طوطی
معرفی کتاب
این کتاب حاوی پنج داستان است. داستانها درباره پدری است که ماجراهای روزمره زندگی خود و خانوادهاش را با زبانی طنز به تصویر میکشد. «نقشه»، «دریا» و «طوطی»، از جمله داستانهای این کتاب هستند. در داستان طوطی، خانواده، طوطی سبز و سخنگویی خریده و به خانه میبرند. طوطی حرفهایی که صاحب قبلیاش به بچههایش گفته، یاد گرفته و... .
کارت دعوت
معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه «قصههای من و بچههایم»، داستان پدری را روایت میکند که ماجراهای روزمره زندگی خود و خانوادهاش را با زبانی طنز به تصویر میکشد. هر کتاب شامل چند داستان است. «کوه»، «شستن دست» و «کارت دعوت»، ازجمله داستانهای این کتاب است. در داستان کارت دعوت، پدر، همراه خانواده به مهمانی دعوت شدهاند؛ اما مادر معتقد است که نباید جایی بروند که کسی را نمیشناسند. پدر تصمیم میگیرد به آنجا برود و... .
شکایت
معرفی کتاب
این کتاب حاوی پنج داستان است، داستان پدری که ماجراهای روزمره زندگی خود و خانوادهاش را با زبانی طنز به تصویر میکشد. نویسنده میکوشد به کودکان رفتارهای اجتماعی، مانند خودمراقبتی، رفتارهای صحیح اجتماعی و مهارتهای اقتصادی را آموزش میدهد. در یکی از این داستانها که «شکایت» نام دارد، روزی به پدر خانواده یک کارت دعوت میدهند تا همراه خانوادهاش به یک رستوران خیلی بهداشتی بروند؛ اما تا وارد آنجا میشوند... .
تونل وحشت
معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه «قصههای من و بچههایم» است و داستان پدری را روایت میکند که ماجراهای روزمره زندگی خود و خانوادهاش را با زبانی طنز به تصویر میکشد. هر کتاب شامل چند داستان است. «عکس خانوادگی»، «عادت» و «تونل وحشت» ازجمله داستانهای این کتاب است. در داستان تونل وحشت، پدر با خانوادهاش به شهر بازی میرود. پدروپسر سوار ماشین برقی میشوند و پشمک میخورند، بعد پدر... .
هوای گربهها را داشته باشید!
معرفی کتاب
زنوشوهر دیروقت به خانه برگشتند. زن میدانست که پسرشان در اتاقش و در کنار پرستارش به آرامی خوابیده است؛ ولی برای اطمینان بیشتر تصمیم گرفت به اتاق سر بزند. او درِ اتاق را باز کرد و چون نمیخواست آنها را بیدار کند، کمی جلو رفت و آباژور را روشن کرد؛ اما با صحنه وحشتناکی روبهرو شد! پسر کوچکش و پرستار او، هیچکدام در تختهایشان نبودند! به جای آنها دو گربه سیاه و پشمالو خوابیده بودند!
عروس کیه؟ دوماد کیه؟
معرفی کتاب
کتاب«عروس کیه؟ دوماد کیه؟ » سرودهی پیوند فرهادی حاوی 10 قطعه شعر : «حلزون، آقای جامدادی، آمبولانس، عروس کیه؟ دوماد کیه؟ ، شکار، شوخی، تابلو، بیب بیب، اَجیمَجی و کلّه قند» است. این کتاب 28 صفحه در قطع خشتی است. شعرها و تصاویر دارای طنز هستند. مثل شعر: مورچهها صف میبندن/ از ته دل میخندن/ خنده و شادی دارن/ عروس دومادی دارن/ دوماد کیه؟ / یه مورچهی مشکیه!/ عروس کیه؟ / یه نقل بیدمشکیه!
روزی که جوحا گم نشد
معرفی کتاب
«جوحا» سوار الاغی بود که پدرش برایش خریده بود. او سوار بر الاغ همهجا را گشت تا اینکه با دیدن تولهسگی از الاغ پیاده شد تا هم الاغ استراحت کند هم او بتواند بازی کند. جوحا بعد از بازی، از درخت توتی بالا رفت و سرگرم خوردن توت شد. بعد... . هنگامیکه جوحا مشغول بود، الاغ از او دور و دورتر شد. وقتی جوحا به خودش آمد، خبری از الاغ نبود. او همهجا را گشت؛ اما الاغ را پیدا نکرد... .
روزی که جوحا میخواست مرده زنده کند
معرفی کتاب
«جوحا» یکی از شخصیتهای کتاب کلیاتِ «عبیدزاکانی» است. مشخص نیست که جوحا چند سال دارد؛ گاهی پسربچهای است و گاهی مردی جوان. در این داستان، جوحا که مثل همیشه بیکار است و گرسنه، به طرف روستایی میرود و صدای گریه و شیون، او را به خانه مردی میبرد که از دنیا رفته است. جوحا ناخودآگاه میگوید که اگر به او غذا بدهند، مرده را زنده میکند! ولی این چطور ممکن است؟
روزی که جوحا نان و زهر خورد
معرفی کتاب
پدرِ «جوحا»، او را نزد خیاطی گذاشته بود تا این کار را یاد بگیرد؛ اما جوحا همه کار میکرد، به جز یاد گرفتن خیاطی. روزی خیاط با ظرف عسلی به مغازه آمد و چون میخواست به دنبال کاری برود، از ترس اینکه جوحا عسل را بخورد، به او گفت در این ظرف زهر است، مبادا فکر کنی عسل است و به آن دست بزنی و از مغازه بیرون رفت. جوحا... .
روزی که جوحا با ماهی کوچکی حرف زد
معرفی کتاب
مادر «جوحا» هرغذایی درست میکرد، جوحا همه را میخورد و برای مادروپدرش، هیچ غذایی نمیگذاشت. روزی پدر سه ماهی به خانه آورد، دوتا بزرگ و یکی کوچک. مادر ماهیها را پخت و از شوهرش خواست تا جوحا در خانه نیست، همه ماهیها را بخورند! مادر نگران بود که مبادا جوحا در خانه باشد؛ اما پدر جوحا دیده بود که او از خانه بیرون رفته است. آنها مشغول خوردن شدند، غافل از اینکه جوحا از پشت در آنها را نگاه میکرد. او ناگهان در را باز کرد و وارد شد... .