آقابخاری
معرفی کتاب
بخاری اتاق داسی دایناسی با فوت باد خاموش شد. داسی سردش شده بود و میخواست بخاری را دوباره روشن کند. پیچ گاز بخاری را اینوری پیچاند، آن وری پیچاند، روشن نشد. بالاخره دکمهای را زد و بخاری روشن شد. ولی خوب کار نمیکرد. داسی خسته شد و نشست؛ اما بوی بدی میآمد. آمد بلند شود که سرش گیج رفت و افتاد زمین. مادر داسیدایناسی به کمک داسی آمد و متوجه شد که بخاری خوب کار نمیکند. بابیناسور هم زود رفت روی پشتبام و دید که باد لولهی دودکش را از جا کنده است...
ماشین بابیناسور
معرفی کتاب
داسی دایناسی به همراه پدر و مادرش قرار بود بروند گردش. مامیدایناسی وسایل پختوپز و فرش را برداشت. داسی دایناسی هم دوچرخهاش را برداشت. وقت سوار شدن داسیدایناسی از مامانش خواست روی صندلی جلو کنار بابیناسور بنشیند. در بین راه داسیدایناسی نشست روی پای باباش و فرمان را گرفت. آنها به تذکرهای مامیدایناسی توجهی نکردند تا اینکه یک گاو آمد توی جاده...
جوراب پاره
معرفی کتاب
جوراب داسی دایناسی سوراخ شده است و پایش مثل سیبزمینی از جوراب بیرون زده است. مامی دایناسی میخواهد جوراب داسی را بدوزد و داسی هم میخواهد به او کمک کند. مامیدایناسی بقیه دوختن جوراب را به داسیدایناسی میدهد و از او میخواهد که وقتی کارش تمام شد سوزن و قرقرهها را از زیر دست و پا جمع کند تا مبادا سوزن به پایش برود. داسی دایناسی از خوشحالی این که جورابش را دوخته است شروع کرد به بپر بپر؛ که ناگهان پایش رفت روی یکی از قرقرهها و...
نقاشی پیشی
معرفی کتاب
پیشی دارد نقاشی میکشد ولی به مشکلی برمیخورد. نقاشی او رنگ ندارد و او دنبال راه چاره است. با استفاده از این کتاب میتوانید نام مجموعهای از رنگها را به کودک خود آموزش دهید. کودک در هر صفحه با یک رنگ آشنا میشود و علاوه بر رنگها، نام تعدادی از شکلها، حیوانات و میوهها را یاد میگیرد. همچنین این کتاب شامل تعدادی برچسب است که آموزش را با بازی همراه میکند و باعث میشود کودک با اشتیاق بیشتری یاد بگیرد و از کتاب لذت ببرد.
جا باز کنید، من بزرگ شدم
معرفی کتاب
این کتاب هفت شخصیت دارد: کودک، آقابزرگ، ننهجون، مامان، بابا، آبجی سمیه و داداش جاوید. این افراد خانواده جیگیلخان هستند.
داستان حاضر درباره کودکی است که تازه یک سالش شده و دارد جهان را از نگاهِ طنزگونه و متنوع خودش میبیند. او با نگاه ساده و شیرین خودش اتفاقات کوچک و بزرگی را که در طول روز برایش رخ میدهد تعریف میکند و همیشه از اینکه برای تصمیمات خانواده از او نظر نمیپرسند ناراحت میشود.
این کتاب چهار فصل دارد و جیگیلخان اتفاقات از یک تا چهارسالگیاش را برای ما میگوید.
داستان حاضر درباره کودکی است که تازه یک سالش شده و دارد جهان را از نگاهِ طنزگونه و متنوع خودش میبیند. او با نگاه ساده و شیرین خودش اتفاقات کوچک و بزرگی را که در طول روز برایش رخ میدهد تعریف میکند و همیشه از اینکه برای تصمیمات خانواده از او نظر نمیپرسند ناراحت میشود.
این کتاب چهار فصل دارد و جیگیلخان اتفاقات از یک تا چهارسالگیاش را برای ما میگوید.