حبیب حبیب قربان
معرفی کتاب
داستان این کتاب دربارۀ مردی به نام «قربان» است که قصد دارد برای سفری توریستی به ارمنستان برود؛ اما اتفاقات آنطور که میخواهد پیش نمیرود و سر از دمشق درمیآورد. قربان نمیداند چهکار باید کند و نمیداند چه تصمیمی باید بگیرد. پس در دمشق میماند تا از حرم حضرت زینب (س) دفاع کند. او مردی بهنام «حبیب » را میبیند که هیکلی درشت دارد و بدنش پر از خالکوبی است. قربان فکر میکند او لایق مدافع حرم بودن نیست؛ اما اتفاقاتی پیش میآید که همهچیز را تغییر میدهد.
فرزند خوانده
معرفی کتاب
این کتاب با الهام از تاریخ صدر اسلام، به زندگی «زید»، فرزندخواندۀ رسول خدا (ص) اختصاص دارد؛ هرچند نویسنده تمام زندگی او را روایت نکرده و به بخشی از زندگی زید بسنده کرده است؛ اما به همین بهانه، گریزی میزند به زندگی و زمانه پیامبر و سیره ایشان در برخورد با دیگران. زید غلام حضرت خدیجه (س) بود. پیامبر او را به فرزندی پذیرفت و با وجود آنکه خانواده و پدرش او را پس از سالها یافتند و برای بازگرداندن او به مکه آمدند؛ اما زید زندگی در کنار رسول خدا را ترجیح داد. او سالها بعد، در جنگ موته به شهادت رسید.
چشمهایم در اورشلیم
معرفی کتاب
داستان با قرار ملاقاتی در آوریل 2035 در پاریس آغاز میشود. این ملاقات بین سفیر اسرائیل در فرانسه با تاجر یهودی سرشناسی به نام «آدریل عُوادیا» است. «موشه شالو» قصد دارد تاجر یهودی را در جریان نقشۀ نابودی مسجدالاقصی بگذارد که قرار است بهوسیلۀ ماهوارۀ نظامی در جشن سال نو یهودیان انجام شود؛ اما سفیر نمیداند آدریل عوادیا، همان «بنجامین راحیل» افسانهای و فرمانده بخش سایبری جنبش آزادیبخش قدس است؛ مردی که بیست سال است مهمترین سرویسهای امنیتی جهان او را تعقیب میکنند. او شخصاً برای نابودی این عملیات وارد فلسطین میشود.
گلوله برفی که راه افتاد
معرفی کتاب
داستان این کتاب، زندگی چند دانشآموز است که در مدرسه با هم شوخی میکنند و این آغازی است برای یک حادثه… . دروغ حفرهای است که انتها ندارد. دروغ اول مانند گلولۀ برفی است که از قله راه میافتد. اگر ادامه یابد، منجر به دروغهای بعدی و بزرگتر شدن این گلوله شده و درنهایت، باعث ویرانی بزرگی میشود؛ اما اگر در همانجا متوقف شود، خرابی کمتری به بار میآورد.
مرثیه ابوعطا
معرفی کتاب
این کتاب دربارۀ زندگی و احوال امامکاظم (ع) است. «ابوعتا» جوان ایرانیتبار و شاعری چیرهدست، معاصر با امام کاظم ع بود که به سبب استعداد ذاتیاش به دربار هارون راه یافت. او عاشق «نعیمه»، دختر یکی از امرای دربار شد؛ اما چون پول و مقامی نداشت، به معشوقش نرسید. ابوعتا زبان تند و تلخی داشت و همین خصوصیت باعث شد مغضوب هارون شود و به زندان بیفتد. او در زندان با امام کاظم ع آشنا میشود و اتفاقاتی رخ داد که زمینهساز تحول و دگرگونی روحی او شد.
هلو برادر
معرفی کتاب
این کتاب مجموعهای از چهارده داستان است؛ داستانهایی دربارۀ مسلمانان جهان که درد و رنج آنها را به تصویر میکشد. داستانها از زبان چندین نویسنده روایت شده است و ماجراها ریشه در واقعیت دارند. داستان « هِلو بِرادر»، قصه زن مسلمان جوانی است که با شوهرش در کشور«نیوزلند» زندگی میکند. روز جمعهای که زن جوان برای نماز به مسجد میرود. شخصی بااسلحه به آنجا حمله میکند و... .