Skip to main content

خشمم را مدیریت می‌کنم

معرفی کتاب
هدف این کتاب این است که به مخاطبان کمک کند تا هنگام خشمگین‌شدن بهتر بتوانند واکنش‌های خود را مدیریت کنند و احساسات خود را بهتر بشناسند. کتاب حاضر موضوعاتی همچون: شناسایی عادت‌ها و روند تغییر آن‌ها، در میان‌گذاشتن و بیان‌کردن احساسات و نیازها را بررسی می‌کند.

بازرس آزمایشکاه

معرفی کتاب
این کتاب درباره اتفاقاتی است که پس از ورود یک بازرس به آزمایشگاهی عجیب در مدرسه رخ می‌دهد. اشیا در این آزمایشگاه حرف می‌زنند و تکان می‌خورند. زمانی که بازرس به مدرسه می‌آید، تلفن‌همراه خود را جا می‌گذارد و تلفن او به دست اشیای آزمایشگاه می‌افتد. پس از گم‌شدن تلفن بازرس، اشیا نقشه‌ای طراحی می‌کنند تا بازرس بترسد و دیگر از وسیله‌های آزمایشگاه ایراد نگیرد، اما اوضاع آن‌جور که آن‌ها می‌خواستند پیش نرفت.
در میان این داستان، مخاطب علاوه بر دنبال‌کردن داستان، با کاربرد اشیای گوناگون آزمایشگاه مثل منشور، دماسنج، چراغ الکلی، میکروسکوپ و... آشنا می‌شود.

استقامت می‌کنم و سرسختم

معرفی کتاب
این کتاب برگرفته از اصل‌های علمی درمان شناختی‌رفتاری است. اصل‌های این شاخه روان‌شناختی استانداردی طلایی هم برای درمان کودکان و هم بزرگسالان است. نویسنده مهارت‌های لازم را برای تقویت استقامت از طریق تمرین‌، به کودکان آموزش می‌دهد. هدف کتاب افزایش استقامت و تاب‌آوری کودکان و بزرگسالان در شرایط سخت است.
نام برخی از فصل‌های کتاب عبارت‌اند از: استقامت و پشتکار خود را اندازه بگیرید؛ تفکرتان پویا است یا ایستا؟ ؛ خود را به زمین متصل کنید.

یک چیز دوست‌داشتنی

معرفی کتاب
این داستان درباره کودکی به نام مایلو است که از تاریکی می‌ترسد اما نمی‌داند دقیقاً چه چیزی باعث ترسش شده است. او موجود ترسناکی را تخیل می‌کند که واقعیت ندارد. مادر مایلو برای او خمیربازی می‌خرد تا حال او بهتر شود. مایلو با خمیربازی‌اش همان چیزی را می‌سازد که از آن می‌ترسد اما دقیقاً نمی‌داند آن موجود چیست. وقتی که شب شد، مایلو مثل شب‌های قبل آن موجود ترسناک را پشت پنجره دید اما دیگر از آن نمی‌ترسید چون با آن مواجه شده بود و مجسمه‌اش را در اتاقش داشت.

پیرزن و مهمان عزیز

معرفی کتاب
این داستان درباره پیرزنی است که خواب می‌بیند قرار است امام رضا(ع) در سفرش به نیشابور مهمان خانه او شود. همه مردم شهر تصور می‌کردند امام رضا(ع) به خانه یکی از ثروتمندان شهر می‌رود اما زمانی که ایشان وارد شهر شدند، به تقاضای پیرزن برای اینکه مهمان خانه او باشند، جواب مثبت دادند.
هدف نویسنده آشناکردن کودکان با خصوصیت‌های اخلاقی امام رضا(ع) همچون مهربانی و بخشندگی است.

اشک شادی

معرفی کتاب
این داستان درباره مرد فقیری است که همراه با پسرش به سوی سامرا راه افتاده‌اند. آن‌ها می‌خواهند از امام حسن عسکری(ع) کمک بخواهند و از ایشان پول تقاضا کنند. زمانی که به خانه امام حسن عسکری(ع) می‌رسند و بر سر سفره ایشان می‌نشینند، بدون اینکه چیزی بگویند امام(ع) متوجه مشکل آن‌ها می‌شود. زمانی که مرد و پسرش از خانه امام(ع) بیرون می‌روند، خدمتکار امام حسن عسکری(ع) به سراغ آن‌ها می‌آید...

تصادف

معرفی کتاب
این کتاب درباره یکی از یاران و دوستان امام هادی(ع) است که پس از گذراندن یک روز سخت و زخمی‌شدن در اثر تصادف با اسب و زمین‌خوردن، شروع می‌کند به روزگار و آن روز نفرین فرستادن. امام هادی(ع) که این رفتار او را می‌بیند ناراحت می‌شود و به توصیه می‌کند حوادث بد را گردن روزگار نیندازد چون گناهی ندارد و خداوند ازاین‌گونه صحبت‌کردن خوشش نمی‌آید...

کیسه سکه‌هایم کو؟

معرفی کتاب
این کتاب درباره مردی روستایی است که به شهری غریب می‌آید و کیسه سکه‌هایش را گم می‌کند. او از خدا می‌خواهد برای پیداشدن سکه‌هایش به او کمک کند چون در این شهر تنها و بی‌کس است. ناگهان امام موسی کاظم(ع) به سراغ مرد می‌آید و به او می‌گوید که اگر کمکی می‌خواهد امام(ع) برای یاری‌رساندن آماده است.
این داستان فروتنی و نوع‌دوستی امام کاظم(ع) را حتی نسبت به فردی کاملاً غریبه نشان می‌دهد.

قصه مرد تنبل

معرفی کتاب
این داستان ششمین جلد از مجموعه 10 جلدی:«یک کار خوب» است. قصه حاضر، درباره مردی تنبل و شکم‌دوستی است که کار نمی‌کرد و معتقد بود کارکردن سخت است. او می‌خواست تا امام صادق(ع) به او پول بدهد. امام صادق(ع) وقتی خواسته او را شنید ناراحت شد و مخالفت کرد و از خوبی‌های کارکردن برای مرد تنبل گفت. در انتهای قصه مرد تنبل متوجه می‌شود که برای امرار معاش باید همچون انبیاء و اولیای خدا کار کند.

کبوترهای دوست‌داشتنی

معرفی کتاب
این کتاب درباره مردی از دوستان امام باقر(ع) است که به‌ خاطر دعواکردن با همسایه خشمگین می‌شود و عصبانیت خود را بر سر کبوترهای بی‌گناه خالی می‌کند. امام باقر(ع) از این حادثه ناراحت می‌شود. ایشان مرد را برای آرام‌بودن و عمل‌نکردن در عصبانیت نصیحت می‌کند و به او می‌گوید که در ازای هر کبوتر، یک دینار صدقه دهد...