Skip to main content

پیاده‌روی روی بند رخت

معرفی کتاب
کتاب حاضر، جلد پنجم از مجموعه «کتاب خبر» است. دنیا پر از خبر است؛ اما خبرهای این کتاب، حاصلِ نگاهِ خاص نویسنده به دنیاست.اخبار مدرسه، گمشده‌ها، حوادث و اخبار برنده‌ها، از بخش‌های مختلف این کتاب است. در اخبار مدرسه آمده است که پاک‌کن جویده‌شده‎ای از جامدادی فرار کرده است و از کسی که او را دیده، خواسته شده است تا به صاحب شلخته‎اش خبر بدهد! همچنین اخبار برنده‌ها، اول شدن یک کرمِ ابریشم در پیاده‌روی روی بند رخت را اعلام کرده است!

نمره‌های بد باد

معرفی کتاب
این کتاب جلد ششم از مجموعه «کتاب خبر» است و اخبار مختلفی را شامل می‎شود، مانند اخبار علمی، اخبار مدرسه، نیازمندی‌ها، حوادث و... . در بخش اخبار علمی، دانشمندان می‏گویند فیل‌ها برای خوردن نوشابه و آب‌میوه، نی لازم ندارند و در اخبار مدرسه آمده است که در امتحانات آخرِ سال، تمام نمره‌های باد، بد شده است. او فقط در ورزش نمره عالی گرفته است!

بوقلمون حاضر جواب

معرفی کتاب
در دنیا خبرهای زیادی وجود دارد. این کتاب جلد هفتم از مجموعه «کتاب خبر» است. نیازمندی‌ها، حوادث، اخبار مدرسه، گمشده‌ها و اخبار علمی ازجمله بخش‌های مختلف این کتاب است. در قسمت گمشده‌ها اعلام شده است که بادکنکی گمشده، هرکس او را دید به مادرش، بالون خبر بدهد و او را از نگرانی دربیاورد و در اخبار برنده‌ها آمده است که در مسابقه حاضرجوابی، بوقلمونی موفق شده است با یک «قور قد قاد قول» جواب چند نفر را یک‌جا بدهد!

خاطرات رفیق جینگ بچه چلمن

معرفی کتاب
قهرمان داستان، «راولی جفرسون»، می‌خواهد مانند بهترین و نزدیک‌ترین دوستش، «گِرِگ»، خاطراتش را بنویسد؛ اما تصمیم می‌گیرد زندگی‌نامه گِرِگ را بنویسد! راولی از جشن تولدی می‌نویسد که با گرگ دعوت شده بودند، از به هم زدن آرامش یک قبر باستانی، از وقتی که گرگ سربه‌سرش می‌گذارد، از جایزه ویژه‌ای که گرگ برایش می‌فرستد و کلی مطالب دیگر که خواندنش خالی از لطف نیست.

خانه خراب کن!

معرفی کتاب
به خانواده «گِرِگ»، ارثیه غیرمنتظره‌ای رسیده است تا خانه‌شان را بازسازی کنند؛ اما آن‌ها خیلی زود می‌فهمند که خانه، خراب‌تر از آن است که تعمیر شود. وقتی دیوارها برداشته می‌شود، مشکلات ریزودرشت بر سرشان می‌بارد، چوب پوسیده، موجودات ریز چندش‌آور و چیزهای بدتری که باعث می‌شود آن‌ها متوجه شوند این کار به زحمتش نمی‌ارزد؛ ولی وقتی گردوخاک تمام می‌شود، آیا خانواده گِرِگ می‌توانند در این خانه زندگی کنند؟

مرد عمل!

معرفی کتاب
«هیرپل» به جای تعمیر سوراخ پشت بام، وان حمام را زیر آن می‏‌گذاشت یا به جای اینکه روی تختش بخوابد و آن را به هم بریزد، روی زمین می‏‌خوابید. هیرپل گیاهی نمی‎کاشت؛ چون فکر می‌‏کرد بعداً باید آن را بچیند و هیچ پنجره‎ای را باز نمی‏‌کرد؛ چون باید بعداً آن را می‎بست. روزی صدای در را شنید. هیرپل در را باز نکرد؛ اما پشت در، صندوق بزرگی پیدا کرد که روی آن اسم او را نوشته بودند. هیرپل می‏‌خواست از شّر صندوق خلاص شود! او سعی کرد صندوق را با تبر بشکند؛ اما موفق نشد. با اره هم نتوانست آن را نصف کند... .

رفاقت به سبک تانک

معرفی کتاب
این کتاب خاطرات نویسنده و هم‌رزمانش است که به صورت طنز روایت می‎شود. کتاب حاوی کاریکاتورهای مرتبط به متن است. داستان‌ها در اصل، عینِ دیده‌ها و تجربیات نویسنده در روزهای حضورش در جبهه‌های جنگ است. البته او وقتی تصمیم می‌گیرد این کتاب را بنویسد، در کنار خاطراتی که از جبهه و جنگ داشته به سراغ خاطرات رزمندگان و کتاب‌های دفاع مقدس هم رفته است. آنچه این اثر را نسبت به موارد مشابه متمایز می‌کند، صراحت و صمیمیتی است که نویسنده در پرداخت روایت‌ها به کار برده است.

پدرهایی که از کتابخانه به امانت گرفتم

معرفی کتاب
مادر «جوزف» چندروزی است که در بیمارستان بستری است و همه کارها به عهده پدر است؛ اما پدر خرید کردن را فراموش می‏‌کند و غذاهای وحشتناکی می‏‌پزد. او در تکالیف مدرسه به جوزف کمک نمی‌کند و جوزف مجبور است شام مدرسه را بخورد! جوزف از کتابخانه‎ای باخبر می‌‏شود که انواع پدر را امانت می‏‌دهد! اولین‌بار او پدر منظم را به امانت می‌گیرد؛ ولی غروب همان‎روز او را به کتابخانه برمی گرداند و پدر باهوش را به امانت می‌‏گیرد؛ اما... .

وام دماغ

معرفی کتاب
این کتاب حاوی هشت داستان کوتاه طنز است. موضوع داستان‎ها اتفاقاتی است که ممکن است برای هرکدام از ما رخ بدهد.«خانم جوان بالدار»، «مهریه مامان» و «باغت آباد کنکوری» از جمله این داستان‏‌هاست. داستان پنجم درباره خانواده‌ای است که پسرشان قرار است در کنکور شرکت کند. مادر دلش می‏‌خواهد پسرش در رشته عمران قبول شود، پدر می‏‌خواهد او در رشته مدیریت درس بخواند و مادربزرگ می‌‏خواهد نوه‎اش کار پدربزرگ را ادامه دهد و عطار شود!؛ اما پسر به هیچ‌یک از این رشته‎ها علاقه‌‏ای ندارد. او می‏‌خواهد... .

مهمان‌هایی با کفش‌های لنگه‌‌به‌لنگه

معرفی کتاب
این کتاب مجموعه‎ای از داستانک‌هایی درباره جانبازان است. مردانی که سلامتی خود را در جبهه‌ها جا گذاشتند و بعد از بازگشت نه‎تنها روحیه خود را نباختند و گوشه‏‌گیر نشدند، بلکه آن‎چنان سرزنده و فعال در کوچه و خیابان حاضر شدند که مردنم فراموش کردند اینها جانباز هستند. داستان اول که «املا» نام دارد، درباره پسری است که املایش ضعیف است. پدر او را سرزنش می‌کند؛ اما مادربزرگ می‏‌گوید که خود او نیز دیکته‌اش افتضاح بوده است و نامه‌ای که سال‌ها پیش از جبهه فرستاده است به دست نوه خود می‎دهد؛ اما اینجا پایان داستان نیست!