام حسن مجتبی(ع) اجازه نداد.
این داستان قصد دارد مهربانی امام حسن(ع) با حیوانات و بخشندهبودن ایشان را برای مخاطبان آشکار کند.
این داستان قصد دارد مهربانی امام حسن(ع) با حیوانات و بخشندهبودن ایشان را برای مخاطبان آشکار کند.
خرگوشها
معرفی کتاب
برفی خرگوشی است که بچه هایش قربانی یک روباره میشوند. درست زمانی که از خانه بیرون رفته است تا برایشان غذا پیدا کند. برفی از این ماجرا بسیار غمگین و افسرده میشود اما ترس و ناامیدی را به دلش راه نمیدهد. او به سراغ خرگوش پیری میرود و از او تقاضای راه چاره میکند. خرگوش پیر به او میگوید راه چاره در همبستگی و اتجاد همه خرگوشها است. او در شبی همه خرگوشها را دور هم جمع میکند ماجرا را تعریف می کند....
وردهای دزدگیر
معرفی کتاب
کتاب وردهای دزدگیر یکی از داستانهای جذاب و آموزندهی مجموعه «شکرستان و یک داستان» است که با روایتی ساده و روان و تصاویری رنگی و جالب برای کودکان ارائه شده است.وردهای دزدگیر روایتگر کشاورزی به اسم بستور است که هر سال محصولش را به شکرستان میبرد و میفروخت و با پولش یک سال زندگی میکرد. اما روز دزدی طمعکار تصمیم گرفت سکههای بستور را بدزد. این کتاب تأثیر طمعکاری و چشم به مال دیگران داشتن را به کودکان نشان میدهد.
پلیس خوشخلق
معرفی کتاب
کتاب «پلیس خوشخلق» یکی از داستانهای مجموعهی سی جلدی «شکرستان و یک داستان» است. در این داستان «تاجرباشی هر روز، بعد از خوردن نان و پنیر صبحانهاش با خودش نقشه میکشید که چطور خوشباش را به کار وادار کند و درست در همان موقع خوشباش توی رختخواب به این فکر میکرد که امروز با دوستانش، دلخوش و سرخوش کجا بروند. روزی تاجرباشی از مغازهاش بیرون زد تا این مشکل را برای همیشه حل کند...