خانمجان اینجوری
معرفی کتاب
داستان این کتاب درباره پیرزنی است به نام «خانمجان». او در ویلای بزرگش تنها زندگی میکند. بچههایش به او سر نمیزنند و حالی از پیرزن نمیگیرند. کتاب حاوی چندین داستان مرتبط است؛ داستان خانمجان در تنهایی و ماجراهای او با تنهایی! در داستان اول خانمجان تصمیم میگیرد ماشین پسرش، «بیژی» را آتش بزند. در داستان دوم... .
میمون گمشده
معرفی کتاب
«بیلی» و «جیلیان» دوقلو هستند و از اینکه مجبورند کارهای خلاف انجام دهند، خسته شدهاند و میخواهند یک زندگی عادی داشته باشند. آن دو با هم گروهی برای انجام دادن کارهای خوب تشکیل میدهند. درحالیکه پدرومادرشان میمونی را از باغ وحش دزدیدهاند، به این امید که به او دزدی یاد دهند. آنها برخلاف والدین دزدشان دوست دارند کارهای خوب انجام دهند، مثل نجات یک توله راسوی بدبو... .
فردا کی خواهد آمد؟
معرفی کتاب
داستان این کتاب درباره پسرکی است که ساواک پدرش را دستگیر میکند و به زندان میبرد. او از دلتنگی خودش و مادرش میگوید، از جای خالی پدر در خانه و سرِ سفره و از انتظار دیدن او تا اینکه روزی مردی او و مادرش را به زندان و دیدن پدر میبرد. پسرک پدرش را نمیشناسد؛ چراکه صورتش زرد و لاغر شده است... . او بعد از دیدن پدر به خانه برمیگردد به امید این که هرچه زودتر پدرش را در خانه ببیند.
مترسک و آدمبرفی
معرفی کتاب
این داستان درباره آدمبرفیای است که بینی هویجیاش را به خرگوش میدهد و دکمههای فندقیاش را به سنجاب. او همچنین کلاه و شالش را به پسرکوچولو و چشمهای زغالی و دستهای چوبیاش را به پیرمرد میدهد. مترسکی که کنار اوست، به آدمبرفی میگوید این کارها باعث نابودیاش میشود؛ ولی مدتی بعد، همان پسرک بازمیگردد و برای آدمبرفی چشم، بینی، کلاه، شال و دکمه میآورد... .
روزی که درک عربدهکش به شهر آمد
معرفی کتاب
وقت «دِرِکِ عربدهکش» به شهر آمد، مردم از ترس شروع به لرزیدن کردند. دِرِک مدام خودش را میخاراند و عصبانی و بیقرار بود. او از این فروشگاه به آن فروشگاه میرفت و دنبال چیزی میگشت تا خارش را از بین ببرد تا اینکه پسربچهای به نام «سام» به کمک او آمد. او که تمام مدت پشت سر دِرِک راه میرفت، خودش روزی به این درد گرفتار بوده و... .
16 قصه از کلیلهودمنه
معرفی کتاب
کتاب «کلیله و دمنه» شامل حکایتهای پندآموز از زبان حیوانات است. حکایتها ساده و پرمعنی هستند و هرکدام نکتههای ظریف و مهمی را بیان میکنند. نام کتاب از دو شغال به نامهای ( کلیله و دمنه) گرفته شده است و بخش بزرگی از کتاب به داستان این دو شغال اختصاص دارد.
داستان اول کتاب حاضر، «دوستی بوزینه و لاکپشت» نام دارد که دربارۀ پادشاه برکنارشدۀ بوزینههاست که با لاکپشتی دوست میشود و آنقدر با هم صمیمی میشوند که لاکپشت همسر و فرزندانش را فراموش میکند. روزها سپری میشود و وقتی خبری از لاکپشت نمیرسد، همسرش به فکر چاره میافتد و... .
داستان اول کتاب حاضر، «دوستی بوزینه و لاکپشت» نام دارد که دربارۀ پادشاه برکنارشدۀ بوزینههاست که با لاکپشتی دوست میشود و آنقدر با هم صمیمی میشوند که لاکپشت همسر و فرزندانش را فراموش میکند. روزها سپری میشود و وقتی خبری از لاکپشت نمیرسد، همسرش به فکر چاره میافتد و... .
راز و نیاز و گلپیاز
معرفی کتاب
پیرزن با سه دخترش، «راز»، «نیاز» و «گل پیاز» زندگی میکرد. خانه آنها هفت در داشت و هرشب نوبت یکی از دخترها بود که درها را ببندد. شبی که نوبت دختر بزرگتر بود، در هفتم را فراموش کرد ببندد. نیمهشب غولی وارد خانه شد و از آنها غذا خواست. پیرزن دختر بزرگش را که در را نبسته بود فرستاد تا برای غول غذایی درست کند... .
ارتش پنبه و مرگ ماهیهای پرنده
معرفی کتاب
«پنبه» و پدرش، در خیابان ماهیفروشها زندگی میکردند؛ البته نه از آن ماهیهایی که برای شام میخورند؛ «ماهی پرنده!» تا اینکه یک روز همهچیز برای همیشه تغییر کرد، روزی که تمام ماهیها مردند و پدر پنبه غیبش زد. حالا همه خیال میکردند کار اوست و میخواستند پیدایش کنند تا به حسابش برسند. قبل از همه، پنبه راه میافتد تا پدرش و حقیقت ماجرا را پیدا کند؛ در سفری سراسر راز و رمز و شگفتی و البته خطرهایی که او از آنها بیخبر است.
در تعقیب مار کبرا
معرفی کتاب
«توتو» و نقرهای دو گربه ولگرد بودند که چندهفته پیش دو انسان مهربان آنها را نجات داده و به لندن آورده بودند. توتو و نقرهای حالا آن آدمها را مامان و بابا صدا میکردند. توتو یکی از ماهرترین گربههای نینجای روی زمین و عضو یکی از ممتازترین باشگاههای گربههای نینجا بود. توتو در یک ماجراجویی شبانه باید با کمک برادر شجاعش، نقرهای، شهر لندن را از خطر بزرگی نجات دهد... .