نمایشنامه‌ها

در این نمایشنامه با نگاهی به «قصص‌الانبیا» و با نگاهی به زندگی حضرت داوود(ع)، بخشی از تاریخ ادیان با بهره‌مندی از نمادها و تمثیل‌ها روایت شده و مشابهت‌های آن با زندگی امروز بررسی می‌شود.

کتاب حاضر در قالب نمایشنامه منتشر شده است. داستان در زمانی شکل می‌گیرد که هری‌پاتر و دوستانش وارد دوران بزرگسالی شده‌اند و خود صاحب فرزند هستند. حالا دیگر نوبت بچه‌هایشان است که به دنبال ماجراجویی بروند.

این نمایشنامه که از سری نمایشنامه‌های «عروسک‌ها از بهشت می‌آیند» است، روایتگر داستان قورباغه‌ای است که در غبغب خود آب جمع می‌کند و پس از طی مسافت زیاد و با پشت سر گذاشتن ماجراهایی که برای او پیش می‌آید، سعی دارد حضرت ابراهیم (ع) را نجات دهد.

مجموعه حاضر بر مبنای جدیدترین تغییرات در ساختار آموزشی و اهداف پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش تهیه شده است. این کتاب شامل نمایشنامه‎‌ای است که ویژه دانش‌آموزان دوره دوم ابتدایی و دوره اول متوسطه است و شخصیت‌های اصلی آن را سارا، شیر آب، انگل، یاسمن، نیلوفر و ننه آبی ایفا می‌کنند.

این مجموعه بر مبنای جدیدترین تغییرات در ساختار آموزشی و اهداف پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش نگارش شده است و از جمله ویژگی‌های خاص آن توجه به دوره تحصیلی دانش‌آموزان و گرایش‌های مختلف نمایشی است. نمایشنامه این کتاب ویژه دانش‌آموزان پسر دوره دوم ابتدایی و دوره اول متوسطه است و شخصیت‌های آن گل سرخ، گاو، سگ، خورشید و... . هستند.

صحنه نمایش در پارک اجرا می‌شود. آقای صالحی که دبیر است با شخصی که با آب لوله‌کشی موتور خود را می‌شوید، بحث می‌کند و کار به دعوا می‌کشد. مأمور پارک که جوانی کم سن و سال است، وارد شده و مانع دعوای آن‌ها می‌شود. دست بر قضا مأمور پارک شاگرد آقای صالحی است. آقای دبیر وارد آلونک جوان شده و به این ترتیب با زندگی او آشنا می‌شود.

نمایش این کتاب درباره جوانی به نام احسان است که برای اولین‌بار به تهران می‌آید تا مسابقه فوتبال تیم مورد علاقه‌اش را ببیند. او با هزار زحمت بلیط پیدا می‌کند و وارد استادیوم می‌شود؛ ولی همه چیز آن‌طور که او فکر می‌کند؛ پیش نمی‌رود.

در این نمایشنامه مرد جوانی، خرسی را از چنگال اژدهایی نجات می‌دهد. خرس برای جبران محبت جوان به دنبال او به راه می‌افتد. رهگذری مرد جوان را از دوستی با خرس برحذر می‌دارد؛ ولی جوان توجه‌ای نمی‌کند. زمانی که جوان به خواب فرو رفته است، خرس سعی می‌کند مگس مزاحم را دور کند.

اتفاقات این نمایش در منطقه جنگی ایران و عراق رخ می‌دهد. در صحنه مرد نویسنده‌ای با وسایل و امکانات اولیه مثل کوله‌پشتی، بطری آب، قلم و کاغذ دیده می‌شود که در حال خواندن نوشته‌های خود است. ناگهان از چاهی که در همان نزدیکی است، صدایی می‌شنود. شخصی داخل چاه است که خود را یوسف معرفی می‌کند. او می‌گوید نام پدرش یعقوب است.

فاطمه و زهرا در کارگاه قالی‌بافی کار می‌کنند. فاطمه بدون اجازه از کارگاه بیرون می‌رود تا نفسی تازه کند؛ ولی کارفرما متوجه می‌شود و جر و بحث بالا می‌گیرد. فاطمه درباره مادرش حرف‌هایی می‌شنود که باعث اضطراب و نگرانی‌اش می‌شود.