دردسرهای آقاجون
معرفی کتاب
ماجرای این کتاب در سال 1357 و ماههای مانده به انقلاب اسلامی میگذرد. حوادث داستان در شهر مشهد رخ میدهند. شخصیت اصلی کتاب دخترکی به نام نسترن است که همراه با خانواده و فامیلهایش در یک کوچه زندگی میکنند. قصه با داستانی که پدربزرگ از شاهنامه میخواند آغاز میگردد؛ قصهای درباره ضحاک ماردوش که با شرایط سیاسی زمان شاه شباهت زیادی دارد.
این داستان سعی دارد تا کودکان و نوجوانان را با ستمهایی که خاندان پهلوی بر مردم مسلمان ایران کرده است، آشنا کند و انقلاب اسلامی را برای کودکان با زبان داستان تبیین کند.
این داستان سعی دارد تا کودکان و نوجوانان را با ستمهایی که خاندان پهلوی بر مردم مسلمان ایران کرده است، آشنا کند و انقلاب اسلامی را برای کودکان با زبان داستان تبیین کند.
ماجراهای کلاس پرحاشیه
معرفی کتاب
این داستان درباره یک کلاس پرماجراست که معلم جدیدشان میخواهد علاوهبر درسهای معمولی، آنها را با علوم جدیدی مانند رباتیک، داروشناسی، رانندگی و... آشنا کند. این آقا معلم تازه وارد در ابتدا عجیب به نظر میرسید اما به مرور محبوبترین معلم مدرسه شد و همه بچهها دوستش داشتند. درسهایی که در این کتاب به دانشآموزان آموخته میشوند به قصد انتقال مهارتهای زندگی به کودکان و نوجوانان ارائه شدهاند و با اهداف مهارتمحور آموزش و پرورش مطابق است.
قصه ما مثل شد (دوره ده جلدی)
معرفی کتاب
این کتاب مجموعهای ده جلدی از قصههاست که درباره ضربالمثلها، ادبیات عامیانه، مردمشناسی، آداب و رسوم گذشتگان و تاریخ به مخاطبان اطلاعات مفیدی را ارائه میدهد. ضربالمثلهای موجود در این کتاب هر کدام داستان و سرگذشتی دارند که با بیان داستانها، دلیل بهوجود آمدن آن ضربالمثل روایت شده است.
مادربزرگ منتظر است
معرفی کتاب
این اثر با دغدغه فرار «مهرآور»، نوجوان 14ساله (شخصیت اصلی داستان) از زندان قجری آغاز میشود. مهرآور پس از فرار، برای دور شدن از خطر دستگیری به قصد دیدار مادربزرگ، راهی ولایت «پایاب»، روستای آباواجدادی خودش میشود. در طی راه و مقصد با چندین مشکل کوچک و بزرگ مواجه میشود. برای حل آنها از پای نمینشیند و در طول داستان جوهرهی شخصیت پویا و سازنده خودش را برای فائق آمدن بر مسائل نشان میدهد؛ اما سرانجامِ شیرینی برای نوجوان قصه رقم میخورد. مهرآور در پایان داستان به روستای مادربزرگش میرسد؛ روستایی که با کمآبی و خشکی قنات روبهرو شده و او... .
خارج از چارچوب
معرفی کتاب
این داستان درباره نوجوانی است که میخواهد معروف شود و در یوتیوب محتوا تولید کند. در ساختمانی که او و دوستش زندگی میکنند، مردی مرموز حضور دارد که با هیچکس حرف نمیزند و کسی از هویت و شغل او خبر ندارد. پسر داستان که میخواهد محتوایی عجیب و خاص تولید کند تا بینندگان بیشتری را جذب کند، به سراغ مرد میرود تا با او صحبت کند. پسرک فکر میکرد مرد مرموز آدمفضایی است اما زمانی که وارد خانه او شد با چیز عجیبتری مواجه شد. به نظر شما پسر نوجوان چه رازی را در خانه آن مرد کشف کرد؟
تحریم نانوایی عزیز آقا و 15 داستان دیگر
معرفی کتاب
این کتاب دارای چند داستان با موضوعات اجتماعی گوناگون است که دغدغههای نوجوانان و جوانان امروز مانند «وضعیت اقتصادی»، «رعایت نوبت در صفها»، «بخشش» و... را بازگو میکند. یکی از داستانهای کوتاه این کتاب درباره یک نانوایی کوچک محلی که بیش از نیاز اهالی محل نان میپزد و نانهایش سرد و خشک هستند و اسراف میشوند. اهالی محل در حمایت از اقدس خانم، مادربزرگ شخصیت اصلی داستان، تصمیم میگیرند آن نانوایی را تحریم کنند، اما شخصیت اصلی داستان تصمیم دیگری میگیرد و مسیر قصه را عوض میکند..
قطار سریعالسیر در ایستگاه پیراشکیهای خانگی
معرفی کتاب
این قصه درباره یک خانواده است که ناگهان نانآور خود را از دست میدهد و دچار مشکلات مالی جدی میشود. پسر نوجوان این خانواده، هومن، که میبیند بعد از مرگ پدر، مادرش برای امرار معاش و تهیه مایحتاج روزمره دچار مشکل است، تصمیم میگیرد به دنبال کار بگردد و معاش خانواده را تأمین کند. او پسرکی دبیرستانی است و باید در کنار کار، به تحصیل هم بپردازد. به نظر شما هومن چه کاری را شروع میکند؟ آیا او میتواند خانوادهاش را تنگنای مالی نجات دهد؟
فرشتهها (داستان نوجوان)
معرفی کتاب
این داستان درباره یک خانواده از قشر متوسط است که درگیر مشکلی بزرگ میشوند. یکی از فرزندان این خانواده به نام پویا، به بیماری سختی مبتلا میشود. به محض رخدادن این اتفاق تمام برنامهها و نقشههای خانواده برای آینده از بین میرود و همه دغدغهشان میشود درمان پویا. این خانواده تمام راههای پزشکی و درمانی را امتحان کردند اما نتیجه نگرفتند تا اینکه پدر پویا تصمیم گرفت از راهی عجیب و غیرمعمول پویا را نجات دهد؛ راهی که بهراحتی قابل انجام نبود..
روز اول، روز آخر (داستان نوجوان)
معرفی کتاب
داستان این کتاب درباره نوجوانی به نام مسعود است که به همراه دوستش به دنبال پدر گمشدهاش میگردد و میخواهد که در این جستجو موفق شود. از سوی دیگر به مادر مسعود ظلمی شده است و مادر نیز در پی بازپسگرفتن حق خود از ظالمان است. این داستان در تلاش است تا به نوجوانان بیاموزد برای گرفتن حق خود و رسیدن به چیزهایی که میخواهند، نباید از حقخواهی دست بردارند و تسلیم شرایط شوند؛ بلکه باید در راه رسیدن به حقوقشان مصمم و قوی باشند.
کوچهی قهر و آشتی و غول جنگ (داستان نوجوان)
معرفی کتاب
ماجرای کتاب حاضر از این قرار است که پسری معلول به نام سهراب در مدرسه با مشکلات زیادی مواجه بود. همه او را مسخره میکردند و به او میخندیدند، برای همین سهراب تصمیم گرفت دیگر درس نخواند، همراه با پدرش کار کند و بنا شود. پدرش در ابتدا با او مخالف بود و تصور میکرد سهراب نمیتواند کار کند، اما اوضاع جور دیگری رقم خورد و همهچیز ناگهان تغییر کرد..