بره و پروانه
معرفی کتاب
این داستان درباره دیدار پروانه با بره است. بره از پروانه میپرسد مادر او کجاست و او از مادرش بیخبر بود. بره خیلی تعجب کرد که چطور ممکن است کسی نداند مادرش کجاست! همین سؤال سرآغازی شد برای اینکه پروانه و بره با زندگی هم آشنا شوند. آنها میفهمند که زندگیشان خیلی باهم خیلی فرق دارد و این تفاوت چالشهای جدیدی را در سرراه دوستی آنها قرار داد.
هدف این کتاب این است که کودکان را نسبت به تفاوتهای افراد آگاه کند تا آنها بتوانند با وجود این فرقهای روحی، جسمی و... باهم دوست بمانند.
هدف این کتاب این است که کودکان را نسبت به تفاوتهای افراد آگاه کند تا آنها بتوانند با وجود این فرقهای روحی، جسمی و... باهم دوست بمانند.
گربه خرابکار و هاپوی بیچاره
معرفی کتاب
پیشی و هاپو خیلی دوست هستند. پیشی همان گربه خرابکار معروف است که تابهحال چند جلد از کتابش چاپشده و حتماً خیلیها او را میشناسند. هاپو هم دوست پیشی است. یعنی این دو باهم دوست هستند. البته پیشی کمی بدجنس است و با هاپو فرق دارد اما هر چه هست آن دو را باید دو دوست دانست. این بار هاپو دوست دارد که پیشی با او بازی کند اما انگار پیشی این کار را دوست ندارد. حالا هاپو باید چه کند؟
واگنهای پردردسر
معرفی کتاب
این مجموعه داستانهایی از دنیای زیبای قطارهاست. نویسنده سعی کرده است در هر کتاب با داستانی زیبا و جذاب از یکسو خواننده را با راه آهن و انواع قطارها و کارکرد هر یک آشنا سازد و از طرف دیگر، با روایت داستانی اخلاقی و تربیتی، نکتهای پندآموز را به خواننده آموزش دهد. اولین باری بود که توماس واگنهای دردسرساز را میدید. همهی قطارها میدانستند که این واگنها اذیت کردن را دوست دارند...
ویکتور، قطار تعمیرکار
معرفی کتاب
این مجموعه، داستانهایی از دنیای زیبای قطارهاست. نویسنده سعی کرده است در هر کتاب با داستانی زیبا و جذاب از یکسو خواننده را با راه آهن و انواع قطارها و کارکرد هر یک آشنا سازد و از طرف دیگر، با روایت داستانی اخلاقی و تربیتی، نکتهای پندآموز را به خواننده آموزش دهد. روزی از روزها، قرار شد توماس، قطار باری کوچک، چند روز به جای ویکتور مسئول تعمیرگاه باشد...
کولین، جرثقیل خوشبخت
معرفی کتاب
این مجموعه داستانهایی از دنیای زیبای قطارهاست. نویسنده سعی کرده است در هر کتاب با داستانی زیبا و جذاب از یکسو خواننده را با راه آهن و انواع قطارها و کارکرد هر یک آشنا سازد و از طرف دیگر، با روایت داستانی اخلاقی و تربیتی، نکتهای پندآموز را به خواننده آموزش دهد. کولین جرثقیلی بود که در بندر کار میکرد. زمانی که همه داشتند برای رفتن به مهمانی آماده میشدند، او میخواست شب را تنها بگذراند اما دوستانش او را تنها نگذاشتند...