Skip to main content

راز‌ و‌ نیاز و گل‌پیاز

معرفی کتاب
پیرزن با سه دخترش، «راز»، «نیاز» و «گل پیاز» زندگی می‌کرد. خانه آن‌ها هفت در داشت و هرشب نوبت یکی از دخترها بود که درها را ببندد. شبی که نوبت دختر بزرگ‌تر بود، در هفتم را فراموش کرد ببندد. نیمه‌شب غولی وارد خانه شد و از آن‌ها غذا خواست. پیرزن دختر بزرگش را که در را نبسته بود فرستاد تا برای غول غذایی درست کند... .

ارتش پنبه و مرگ ماهی‌های پرنده

معرفی کتاب
«پنبه» و پدرش، در خیابان ماهی‌فروش‌ها زندگی می‌کردند؛ البته نه از آن ماهی‌هایی که برای شام ‌می‌خورند؛ «ماهی پرنده!» تا اینکه یک روز همه‌چیز برای همیشه تغییر کرد، روزی که تمام ماهی‌ها مردند و پدر پنبه غیبش زد. حالا همه خیال می‌کردند کار اوست و می‌خواستند پیدایش کنند تا به حسابش برسند. قبل از همه، پنبه راه می‌افتد تا پدرش و حقیقت ماجرا را پیدا کند؛ در سفری سراسر راز و رمز و شگفتی و البته خطرهایی که او از آن‌ها بی‌خبر است.

در تعقیب مار کبرا

معرفی کتاب
«توتو» و نقره‌ای دو گربه ولگرد بودند که چند‌هفته پیش دو انسان مهربان آن‌ها را نجات داده و به لندن آورده بودند. توتو و نقره‌ای حالا آن آدم‌ها را مامان و بابا صدا می‌کردند. توتو یکی از ماهرترین گربه‌های نینجای روی زمین و عضو یکی از ممتازترین باشگاه‌های گربه‌های نینجا بود. توتو در یک ماجراجویی شبانه باید با کمک برادر شجاعش، نقره‌ای، شهر لندن را از خطر بزرگی نجات دهد... .

باباى نه‌سالگی

معرفی کتاب
امروز «زهرا» نه ساله می‌شد. آن‌ها در مدرسه جشن داشتند. مادر برای زهرا چادر سفیدی، پُر از شکوفه‌های صورتی و قرمز دوخته بود.زهرا با پدر و مادرش به مدرسه رفت و می‌دانست که پدر عازم جبهه است. وقتی به مدرسه رسیدند، پدر هدیه جشن تکلیف زهرا را به او داد، خداحافظی کرد و رفت. سر صف، قرار بود بچه‌هایی که پدرشان شهید شده، سرود بخوانند. خانم ناظم اسم آن‌ها را خواند و زهرا اسم خودش را هم شنید؛ اما این چطور ممکن بود!؟

شگفت‌انگیز‌ترین هدیه

معرفی کتاب
مردم دهکده «ومی‌کی‌ها»، آدم‌کوچولوهای چوبی بودند که همه را نجاری به نام «ایلای» ساخته بود. «پانچلو»، یکی از آدم‌چوبی‌ها، عاشق روز سازنده بود. او می‌خواست به مناسبت این روز، کار بزرگی برای نجار انجام بدهد. او فکر کرد و تصمیم گرفت برای ایلای شعری بگوید و... . وقتی اشتباه پانچلو، مراسم روز سازنده را خراب کرد، اهالی دهکده به شگفت‌انگیزترین هدیه‌ای که می‌تواند وجود داشته باشد، پی ‌بردند و... .

بازگشت زامس در روز شنبه

معرفی کتاب
این کتاب رمانی تخیلی است. در این داستان، شخصیتی به اسم آقای «تاشن پیر» منتظر یک موجود خیالی و افسانه‌ای به اسم «زامس» است که قرار است روز شنبه بیاید و آرزویش را برآورده کند. زامس همان موجودی است که بینی خرطومی و موهای سیخ و قرمز دارد و آقای تاشن پیر، دفعه قبل توانست از وجودش به نحو احسن استفاده کند. زامس اطلاعات خوبی در استفاده از ماشین آرزو دارد و می‌تواند به او کمک کند.

باور کنید من مرغ ماهی‌خوار نیستم!

معرفی کتاب
این کتاب بازآفرینی قصه مرغ ماهی‌خوار و خرچنگ، از «کلیله و دمنه» است. مرغ غم‌خورک برای ماهی‌ها اصل داستان را تعریف می‌کند. او می‌گوید خرچنگ دروغ گفته تا آن‌ها را فریب دهد و او را بدنام کند و چون امسال هم خشکسالی بدی در راه است، پس بهتر است تا خرچنگ بی‌رحم نیامده، مرغ غم‌خورک با ماهی‌ها به برکه‌ای پرآب و زلال سفر کنند... .

عملیات مخفی

معرفی کتاب
«مایکل»، کارآگاه زبل، پرونده‌های زیادی را حل کرده است. همسایه‌اش، «الیور»، از او می‌خواهد دزد آشغال محله را پیدا کند. الیور می‌خواهد بفهمد کسی که هرشب آشغال‌ها را زیرورو می‌کند، کیست. این اولین پرونده شبانه کارآگاه زبل است. او تحقیقاتش را شروع می‌کند و بعد از مدت کوتاهی به نتایج خوبی می‌رسد. کارآگاه متوجه می‌شود چه کسانی این کار را نکرده‌اند! پس زیرورو کردن سطل آشغال الیور کار چه‌کسی است؟

نقاشی گمشده

معرفی کتاب
همه بچه‌های محل می‌دانند که وقتی چیزی گم می‌شود، باید از کارآگاه زبل کمک بخواهند. نقاشی «آنی» که از سگش کشیده، گم است و او از «مایکل»، یعنی همان کارآگاه زبل می‌خواهد تا آن را پیدا کند. کارآگاه تحقیقات را از اتاق آنی شروع می‌کند. او همه‌جا را می‌گردد و سرانجام یک نقاشی در سطل کاغذ‌باطله‌ها پیدا می‌کند؛ اما این نقاشی آنی نیست! حالا کارآگاه زبل به سراغ کسانی می‌رود که نقاشی را دیده‌اند. آیا او می‌تواند نقاشی آنی را پیدا کند؟

پسر من، میو

معرفی کتاب
سال پیش در اخبار رادیو خبری پخش شد مبنی بر اینکه پسری نُه ساله ناپدید شده است. «کارل آندرس» از خانه‌اش خارج شده و دیگر برنگشته بود... . او پسربچه‌ای تنها و غمگین است که دوست دارد مثل بچه‌های دیگر در خانه‌ای پُرمهر، همراه با پدر و مادری مهربان زندگی کند. روزی کارل غولی را از توی چراغ جادو آزاد می‌کند و... .