طنز

این کتاب حاوی سؤالات امتحانی طراحی شده برای دانش‌آموزان و پاسخ‌های طنزآمیز آنان به سؤالات است. مطالب کتاب از سال 1365 تاکنون در مدرسه‌های روستاهای داراب گردآوری شده است. ایجاد نشاط و شادی برای مخاطبان از اهداف اولیة نگارش این کتاب بوده است.

پنی دختر کوچکی است که به «آهن‌ربای فاجعه» معروف است. در این داستان، بریجیت گرایمز دوست پنی قرار است در نمایش مدرسه از وسط نصف شود و این به نظر پنی بسیار بامزه است. از طرف دیگر، پنی می‌خواهد یک کیک برای تولد مادرش آماده کند، اما باز هم یک جنجال بزرگ درست می‌شود.

کتاب مصور حاضر مشتمل بر سه داستان با شخصیت اصلی دختری به نام پنی است. در این داستان‌های طنزآمیز، پنلوپه جوتر یا همان پنی حرکت‌های عجیبی انجام می‌دهد که گاهی همگان را به دردسر می‌اندازد. در این داستان او با حرکتی عجیب دخترعمه خود را کچل می‌کند و حوادث عجیب بعدی را رقم می‌زند.

پنی دختر بچه‌ای بازیگوش است که رفتارهای فاجعه‌آمیزی از خود نشان می‌دهد. در این داستان او به همراه دوستش کازمو تلاش می‌کنند از خانم معلم ستاره بگیرند. آن‌ها قصد دارند در حیاط خانه همسایه گنج پیدا کنند و همین موضوع اتفاق‌های عجیبی را به وجود می‌آورد.

در این داستان دختری شر و شیطان به نام پنی اتفاق‌های عجیبی را ایجاد می‌کند که به گفته خودش فکرهای بکر و جالبی هستند که گاهی با واقعیت جور در نمی‌آیند. پنی برای توجیه کارهایش می‌گوید: من از کجا می‌دانستم که نمی‌شود آبله مرغان را به مدرسه برد و یا نباید به شکل یک گربه آبی‌رنگ به کلاس ژیمناستیک بروم، چون بدجوری واگیر دارم؟!

پنی دختر فاجعه‌ساز این داستان، با همراهی دوستش کازمو، معجونی را اختراع می‌کنند تا دوست مشترکشان جاشوئا باتملی با خوردن آن، از دیزی، دیگر دوستشان، خوشش بیاید. اما خوردن این معجون فاجعه‌ای جدید به ‌بار می‌آورد!

این کتاب شامل هشت داستان کوتاه و طنز از نویسندگان معروف جهان است. در این داستان‌ها با محوریت قراردادن شخصیت حیوانات، نکاتی در زمینه رشدشناختی کودکان مطرح می‌شود که بلندخوانی آن سبب تقویت حافظه در آن‌ها می‌شود.

چارلی پسر 11 ساله‌ای است که پدر و مادرش از یکدیگر جدا شده‌اند و هر یک از او می‌خواهند که شرایط به‌ وجود آمده را درک کند. چارلی نمی‌تواند علت رفتارهای متناقص والدین خود را درک کند. او ترجیح می‌دهد احساسات واقعی خود را به دیگران نشان دهد و از آن‌ لذت ببرد.

چارلی پسر نوجوانی است که پدر و مادرش از یکدیگر جدا شده‌اند و حال او مجبور است که با خانواده جدید مادرش زندگی کند. ناپدری بداخلاق، برادر ناتنیِ فضول و ناخواهری که خود را صاحب همه چیز می‌داند. چارلی برخلاف مادرش که او را به صبر تشویق می‌کند، آرزو می‌کند که همه چیز به حالت اول بازگردد.

نویسنده در داستانی طنز و انتقادی اجتماعی، داستان گربه‌ای را نقل می‌کند که در بشکه قیری گیر افتاده است و نمی‌تواند تکان بخورد. پسری به نام محسن، همراه مادر و خواهرش تمام سعی خود را می‌کنند که گربه را نجات دهند. آن‌ها از آتش‌نشانی، اورژانس و حتی پلیس 110 کمک می‌خواهند.