گدایی که پادشاه شد
معرفی کتاب
کتاب مصوّر حاضر، از مجموعة شش جلدی «قصههای تصویری از گلستان»، است. در این داستان میخوانیم: پادشاهی به آخر عمرش نزدیک شده اما جانشینی ندارد. او وصیت کرد که صبح روز بعد از مرگش اولین کسی که وارد دروازة شهر شود، شاه مملکت است. پادشاه مرد و اولین کسی که وارد شهر میشود یک گدا است. گدا غرق در لذتهای پادشاهی میشود و به مشکلات مملکت توجه ندارد. اوضاع مملکت به هم میریزد. او سوار اسبش شدو از شهر بیرون رفت. در راه دوست قدیمیاش را دید، او میفهمد که «انسان هر چه مال و منال کمتری داشته باشد، غصهاش کمتر است...
درویش طمعکار
معرفی کتاب
کتاب مصوّر حاضر، چهارمین جلد از مجموعة شش جلدی «قصههای تصویری از گلستان» است که حاوی داستانهای آموزنده، برگرفته شده از «گلستان سعدی» است. در داستان «درویش طمعکار» میخوانیم: حاکمی به جای علاقه به تیراندازی، به شعر و شاعری علاقه دارد. روزی مرد درویشی با خواندن شعری توجه حاکم را جلب کرد. حاکم به او کیسهای پول و لباسی فاخر بخشید. او تمام پولهایش را خرج کرد، دوباره به این فکر افتاد که با خواندن شعر تازهای از شاه پول بگیرد. آن روز شاه خشمگین بود و به مرد کمک نکرد. وزیر به حاکم گفت که باید به این گونه افراد کمکم پول بدهد تا یکدفعه خرج نکنند. در این صورت حاکم نیز مجبور نیست آنها را از خود براند...
غلام دریا ندیده
معرفی کتاب
کتاب مصوّر حاضر، از مجموعة شش جلدی «قصههای تصویری از گلستان» است. در این داستان میخوانیم: پادشاهی به همراه غلامش از راه دریا، برای شرکت در عروسی پسر پادشاه کشور مغرب، سفر میکنند. غلام دریا ندیده خوشحال میشود که به سفر میرود. اما پس از ورود به کشتی شروع به گریه میکند. همه از صدای گریة او به تنگ میآیند، پیرمردی چارهای میاندیشید، میگوید غلام را در دریا بیندازیم...
چوپان خواب، گرگ بیدار
معرفی کتاب
کتاب «قصّههای تصویری از پروین اعتصامی»، اقتباسی از اشعار دیوان «پروین اعتصامی»، بانوی شاعر معاصر ایران است که دربردارندة داستانهای آموزنده است. در کتاب «چوپان خواب، گرگ بیدار» آمده: روزگاری، مردی تنبل و خواب آلود بود. او تصمیم گرفت کاری راحت پیدا کند که راحت بتواند بخوابد. به همین دلیل تصمیم گرفت چوپانی را انتخاب کند. چند گوسفند خرید و آنها را به چرا برد. گرگی در کمین نشسته بود...
گنجشک و خانم کبوتر
معرفی کتاب
کتاب «قصّههای تصویری از پروین اعتصامی»، اقتباسی از اشعار دیوان «پروین اعتصامی»، بانوی شاعر معاصر ایران است که دربردارندة داستانهای آموزنده است. در کتاب «گنجشک و خانم کبوتر» آمده: روزگاری کبوتری سه تخم گذاشته بود و روی تخمها خوابیده بود تا به جوجه تبدیل شود، گنجشکی در آن حوالی بود، دلش به حال کبوتر سوخت که چرا این کبوتر فقط در لانهاش نشسته و بیرون نمیآید تا از هوا لذت ببرد...
پیغام گرگ به سگ گله
معرفی کتاب
کتاب «قصّههای تصویری از پروین اعتصامی»، اقتباسی از اشعار دیوان «پروین اعتصامی»، بانوی شاعر معاصر ایران است که دربردارندة داستانهای آموزنده است. در کتاب «پیغام گرگ به سگ گله» آمده: روزگاری، سگی در دهکدهای بود که از گوسفندان مراقبت میکرد، گرگی در آن حوالی بود که تصمیم داشت تا گوسفندی از دهکده را شکار کند تا دلی از عزا دربیاورد ولی سگ مانع اون بود، نقشهای کشید و تصمیم گرفت از طریق دوستش کلاغ پیامی برای سگ بفرستد...
مرد فقیر و سکههای طلا
معرفی کتاب
کتاب «قصّههای تصویری از پروین اعتصامی»، اقتباسی از اشعار دیوان «پروین اعتصامی»، بانوی شاعر معاصر ایران است که دربردارندة داستانهای آموزنده است. در کتاب « مرد فقیر و سکههای طلا» آمده: روزگاری، پیرمرد ناتوانی بود که همسر خود را از دست داده بود و با دختر و پسرش زندگی میکرد، روزی یک دهقان به او مقداری گندم داد تا بفروشد و درآمدی به دست آورد، گندم را در دامن خود ریخت و به راه افتاد، در مسیر گره دامن باز شد و گندمها بر زمین ریخت...
ماهیها و ماهیخوار
معرفی کتاب
کتاب «قصّههای تصویری از پروین اعتصامی»، اقتباسی از اشعار دیوان «پروین اعتصامی»، بانوی شاعر معاصر ایران است که دربردارندة داستانهای آموزنده است. در کتاب «ماهیها و ماهیخوار» آمده: روزگاری، ماهیخواری که پیر شده بود و دیگر حال شنا کردن نداشت در این فکر بود که چگونه یک ماهی شکار کند، در همین فکر بود کخ چشمش به یک ماهی کوچولو افتاد...
طوطی و دزدان
معرفی کتاب
کتاب «قصّههای تصویری از پروین اعتصامی»، اقتباسی از اشعار دیوان «پروین اعتصامی»، بانوی شاعر معاصر ایران است که دربردارندة داستانهای آموزنده است. در کتاب «طوطی و دزدان» آمده: در کشور هندوستان تاجری زندگی میکرد که وضع کسب و کارش خوب بود. یک روز در خانه یکی از دوستانش طوطی زیبایی دید. دوست بازرگان طوطی را به بازرگان فروخت. بازرگان هر روز که میگذشت، بیشتر و بیشتر به طوطی وابسته میشد. تا اینکه شبی، همه مستخدمها رفته بودند و بازرگان با طوطی در خانه تنها ماند. بازرگان که خسته بود، به طوطی سفارش کرد که مراقب خانه باشد. امّا اتّفاقی افتاد که بازرگان را از کاری که کرده بود پشیمان کرد...
لاکپشتی در آسمان
معرفی کتاب
این کتاب که به بیان امروزی بازنویسی شده است، برگرفته از حکایتی در کلیه و دمنه است. این داستان درباره دو مرغابی و یک لاکپشت است که در آبگیری زندگی میکنند. زمانی که آبگیر خشک و بیآب میشود مرغابیها تصمیم میگیرند به جای دیگر مهاجرت کنند. لاکپشت از آنها خواهش میکند که او را هم دنبالشان ببرند. مرغابیها از لاکپشت میخواهند تکه چوبی که دو طرفش در دهان مرغابیها بود را در دهانش بگذارد و بههیچوجه دهانش را باز نکند.اما لاکپشت میان آسمان و زمین برای اینکه جواب مردم را بدهد دهانش را باز و سقوط میکند.
هدف نویسنده نشاندادن میزان آسیبی است که بازشدن بیموقع دهان به افراد میزند.
هدف نویسنده نشاندادن میزان آسیبی است که بازشدن بیموقع دهان به افراد میزند.