Skip to main content

کلاه سفید

معرفی کتاب
کتاب «کلاه سفید» ماجرای نوجوانی است که ناخواسته، بر حسب اتفاق و بدون آنکه بخواهد، مجبور می‌شود به سفر اربعین برود. در این سفر اتفاق‌هایی را تجربه می‌کند، با آدم‌هایی آشنا می‌شود که در نهایت یک سری سوال درباره جنگ ایران و عراق برای او مطرح می‌شود و سیر تحولی را طی می‌کند.در کتاب می‌خوانیم: «انگار یکی، جفت پاهایش را گذاشت روی حلقم و نفسم را برید. انتظار شنیدن چنین چیزی را نداشتم. چشمم به صفحه گوشی خشک شده، آن را تار می‌دید. هق‌هق سیدعلی مثل پتکی روی سرم آوار می‌شد. قلبم به دنبال بهانه‌ای بود که حرفش را باور نکند.»

ماهی میان مِه

معرفی کتاب
کتاب «ماهی میان مِه»، مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه و تأثیرگذار برای نوجوانان است که با لحنی آرام، اما احساسی و صادقانه به دلبستگی‌ها، رنج‌ها و لحظات گذر در زندگی نوجوانان می‌پردازد. این کتاب، نه‌تنها برای خوانندگان نوجوان، بلکه برای هر کسی که می‌خواهد دنیای درونی این نسل را بهتر بشناسد، تجربه‌ای ارزشمند و انسانی است.در کتاب می‌خوانیم: «پاکت را از روی میز برمی‌دارم و بازش می‌کنم. یک هفته‌ای می‌شود که رسیده؛ اما ای کاش حالا‌حالاها نمی‌رسید. دوباره اولش را می‌خوانم. دل و دماغ خواندن ادامه‌اش را ندارم. «مدت یک سال خدمت شما در کانون اصلاحات به پایان رسید.» مثل چکش روی مغزم می‌کوبند. این مدت نمی‌دانم چطور گذشته بود؟ با تمام بدی‌ها و خوبی‌ها دلبستۀ آنجا شده بودم. دلبستۀ آدم‌هایش، دیوارهای سرد و تاریکش، درهایی که صدای جیرجیرشان صبح تا شب به راه اس

خاله‌های من

معرفی کتاب
کتاب «خاله‌های من»، داستانی است که از زبان کودکی به نام علی روایت می‌شود و به زندگی خانوادگی او با تمرکز بر شخصیت خاله‌هایش می‌پردازد. علی در خانواده‌ای پر از تنش‌های کوچک و بزرگ، با سه خاله مواجه است که هر یک ویژگی‌های خاص خود را دارند.داستان با نمایش روابط میان اعضای خانواده، تضادهای رفتاری میان والدین علی و اهمیت روابط خانوادگی پیش می‌رود. در نهایت، علی به اهمیت تحمل، پذیرش تفاوت‌ها، و ارزش‌های خانوادگی پی می‌برد و تلاش می‌کند روابط خانوادگی‌اش را بهتر درک کند.

قصه‌های تصویری از زندگی شهریار: کوچ در جنگ

معرفی کتاب
این کتاب، اولین جلد از مجموعه‌ی قصه‌های تصویری زندگی شهریار با عنوان کوچ در جنگ است. در این داستان، به زندگی مجاهدان مشروطه در دوران قاجار برای مخاطب پرداخته می‌شود تا کودکان با ستارخان و باقرخان و نحوه‌ی شهادت آنان آشنا شوند.

قصه‌های تصویری از زندگی شهریار: خان ننه

معرفی کتاب
این کتاب، دومین جلد از مجموعه‌ی قصه‌های تصویری زندگی شهریار با عنوان خان ننه است. در این داستان، با دوران کودکی و شکوفایی ذوق شاعرانه‌ی سید محمدحسین بهجت تبریزی (شهریار) آشنا می‌شویم؛ شاعری که با سرودن اشعار دل‌انگیز و منظومه‌ی ماندگار «حیدربابایه سلام» نامش در دل‌ها جاودانه شد.

قصه‌های تصویری از زندگی شهریار: شال هدیه

معرفی کتاب
این کتاب، دومین جلد از مجموعه‌ی قصه‌های تصویری زندگی شهریار با عنوان شال هدیه است. در این داستان، به یکی از آیین‌های منطقه آذربایجان، شال انداختن اشاره می‌شود تا مخاطب با محل زندگی شهریاز، برف و سرمای منطقه آشنا شود.

قصه‌های مثنوی، اژدهای مرده

معرفی کتاب
کتاب «قصه‌های مثنوی، اژدهای مرده» یک اثر داستانی است که از داستان‌های مثنوی معنوی اقتباس شده است. این کتاب با زبانی ساده و روان، داستان‌های آموزنده و جذاب مثنوی را برای کودکان بازگو می‌کند. در کتاب می‌خوانیم: اژدهایی که روی زمین افتاده بود، با طناب‌های کلفتی بسته شده بود. بعضی‌ها هنوز از دیدن چیزی که مقابلشان بود، چشمان خود را می‌مالیدند. باور کردنش برای آن‌ها سخت بود. تک و توک از میان مردم با صدای آرام و بریده می‌گفتند: ـ مارگیر ما را جادو کرده است! ـ چنین چیزی ممکن نیست! ـ شاید همگی خواب می‌بینیم! مارگیر کلاه پشمی خود را داخل جمعیت می‌چرخاند و می‌گفت: «بنازم به کرم شما! بدهید در راه خدا! من زندگی‌ام را در شکار این اژدها به خطر انداختم.»

قصّه‌های مثنوی، خرگوش باهوش

معرفی کتاب
کتاب «قصّه‌های مثنوی، خرگوش باهوش» یک اثر داستانی است که از داستان‌های مثنوی معنوی اقتباس شده است. این کتاب با زبانی ساده و روان، داستان‌های آموزنده و جذاب مثنوی را برای کودکان بازگو می‌کند. در کتاب می‌خوانیم: «شیر با عصبانیت گفت: «بگو چه گفت؟» خرگوش با ترس گفت: «حرف بدی زد قربان. نمی‌توانم آن را بگویم.» شیر که حالا از جایش بلند شده بود، دوباره داد زد: «نترس. هرچه گفت به من بگو!» خرگوش هم سرش را پایین انداخت و گفت: «شیر بزرگ گفت، برو به آن شیر ترسو بگو زودتر از جنگل برود. از امروز من همه‌کاره هستم!»

دخلشو بیار پسر!

معرفی کتاب
این رُمان، داستان پسری است که به سن نوجوانی رسیده و حالا می‌خواهد از کسی که باعث مرگ پدرش شده است، انتقام بگیرد. او به نصیحت‌های مادر و دیگران توجهی ندارد و بر این باور است که فرد مورد نظر در حال زندگی خوشی است و او را به تنهایی رها کرده است. این پسر در مدرسه محبوب و مورد توجه همکلاسی‌هایش است و گروهی از دوستانش تصمیم می‌گیرند به او در این مسیر کمک کنند. داستان در فضایی ساده و دلنشین در یک شهر روایت می‌شود و با لهجه و طنز خاصی همراه است. در اینجا، شیطنت‌های این پسر و دوستانش آغاز می‌شود تا مرد مورد نظر را به خوبی تنبیه کنند و با نقشه‌های مختلف او را گیج کنند. اما داستان به همین جا ختم نمی‌شود؛ ورود یک دانش‌آموز جدید به کلاس باعث تغییراتی در داستان و بروز اتفاقات جدید و خنده‌دار می‌شود. در گزیده‌ای از کتاب آمده است: «فقط خدا کند سرت آنجایی باشد که من می‌خواهم. مرغ آمین کجایی؟ بگو آمین… لبه‌های تیز پاره آجر، کف دستم را می‌خراشید. عقابی شده بودم با چشم‌های تیز، دوسر کوچه را پاییدم؛ کسی نبود. قاب پنجرۀ کهنه و چوبی اتاقش را که به کوچه دهن کجی می‌کرد نشانه گرفتم و... .»

عاشق‌ها نمی‌میرند

معرفی کتاب
نویسنده در کتاب «عاشق‌ها نمی‌میرند» با انتخاب شخصیتی هر چند کمرنگ اما آشنا از تاریخ صدر اسلام قصه همراهی‌ها و دشمنی‌هایی را روایت می‌کند که رسول خدا را در دوران نبوتش دید. قصه تاریخی کسانی که در کنار رسول خدا بودند. روایتی داستانی از رفت‌وآمدهای آدم‌ها و سعادت‌ها و شقاوت‌هایشان. حنظله غسیل‌الملائکه شخصیت اصلی این رمان تاریخی است که داستان عروج و وجه تسمیه‌اش را حتماً شنیده‌ایم. اما قصه حنظله به همین فراز همزمانی شب عروسی و شهادتش محدود نمی‌شود. داستان عشق و وصلتش پرفراز و نشیب‌تر از آنی است که می‌دانیم و روایت همراهی‌اش با رسول خدا پرپیچ‌وخم‌تر از آنی است که تصور می‌کنیم. جالب‌تر آنکه حنظله فرزند راهب مشهوری است که انتظار بعثت رسول خدا را می‌کشید و خودش در حجاز خوشنام و پرآوازه بود. اما ماجرای انتظار او برای بعثت در عمل به نحو دیگری پیش رفت.