چوم چوم
معرفی کتاب
«چومچوم» مورچۀ کوچولویی بود که مثل همۀ مورچهکوچولوها کمکم بزرگ شد. یک روز بعد از خوردن صبحانه، بیرون رفت و چشمش به بارباری افتاد؛ مورچهای که کارش بار بردن بود. هر باری که بود، سبک یا سنگین، فرقی نمیکرد. بارباری از چومچوم پرسید تو چیکار میکنی؟ ولی او که کاری نمیکرد. بارباری گفت: «پس تو هنوز بزرگ نشدی»! مورچهکوچولو که فکر میکرد بزرگ شده است، رفت تا یک شغل درست و حسابی برای خودش دست و پا کند؛ اما از کجا باید شروع میکرد؟
چرا پتوی گامبالو پاره نشده بود؟
معرفی کتاب
«ویزویزی»، «خالقرمزی»، «جیرجیری»، «شکمو» و «گامبالو» اول زمستان با هم قرار گذاشتند که اولین روز بهار همدیگر را در کنار بلندترین درخت جنگل ببینند و اولین صبحانۀ بهاری را با هم بخورند. در اولین روز بهار، ویزویزی، خالقرمزی و جیرجیری کنار درخت بودند؛ اما شکمو و گامبالو دیر کردند. آنها پتوهایی را که دور خودشان پیچیده بودند، هنوز پاره نکردهاند. آخر آنها کرمهای ابریشمی بودند که قرار بود در بهار پروانه شوند.
خانهای پر از فیل
معرفی کتاب
«اریک» یک خانه پر از فیل دارد! یک فیل در اتاق نشیمن زندگی میکند و یکی در آشپزخانه، یکی از فیلها توی راهرو جا خوش کرده و فیل دیگر حمام را تصرف کرده است، حتی توی اتاق خواب او هم فیل هست. کمکم فیلها آنقدر جا اشغال میکنند که مامان را عصبانی میکنند و او به اریک میگوید، فیلها باید از خانه بروند؛ اما اریک فیلهایش را خیلی دوست دارد. او عاشق تکتک فیلهایش است. بنابراین، به دنبال راهحلی هوشمندانه است تا فیلها را پیش خودش نگه دارد.
سریعترین بگیر، بخواب دنیا
معرفی کتاب
غاز و اردک دو دوست اند که دوست دارند از روی بوتهها بپرند گلها را تماشا کنند دنبال پروانهها بگردند و کنار دریاچه بروند. برفی، دوست جدید اردک دوست دارد روی سرش بایستد و لی لی کند و یا به داخل تنهی درختها برود. این تفاوتها مشکلاتی را در دوستی آنها به وجود می آورد.این تفاوت ها مشکلاتی را در دوستی آنها به وجود می آورد.؛ اما آنها بر تفاوت ها غلبه کرده و با هم همچنان دوستی می کنند.
من روی دستم میایستم!
معرفی کتاب
مهمترین کارکرد کتابهای تصویری بدون کلمه این است که میتوانند جنبههای مهمی از هنرهای تصویری تجسمی را به نمایش بگذارند. بیننده با نشانههای دیداری ساده و پیچیدهای روبهرو میشود که سعی میکند معنای آنها را کشف کند و به یکروایت و داستان برسد. کتابهای تصویری بدون کلمه، تنها در تعامل با مخاطب معنا پیدا میکنند و کارکرد آنها به مخاطب وابسته است، بنابراین میتوان اینکتابها را مشارکتی و تعاملی نامید. اینکتاب داستان موشی است که به دنبال پروانهای میرود و در این مسیر به کشفهایی میرسد.
آن، مان گاوهای ابری نباران!
معرفی کتاب
این داستان درباره دو تا دوست به نامهای آنا و مانا و دوتا گاو ابری به نام آن و مان است. خیلی وقت بود از گنبد کبود باران نباریده بود. آنا و مانا، روزها و شبها منتظر باران بودند؛ امّا آن و مان همهاش چرت میزدند. تا اینکه آنا و مانا فکری کردند... این کتاب از مجموعهی متل وارههاست. نقاشیها و زبان موزون کتاب، قصه را برای مخاطب جذابتر کرده است.
تاپ تاپ خمیر من کو؟ تشت پنیر من کو؟
معرفی کتاب
خاله صاحبخانه یک تشت پنیر دارد. توی آن یک عالمه خمیر درست میکند. یک روز که خاله صاحب خانه خمیر درست میکرد، تشت پنیر بیرون آمد و راه افتاد و رفت. خاله صاحب خانه هم همانطور که دنبالش میگشت. میپرسید: تاپ تاپ خمیر من کو؟ تشت پنیر من کو؟ این کتاب از مجموعه متل وارههاست که در کنار تصاویر جذاب با زبانی آهنگین و ساده، داستان را برای بچهها روایت میکند.