12 قصه از منطقالطیر عطار نیشابوری
معرفی کتاب
کتاب پیش رو شامل 12 قصه مصور از منطقالطیر، اثر فریدالدین محمد عطار نیشابوری از شاعران اواخر قرن ششم هجری است. منطقالطیر به معنی زبان پرندگان است و مسائل عرفانی را به شکلی ساده و به شیوه شعری تبیین کرده است. اولین قصه با نام سلطان و پسر ماهیگیر درباره مواجهه و گفتوگوی سلطان مسعود و لشکریان او با پسرکی است که در حال ماهی گرفتن است. سلطان و خارکن، داستان دیدار و گفت وگوی سلطان محمود غزنوی است که هنگام شکار در صحرا با پیرمرد خارکنی روبهرو میشود. قصر بینظیر شاه، پادشاه نادان و سگش و خفاشی به دنبال خورشید و مهلتی برای بتپرستی عنوانهایی دیگر از داستانهای این کتاب برای کودکان است.
10 قصه عاشورایی
معرفی کتاب
کتاب مصور حاضر، جلد پنجم از مجموعه «همراه با معصومین» حاوی 10قصه عاشورایی است. در این داستان ها ماجرای شهادت یکی از شهدای کربلا در قالب داستان برای کودکان گروه سنی «ب» به نگارش درآمده است. در پایان هر جلد خلاصه کوتاهی درباره داستان گنجانده شده است. هر کدام از شخصیتهای اصلی داستان، لقبی دارند؛ برای مثال امام حسین (ع) «مرد آزاد»، حضرت ابوالفضل (ع) «پرچمدار»، و «حر» «جوانمرد» نامیده شدهاند. «بهسوی شهر فراموشی»، «سفر در شب»، «میخواهم او نباشد»، و «فریاد زد عموجان»، از عناوین داستانهای کتاب است.
جوجه بغلی
معرفی کتاب
کتاب حاضر با فرایندی داستانی به خودشناسی و نیاز به کشف قابلیتهای فردی و استعدادهای پنهان هرفرد اشاره دارد. برنارد، شخصیت اصلی این اثر پرندهای است که گویا شبیه پرندههای معمولی نیست! او روزی پس از پرواز دوستانش حوصلهاش سر میرود و خودش پرواز میکند و برایش اتفاقاتی میافتد. پرنده پس از برخورد با دیگر حیوانات میفهمد که دوستان جدیدی دارد و به کمک آنان می تواند از عهده انجام دادن هر کاری برآید.
جعبه اسرار آمیز
معرفی کتاب
توی خانه مادربزرگ «لومباگو» همه چیز مرتب و روبهراه است و بوی کیک شکلاتی همه جا پیچیده است. اما معلوم نیست یکدفعه از کجا یک بسته پستی جلوی در خانه پیدا میشود؛ بستهای که نه فرستندهاش معلوم است و نه نشانی گیرندهاش. حالا دیگر «نوئمی» آرام و قرار ندارد تا بفهمد چه کسی این بسته مشکوک را فرستاده و توی آن چه چیزی گذاشته است. شاید خلافکارها نقشهای کشیده باشند...!
خداحافظ مامانبزرگ
معرفی کتاب
هنگامیکه «نوئمی» در مدرسه بود، ناگهان به یک احساس بد غلبه میکند؛ خانم «لومباگو»، مادربزرگ به کمک احتیاج دارد. نوئمی این را میداند، آن را احساس میکند و برای همین از مدرسه فرار میکند تا به مادربزرگ سری بزند. اما چطور مادربزرگ در آپارتمانش نیست؟ چرا آن همه ظرف قرص روی میز آشپزخانه او بودند؟ آیا او بسیار بیمار است؟ آیا او به بیمارستان رفته است؟ آیا او بهبود مییابد؟ و... .
تایرون گندهبک
معرفی کتاب
«بولاند» بچهدایناسوری بود که از دایناسور بودن خسته شده بود؛ چون با وجود دوستان زیاد، یک دشمن گنده و گردنکلفت هم داشت؛ به اسم «تایرون» که از همه گندهتر و قویتر بود و مدام بولاند را اذیت میکرد. روز شنبه با کیسهای پر از آب، روز یکشنبه با پشت پا گرفتن، روز بعد با گرفتن غذای بولاند به زور و... . بولاند سعی میکرد از او فرار کند؛ اما فایدهای نداشت و تایرون دیر یا زود او را پیدا میکرد و... .
بافبافو
معرفی کتاب
«بافبافو»، لولوکوچولوی بافنده، وقتی بادِ تند وزید، بیدار شد و از سوراخش بیرون آمد و به دشت رفت. همه میخواستند فرار کنند؛ اما بافبافو همهچیز را به هم بافت! پشم گوسفندها، دُم گاوها، ریش بزها و... . وقتی وارد دِه شد تا مردم به خودشان آمدند، بافبافو، دستها را با پاها، لباسها را به طنابها و... بافته بود. پیرزن جلوی بافبافو ایستاد و فرار نکرد. او چارهای پیدا کرده بود!
یک روز خوشحال
معرفی کتاب
«یک روز خوشحال» از مجموعه کتابهای «یک دانه» است. پری خوشحالی آمده است تا آدمها را خوشحال کند. اما برای خوشحال کردن پدربزرگ شاید یک جادو، یک معجزه یا یک فکرِ بِکر لازم است... . کتاب «یک روز خوشحال» درباره احترام به بزرگترهای خانواده و لزوم توجه و دلجویی از آنهاست. مخاطب این کتاب پس از مطالعه میداند که گاهی برخی از اعضای خانواده بهدلیل کهولت سن دچار مشکلاتی میشوند و جوانترهای خانواده وظیفه دارند به آنها رسیدگی کنند، به دیدن آنها بروند و در امور زندگی به آنها کمک کنند.
سفره قلقلکی
معرفی کتاب
سینهای سفره هفتسین میخواستند روی سفره، کنار هم بنشینند؛ چون زمان کمی تا تحویل سال مانده بود؛ اما تا پایشان را روی سفره میگذاشتند، او شروع میکرد به خندیدن؛ چون او خیلی قلقلکی بود. سینها هرکاری کردند تا سفره نخندد و پیچ و تاب نخورد و آنها از سفره بیرون نیفتند؛ اما نتیجهای نداشت تا اینکه سنجد راهحلی پیدا کرد.