راز عباس خروس
معرفی کتاب
«مجموعه طنز علافها» داستانکهایی از اتفاقات و رفتارهای خوشمزۀ رزمندگانی است که هر کدام انگیزههای خودشان را از حضور در جبهه داشتند و شبیه بقیه رزمندهها نبودند. «راز عباس خروس» جلد دوم این مجموعه است. در این جلد راز عباس خروس بزنبهادر ساواک که شهری از جاهل بازی و چاقوکشیاش به خدا پناه میبردند چه بود که سر از جبهه درآورد و آنجا چه گردوخاکی کرد و با آن سبیل از بناگوش در رفته، رزمنده خط مقدم شد را میفهمیم. راستی برای عباس آقا خیلی مهم است درست صدایش کنید! نه چیزی کم، نه زیاد: فقط «عباس خروس».
مورچه انتحاری
معرفی کتاب
«مجموعه طنز علافها» داستانکهایی از اتفاقات و رفتارهای خوشمزۀ رزمندگانی است که هر کدام انگیزههای خودشان را از حضور در جبهه داشتند و شبیه بقیه رزمندهها نبودند. «مورچه انتحاری» جلد اول این مجموعه است. در مورچه انتحاری قصۀ مجی را میخوانیم که محلهای از دستش در عذاب بودند و روحانی مسجد با موافقت اعزام او به جبهه به دادش رسید. غافل از اینکه در جبهه سنگر علافها انتظارش را میکشد. مجید، عباس خروس، خسرو مخ و اِدی کرامت با چند رزمندهٔ عجیب دیگر از اعضای برجسته سنگر علافها بودند. از دست علافها سنگرشان هم آسایش نداشت چه برسد به نیروهای خودی و حتی دشمن!
خواب و بیداری
معرفی کتاب
این کتاب مجموعه 12 داستان مستند، درباره زائران و کرامات امام رضا(ع) را دارد. داستانهایی که هر کدام عشق و ارادت مردان و زنان با ایمان را نسبت به حضرت رضا(ع) روایت میکند که با قبول خطر و سختیها، راه سفر به سوی خراسان و زیارت امام هشتم را طی کردند و مورد عنایت حضرت مهربانیها قرار گرفتند. «از پشت پرده اشک»، «او میتواند»، «به سوی من بیا»، «چرا چنین کردی؟ »، «راز بقعه»، «سوسوی خوش رنگ گلدستهها» برخی از عناوین داستانهای این کتاب است. هر قصه، درباره زیارت حرم امام رضا(ع)، سرنوشت زائران و کرامات و معجزات امام رضا(ع) است.
ملاقات در جزیره
معرفی کتاب
شهید مصطفی یوسفی نیروی دقیق و خبرۀ اطلاعات و شناسایی، امید همرزمانش و از یاران معتمد شهید مهدی زینالدین بود. او از زمان و چگونگی شهادتش اطلاع داشت و به دوستانش خبر داده بود؛ اما به خواست خودش کمتر اطلاعی از او در دست است. شهیدی که وجببهوجب مناطق عملیاتی را برای دیگران شناسایی میکرد، اما از سر اخلاص تا توانست عکسی از خود باقی نگذاشت. «ملاقات در جزیره» روایت داستانی زندگی شهیدی است که تا نام امام زمان(ع) را میشنید، اشکهایش جاری میشد.
مرد بیسر
معرفی کتاب
این کتاب، روایت زندگی یکی از یاران بزرگ و خاص امام سجاد علیه السلام است که به دلیل مبارزه با حجاج (حاکم خونریز عراق و حجاز در دوران امویان) تحت تعقیب حکومت قرار دارد . شجاعت، پایداری در عقیده، پارسایی، زهد و تقوا، تلاش برای شناساندن امام سجاد و رساندن سخنان وی به مردم از جمله ویژگیهای وی است که در داستان بهچشم میخورد. در لابهلای روایتهای زندگی سعیدابنجبیر روایتهایی از امام سجاد نیز بیان میشود که باعث آشنایی بیشتر مخاطب با این امام میگردد.
10 قصه از زهر الربیع
معرفی کتاب
مجموعه حاضر ترجمهای است از کتاب زهرالربیع سیدجزایری، این مجموعه به زبان طنز نوشته شده است حکایتهای شیرین و آموزنده که شامل حکایتهای اخلاقی، دینی، حکایتهایی درباره ضربالمثلهای عربی و حتی حکایتهایی درباره موجودات عجیبوغریب است که به نثر ساده و روان برگردانده شده و برای کودکان بازآفرینی شده است. در این کتاب 10 داستان از این اثر انتحاب شده و برای کودکان بازآفرینب و تصویرسازی شده است.
بشقاب مهربانی
معرفی کتاب
این کتاب با داستانی جذاب و کودکانه به موضوع خیرات و اثرات آن در زندگی افراد میپردازد. اینکه صدقه باعث چه اتفاقهایی در زندگی انسانها میشود و خداوند مهربان به چه نحوی جبران میکند. همچنین اثرات دعا در زندگی افراد نیز در این کتاب به صورت داستانی مطرح میشود. در بخشی از این کتاب میخوانیم: «هوا تا حدی آرام شد، ولی دیگر دیروقت بود. در فکر بودم و غمگین که ناگهان چند سایهی سیاه را دیدم که به سمت رستوران میآمدند. فکر کردم دزد هستند و میخواهند از مغازهی همسایهام دزدی کنند. فانوس و چوبدستیام را برداشتم و بیرون رفتم. با نور ضعیف فانوس به آنها نزدیک شدم...»
کلمههای گمشدهی بابابزرگ
معرفی کتاب
بنبن عاشق وقت گذراندن با بابابزرگ و مامانبزرگ است. رسیدگی به گلوگیاه، درست کردن پازل، حل کردن جدول و محبت و علاقهی فراوانی که بینشان در جریان است، روزهایش را زیبا میکند؛ اما یک روز بنبن متوجه میشود که بابابزرگ دارد همهچیز را از یاد میبرد و کلماتش را گم میکند. او تمام تلاشش را میکند تا کلماتی را که بابابزرگ اینطرف و آنطرف گم میکند، جمع کند و برایش در جعبهای نگه دارد؛ اما هرچه میگذرد کلمات بیشتری گم میشوند. بنبن و مامانبزرگ حالا دنبال راههای جدیدی برای ارتباط با بابابزرگ هستند تا هم مراقب او باشند و عشقشان را به اون نشان بدهند و هم نگذارند بابابزرگ احساس تنهایی کند.
من دست چسبی
معرفی کتاب
آن روز توی مدرسه چشمم به یک کیف کوچک افتاد. داشتم دنبال خطکشِ شکلدارم میگشتم که آن را دیدم. آنقدر برقبرقی و قشنگ بود که دلم خواست مال من باشد. ماهک و مژده سرگرم رنگکردن زرافههایشان بودند. میخواستم کیف را به آنها نشان بدهم؛ اما همان موقع یک چیز نرم قرمز کف دستم را قلقلک داد. چیزی که مثل یک تکه آدامس صورتی بود. زود دستم را تکانتکان دادم و آن چیز از کف دستم جدا شد…
خاطرات جشن تکلیف من
معرفی کتاب
کتاب «خاطرات جشن تکلیف من» دفتر خاطره نویسی ویژه دختران است که با طراحی مناسب، امکان ثبت خاطرات و تاریخ های مهم این روز خاص را فراهم میآورد. دانشآموزان میتوانند تاریخ دقیق اتفاقات و موضوعات مهمی مانند نام معلم، نام مدرسه، نام مرجع تقلید و جزئیات جشن تکلیف خود را در این کتاب ثبت کنند. این کتابی امکان نگارش و تمرین نویسندگی را برای کودکان ایجاد میکند.