مرد جوان و خیاط حیلهگر: براساس داستانی از مثنوی مولوی
معرفی کتاب
این کتاب، داستانی براساس یکی از افسانهها و حکایتهایی است که مولانا در «مثنوی معنوی» خود آورده است. این داستان درباره مرد جوانی است که به شهری میرسد. به قهوهخانه میرود و آنجا صحبت مردم شهر را درباره خیاط میشنود. خیاط بسیار ماهر است اما همیشه از پارچههای مشتریان میدزدد و مردم به همین دلیل، دلِ خوشی از او ندارند. وقتی که جوان صحبتهای آنان را میشنود، با مردم شرط میبندد که... .
العم قاسم
معرفی کتاب
این کتاب مصور 20 داستان دارد و شخصیت حاج قاسم سلیمانی را در ابعاد متعدد، مثلاً رفتار ایشان با خانواده و مدیریت نظامیشان، از زاویههای گوناگون برای خوانندگان روایت میکند. داستانها، از زبان فارسی به زبان عربی ترجمه شدهاند و قصد دارند علاوه بر آشناکردن مخاطبان با حاج قاسم، زبان عربی آنها را نیز تقویت کنند.
آقا معلم
معرفی کتاب
در این کتاب، تلاش شده است تا داستانهای کوتاه و جذابی از شهید «مرتضی مطهری»، ارائه شود. معلم بزرگ ایران زمین در میانه زمستان سال 1298 در شهر فریمان به دنیا آمد. از همان کودکی علاقه زیادی به کتاب داشت. در 12سالگی به حوزه علمیه مشهد رفت و بعد از شش سال تحصیل راهی قم شد تا پای درس استادهای بزرگی مثل امام خمینی و علامه طباطبایی و... بنشیند. استاد بعد از 15سال تحصیل در قم در سال 1331 به تهران رفت تا آموختههایش را به دانشجویان یاد دهد. فعالیتهای او علیه شاه باعث شد تا منبرهایش را تعطیل کنند، مانع تدریس او در دانشگاه شوند و حتی او را به زندان بیندازند. استاد مطهری پس از عمری تلاش و کوشش در 80سالگی بهدست منافقان به شهادت رسید.
سوراخهای برقدار
معرفی کتاب
داسی دایناسی داشت کلوچه میخورد که مورچهای آمد یک تکه از کلوچه که روی زمین افتاده بود را برداشت تا ببرد توی لانهاش. داسی با نگاهش دنبال مورچه را گرفت. مورچههه از دیوار بالا رفت. میخواست برود توی سوراخ پریز که داسی مانع رفتن مورچه به سوراخ پریز شد. مورچههه گفت: «بزار برم. راه لونهام همینه.» اما صداش خیلی ضعیف بود و به گوش داسی نمیرسید. داسی برای این که مانع برقگرفتگی مورچه شود؛ سریع رفت و اتوی مامی داسی را زد به پریز برق و گفت: «دیگه از این راه نرو. اگه به برق میخوردی، میمردی!» ولی یادش رفت که اتو را روی فرش گذاشته است و...
جوراب پاره
معرفی کتاب
جوراب داسی دایناسی سوراخ شده است و پایش مثل سیبزمینی از جوراب بیرون زده است. مامی دایناسی میخواهد جوراب داسی را بدوزد و داسی هم میخواهد به او کمک کند. مامیدایناسی بقیه دوختن جوراب را به داسیدایناسی میدهد و از او میخواهد که وقتی کارش تمام شد سوزن و قرقرهها را از زیر دست و پا جمع کند تا مبادا سوزن به پایش برود. داسی دایناسی از خوشحالی این که جورابش را دوخته است شروع کرد به بپر بپر؛ که ناگهان پایش رفت روی یکی از قرقرهها و...
فکرشم نکن: شانزده نما از روایتهای مادرانه
معرفی کتاب
این کتاب، 16روایت از 16نویسندهای است که در فضای مجازی، دور یکدیگر نشستند، گپ زدند و خاطرات ریز و درشتشان را مرور کردند تا داستان مادریشان متولد شود. شانزده روایت از تلاش، پشتکار و ماجراهای مادرانی که میخواستند قاب عکس خانوادگیشان را بزرگتر کنند، مادرانی که هر کدام صاحب سه فرزند هستند و با خردهروایتهایشان تلاش میکنند زندگی، شیرینیها و سختیهایش را از لنز مادرانه برای مخاطب روایت کنند.
جان پدر کجاستی؟
معرفی کتاب
این کتاب شامل پنج داستان از دو حادثه تلخ در افغانستان است که با تیراندازی و عملیات انتحاری همراه بوده و موجب زخمی و شهید شدن بسیاری از محصلان مدرسه و دانشجویان دانشگاه شده است. در این داستانها سختیهای مردم افغانستان اعم از شیعه و سنی بیان میشود که چگونه یک پدر و مادر فرزندانشان را بزرگ میکنند اما برای تحصیل مجبورند روزانه چندین بار بمیرند و زنده شوند تا بچههایشان به محل تحصیل بروند و بازگردند.