روز مسواک زدن در باغوحش
معرفی کتاب
«روز مسواک زدن در باغوحش» یک داستان ماجراجویی مفرح که مخاطب را در باغوحش میبرد و بر اهمیت بهداشت دندان تأکید میکند. همه حیوانات در باغوحش برای یک رویداد خاص گرد هم میآیند: «روز بزرگ مسواک زدن». هر حیوانی، از کوچکترین موش گرفته تا بزرگترین فیل، اهمیت مسواک زدن دندانهای خود را میآموزد. نگهبانان باغوحش حیوانات را در این فرآیند راهنمایی میکنند و به آنها روش صحیح مراقبت از دندانهایشان و دلایل اهمیت آن را آموزش میدهند. بچهها از شخصیتهای مختلف حیوانات لذت خواهند برد که واکنشهای متفاوتی به ایده مسواک زدن نشان میدهند و لحظاتی سرشار از طنز و درسهای ملایم ارائه میدهند.
چرا گریه میکنیم؟
معرفی کتاب
همهی ما بعضی وقتها گریه میکنیم؛ چون غمگین هستیم، عصبانی هستیم، احساس تنهایی میکنیم یا شاید نمیتوانیم حرف دلمان را بزنیم. گاهی هم از سر خوشحالی گریه میکنیم. ما گریه میکنیم چون مثل دریای بیکرانی هستیم که گرفتار طوفان شدهایم. اما همین که طوفان تمام میشود و دریا آرام می گیرد، نقش موجها روی ساحل میماند.
کت قرمز
معرفی کتاب
کتاب «کت قرمز» یک داستان کودکانه است که به موضوعاتی مانند: مهربانی، اعتمادبهنفس و پذیرش تفاوتها میپردازد. داستان در مورد باب، مرغ دریایی تنها است که کت قرمزی را از یک مرغ دریایی دیگر هدیه میگیرد. او متوجه میشود که با پوشیدن این کت، دیگران به او توجه بیشتری میکنند و با او دوست میشوند. باب با این کت در ساحل قدم میزند و با مرغهای دریایی دیگر ارتباط برقرار میکند. اما یک روز، موج دریا کت قرمز را میبرد و باب احساس میکند که اعتمادبهنفس خود را از دست داده است. او نگران است که دوستانش او را به خاطر نداشتن کت قرمز ترک کنند. در نهایت، او یاد میگیرد که دوستیهای واقعی به ظاهر و اشیا وابسته نیستند و با کمک دوستانش، دوباره اعتماد به نفس خود را به دست میآورد.
آن زیر چه خبر است؟
معرفی کتاب
کتاب «آن زیر چه خبر است» یک کتاب تصویری است که به بررسی احساسات و تجربیات درونی انسان میپردازد. این کتاب داستان پدربزرگ و نوهاش، فین، را روایت میکند. فین غمگین است و احساس میکند کسی او را درک نمیکند. پدربزرگش او را به یک پیادهروی در جنگل دعوت میکند. در طول مسیر، پدربزرگ به فین نشان میدهد که چگونه پشت هر چیزی در طبیعت، اتفاقات و احساسات پنهانی وجود دارد. این تجربه به فین کمک میکند تا احساسات خود را بهتر درک کند و بفهمد که غمگین بودن هم بخشی از زندگی است و او تنها نیست. همانطور که در طبیعت، زیر هر سطحی، حیات و پیچیدگی جریان دارد، در درون انسانها نیز زیر هر احساسی، لایههای عمیقتری از عواطف و افکار نهفته است که نباید آن را انکار کرد بلکه باید به آن توجه کرد تا به آرامش رسید.
بهترین خودت باش!
معرفی کتاب
این کتاب با زبانی ساده و ملموس، کودکان را تشویق میکند تا قدر استعدادهای خود را بدانند و خود را همانطور که هستند بپذیرند و به خود احترام بگذارند.
داستان در اعماق اقیانوس اتفاق میافتد و مکالمات میان جانداران زیر آب صورت میگیرد. اختاپوس کوچکی به نام ولفی مورد تمسخر جانداران دیگر قرار میگرفت تا اینکه در مسیر آشنایی با جانداران دیگر، مهارتها و نکاتی راجعبه تفاوتهای ظاهری و اخلاقی میآموزد و بعد از مدتها انزوا و تنهایی و عدم ارتباط با دیگران، با ورود به اجتماع و پیدا کردن دوست، به خودش و توانمندیهایش ایمان پیدا کرد.
این کتاب مناسب کودکانی است که در ارتباط با همسالان خود مشکل دارند یعنی به آنها میآموزد که از آنچه هستند خجالت نکشند و ارزش درونیشان را پیدا کنند.
داستان در اعماق اقیانوس اتفاق میافتد و مکالمات میان جانداران زیر آب صورت میگیرد. اختاپوس کوچکی به نام ولفی مورد تمسخر جانداران دیگر قرار میگرفت تا اینکه در مسیر آشنایی با جانداران دیگر، مهارتها و نکاتی راجعبه تفاوتهای ظاهری و اخلاقی میآموزد و بعد از مدتها انزوا و تنهایی و عدم ارتباط با دیگران، با ورود به اجتماع و پیدا کردن دوست، به خودش و توانمندیهایش ایمان پیدا کرد.
این کتاب مناسب کودکانی است که در ارتباط با همسالان خود مشکل دارند یعنی به آنها میآموزد که از آنچه هستند خجالت نکشند و ارزش درونیشان را پیدا کنند.
رستوران باب ناقلا
معرفی کتاب
«باب» تمساح تنبلی بود که وقتی دید خیلی گرسنه است فکر کرد برای به دام انداختن پرندهها کلک بزند. او یک رستوران روی پوزهاش درست کرد تا پرندهها برای خوردن دانه بیایند اما اولین پرنده که آمد از غذای رستوران خیلی خوشش آمد، رفت و بقیه پرندگان را باخبر کرد. این فرصت خوبی بود که باب پرنده بیشتری شکار کند اما همهچیز برعکس چیزی شد که فکرش را میکرد. آیا باب همهی پرندهها را میخورد؟
یک قطره باران
معرفی کتاب
«بو» خرس کوچکی بود که یک روز در جنگل بوی عسل و ماهی استشمام کرد وقتی رد بو را دنبال کرد، به یک ظرف عسل و یک ماهی روی سبزهها رسید. اما در همان حال یک شکارچی از پشت درختی که در کمینش نشسته بود بیرون آمد. بو خیلی زود او را دید، عسل و ماهی را زمین گذاشت ولی شکارچی قصد شکار او را کرده بود. شکارچی میخواست شلیک کند که یک قطره باران روی دستش افتاد. اینطوری بود که ماجرای کتاب یک قطره باران شروع شد...
گرازبیک و کلاس کارآموزی
معرفی کتاب
زندگی در جنگل مقررات خودش را دارد؛ مقرراتی که از قانون جنگل پیروی میکند. توی جنگل، این قویترها هستند که قانون جنگل را تنظیم میکنند و البته خودشان هم نظارتش را به عهده میگیرند! در هر جلد مجموعه «قصههای قانون جنگل» چند قصه درباره ماجرای تعدادی از حیوانات جنگل را با شیوه روایی و استفاده از طنز، نوشتهاند که در پایان هرکدام، نتیجه اخلاقی داستان درج شده است. در این جلد میخوانیم: در جنگل شیرآباد بالا، یک گرازی بود که توی تنبلی لنگه نداشت. همهاش میخورد و میخوابید. عوضش عیال او گرازخاتون هر روز میرفت سرکار و مزرعهی دیگران را شخم میزد. وقتی هم که خسته و کوفته بر میگشت خانه، شروع میکرد به پختوپز و رفتوروب. یک روز که گرازخاتون از تنبلیهای همسرش به تنگ آمده بود، تصمیم گرفت هرطور شده او را سر عقل بیاورد. این بود که کله سحر از خانه زد بیرون. وقتی گرازبیک لنگ ظهر از خواب بیدار شد، دید گرازخاتون سینی صبحانه و ناهارش را نگذاشته کنار تختخواب و رفته سر کار. خیلی حالش گرفته شد. لج کرد و تا عصر از رختخوابش بیرون نیامد...
الاغ زنگوله بهگردن و شیرخان چیزنفهم
معرفی کتاب
زندگی در جنگل مقررات خودش را دارد؛ مقرراتی که از قانون جنگل پیروی میکند. توی جنگل، این قویترها هستند که قانون جنگل را تنظیم میکنند و البته خودشان هم نظارتش را به عهده میگیرند! در هر جلد مجموعه «قصههای قانون جنگل» چند قصه درباره ماجرای تعدادی از حیوانات جنگل را با شیوه روایی و استفاده از طنز، نوشتهاند که در پایان هرکدام، نتیجه اخلاقی داستان درج شده است. در این جلد میخوانیم: یک روز شیرخان در جایگاه فرمانرواییاش در جنگل شیرآباد بالا نشسته بود و سخت سرگرم رسیدگی به امورات جنگلی بود که خبر دادند نمایندهی شیرخان، سلطان شیرآباد پایین، یک پیک با یک پیام محرمانهی فوری برایش فرستاده است. شیرخان سرِ مشاورش جناب دم کلفت داد زد و گفت: «اگر گذاشتید با خیال راحت نان و پنیرمان را بخوریم!» بعد دستور داد به نمایندهی شیر اجازه بدهند بیاید و حرفش را بزند...
من مینوتار هستم: طردشدهها هم قدرت دارند
معرفی کتاب
متیو، نوجوان 14 ساله، سعی میکند با سختیهای زندگی کنار بیاید. او با مادرش زندگی میکند، مادری که نه تنها بیمار است بلکه درآمدی هم ندارد. متیو حتی نمیتواند هفتهای یک بار حمام کند. در مدرسه هم قلدرها رهایش نمیکنند؛ بوگند صدایش میزنند و دائما آزارش میدهند. تنها دلخوشی متیو همشاگردیاش اری است، البته اگر بتواند توجه او را به خود جلب کند. متیو در سیر همین تلاشهاست تا مسیر سرنوشتش را به خوبی تشخیص دهد و به سمت آن حرکت کند؛ چیزی که در باور او غیرممکن است. آیا متیو موفق میشود؟ ...