کتاب کارزار کره و یک قصه دیگر
معرفی کتاب
در داستان اول این کتاب، در آخرین روز تابستان، پدربزرگ دست نوهاش را گرفت و کنار دیواری برد که دو ملت «یوک» و «زوک» را از هم جدا کرده بود و داستان اختلاف قدیمی را برای او تعریف کرد. اختلاف آنها بر سر این است که زوکها کره را زیر نان و یوکها کره را روی نان میمالند و آنان سالهاست که با هم بر سر این موضوع اختلاف دارند! روزی یکی از زوکها سیخمنگولی پدربزرگ را با تیرکمانش پرت میکند و همین کار، جنگ را شروع میکند. داستان دوم درباره خرگوش و خرسی است که هرکدام خودش را بهتر از بقیه میداند تا اینکه... .
دردسرساز
معرفی کتاب
«کُل ماتیوز» پسری پانزده ساله است که به جرم کتک زدن همکلاسیاش، به جزیرهای در آلاسکای آمریکا تبعید شده است. او به گونهای همکلاسیاش را کتک زده و سرش را به زمین کوبیده که او دیگر هرگز نمیتواند راه برود و مثل یک انسان عادی زندگی کند. کٌل برای آزادی یک فرصت بزرگ به نام دایرۀ دادرسی دارد که به مجرم این امکان را میدهد تا در خلوت، رفتارش را اصلاح کند و اگر موفق شود روح خود و کسی را که به او آسیب زده است، التیام بخشد، آزاد میشود. پسرک در دوران تبعیدش مرتب سعی میکند بر خشمش چیره شود؛ اما موفق نمیشود و... .
طلسم آفریقایی
معرفی کتاب
«کیویاتکوفسکی» عاشق سردرآوردن از اسرار و معماهاست. او خودش را کارآگاه خصوصی درجه یک میداند؛ همردیف «شرلوک هولمز» و البته مجانی هم کار نمیکند. «جیووانی»، بهترین بستنی شهر را دارد. برای همین کوفسکی همیشه از او بستنی میخرد. روزی جیووانی صورتک آفریقایی عجیبوغریبی هدیه میگیرد و از همانموقع همهچیز بههم میریزد! دستگاه قهوهساز میترکد و بستنیساز خراب میشود.
خانمجان اینجوری
معرفی کتاب
داستان این کتاب درباره پیرزنی است به نام «خانمجان». او در ویلای بزرگش تنها زندگی میکند. بچههایش به او سر نمیزنند و حالی از پیرزن نمیگیرند. کتاب حاوی چندین داستان مرتبط است؛ داستان خانمجان در تنهایی و ماجراهای او با تنهایی! در داستان اول خانمجان تصمیم میگیرد ماشین پسرش، «بیژی» را آتش بزند. در داستان دوم... .
میمون گمشده
معرفی کتاب
«بیلی» و «جیلیان» دوقلو هستند و از اینکه مجبورند کارهای خلاف انجام دهند، خسته شدهاند و میخواهند یک زندگی عادی داشته باشند. آن دو با هم گروهی برای انجام دادن کارهای خوب تشکیل میدهند. درحالیکه پدرومادرشان میمونی را از باغ وحش دزدیدهاند، به این امید که به او دزدی یاد دهند. آنها برخلاف والدین دزدشان دوست دارند کارهای خوب انجام دهند، مثل نجات یک توله راسوی بدبو... .
فردا کی خواهد آمد؟
معرفی کتاب
داستان این کتاب درباره پسرکی است که ساواک پدرش را دستگیر میکند و به زندان میبرد. او از دلتنگی خودش و مادرش میگوید، از جای خالی پدر در خانه و سرِ سفره و از انتظار دیدن او تا اینکه روزی مردی او و مادرش را به زندان و دیدن پدر میبرد. پسرک پدرش را نمیشناسد؛ چراکه صورتش زرد و لاغر شده است... . او بعد از دیدن پدر به خانه برمیگردد به امید این که هرچه زودتر پدرش را در خانه ببیند.
مترسک و آدمبرفی
معرفی کتاب
این داستان درباره آدمبرفیای است که بینی هویجیاش را به خرگوش میدهد و دکمههای فندقیاش را به سنجاب. او همچنین کلاه و شالش را به پسرکوچولو و چشمهای زغالی و دستهای چوبیاش را به پیرمرد میدهد. مترسکی که کنار اوست، به آدمبرفی میگوید این کارها باعث نابودیاش میشود؛ ولی مدتی بعد، همان پسرک بازمیگردد و برای آدمبرفی چشم، بینی، کلاه، شال و دکمه میآورد... .
روزی که درک عربدهکش به شهر آمد
معرفی کتاب
وقت «دِرِکِ عربدهکش» به شهر آمد، مردم از ترس شروع به لرزیدن کردند. دِرِک مدام خودش را میخاراند و عصبانی و بیقرار بود. او از این فروشگاه به آن فروشگاه میرفت و دنبال چیزی میگشت تا خارش را از بین ببرد تا اینکه پسربچهای به نام «سام» به کمک او آمد. او که تمام مدت پشت سر دِرِک راه میرفت، خودش روزی به این درد گرفتار بوده و... .
16 قصه از کلیلهودمنه
معرفی کتاب
کتاب «کلیله و دمنه» شامل حکایتهای پندآموز از زبان حیوانات است. حکایتها ساده و پرمعنی هستند و هرکدام نکتههای ظریف و مهمی را بیان میکنند. نام کتاب از دو شغال به نامهای ( کلیله و دمنه) گرفته شده است و بخش بزرگی از کتاب به داستان این دو شغال اختصاص دارد.
داستان اول کتاب حاضر، «دوستی بوزینه و لاکپشت» نام دارد که دربارۀ پادشاه برکنارشدۀ بوزینههاست که با لاکپشتی دوست میشود و آنقدر با هم صمیمی میشوند که لاکپشت همسر و فرزندانش را فراموش میکند. روزها سپری میشود و وقتی خبری از لاکپشت نمیرسد، همسرش به فکر چاره میافتد و... .
داستان اول کتاب حاضر، «دوستی بوزینه و لاکپشت» نام دارد که دربارۀ پادشاه برکنارشدۀ بوزینههاست که با لاکپشتی دوست میشود و آنقدر با هم صمیمی میشوند که لاکپشت همسر و فرزندانش را فراموش میکند. روزها سپری میشود و وقتی خبری از لاکپشت نمیرسد، همسرش به فکر چاره میافتد و... .