خاکسپاری دوم بانوی مرگ
معرفی کتاب
«خاکسپاری دوم بانوی مرگ» داستانی است از تقابل خیروشر، از نبردی به قدمت ابدیت. داستان جنگی که به اندازه عمر سه نسل طول کشیده و همچنان برقرار است. کتاب، داستان نوجوانانیست که روزگاری نه چندان دور در سرزمین خودشان مقابل دشمن غدّار، قدکشیدند و همچنان نیز به پایداری ادامه میدهند. داستان نوجوانانیست که مقاومت خویش را از غرب سوسنگرد شروع کردند و دشمن را تا شرق مدیترانه عقب زدند و برای این هدف صد البته هزینههای بسیار گزافی دادند. داستان تقابل دو نیروی امنیتی خبره با هم است که هرکدام سعی در حذف دیگری داشته و به طرق جذابی برای این هدف تلاش میکند. این کتاب میتواند شما را تا انتها میخکوب نگه دارد.
اصیلآباد
معرفی کتاب
خیلی سال نمیگذرد. شاید هنوز با انگشت بشود شمرد و گفت: چند سال. به هر حال چند سال پیش کنار یک رودخانه بزرگ و پر آب، در یک دشت حاصلخیز و خوش آبوهوا، دهای بود به نام اصیل آباد. این ده از همه لحاظ نمونه بود. دامهای سالم، بچههای خوشحال، مردان قوی، کاری و زنان زرنگ داشت. اجاقها همیشه روشن و تنورها همیشه گرم بود. همه شاد و راضی بودند تا اینکه یک روز....
امیرکبیر فقط اسم یک خیابان نیست
معرفی کتاب
تاریخ با ابزار ادبیات و هنر روایتگری شناخته میشود و برای نسلهای آینده باقی میماند. چنانچه اتصال زمینه و زمانه بین گذشته و حال برای کودک و نوجوان امروز ملموس و محسوس نباشد، به ماده درسی بدل میشود که تنها خوانده شده و از آن عبور میشود. اما چنانچه دو عنصر ملموس و محسوس بودن توسط نویسنده اثر و راوی تاریخ مورد توجه قرار گیرد، وقایع باورپذیر و درسآموز میشوند. بررسی زندگی اسطورههای ایرانزمین که در راه حفظ تمامیت ارضی ایران بر مبنای دین مبین اسلام شجاعانه و جسورانه ایستادگی کرده و در این راه جان خود را فدا کردهاند، نیازمند این دو ابزار ادبیات و هنر روایت است. شخصیتی تاریخساز مانند شهید میرزا محمدتقیخان فراهانی ملقب به امیرکبیر از این دست اسطورهها است که شناخت او برای نسل امروز ما ضروری مینماید. نویسنده کتاب «امیرکبیر فقط اسم یک خیابان نیست» تلاش کرده است هنر روایت را با ابزار ادبیات داستانی و رمان در هم بیامیزد و اثری جذاب از زبان خواهری که در ایران زندگی میکند و از نوادگان امیرکبیر است به برادر مقیم خارج از کشور خود، برای مخاطب امروز پدید آورد.
آورتین
معرفی کتاب
این کتاب شامل روایتی متفاوت از مقاومت مردی است که تمام عمر خویش را صرف حفاظت از جان، مال و ناموس این وطن کرده است. آوِرتین فقط نام یک روستایی دور افتاده در اطراف کرمان نیست بلکه یادآور حماسه ایستادگی حاج قاسم در برابر اشرار و ناجوانمردانی است که امنیت و آرامش مردم را هدف قرار داده بودند. داستان کتاب روایتی جذاب از حضور میدانی شهید حاج قاسم سلیمانی در یکی از عملیاتهای سخت رهایی گروگان آن هم در کشور همسایه است.
پرواز اسب سفید
معرفی کتاب
این رمان در 16 فصل منتشر شده و درونمایهای از جنس انتظار و مهدویت دارد و داستان دختر نوجوانی به نام گلبرگ را روایت میکند که پدرش در اثر اتفاقی باعث مرگ همسایهشان میشود و پسر همسایه که شخصیتی هنجارشکن دارد به دنبال قصاص است و در پی این ماجرا به گلبرگ آسیب میزند. گلبرگ مجبور است تابستان را دور از پدر و مادر با دلهره و سختی بگذراند و انتظار بکشد. گلبرگ در روزهای پر انتظار خود سخت میکوشد به همه کمک کند.
یتیمغوره
معرفی کتاب
اسم این کتاب به گویش قمی و به معنی: بچه یتیمریزوفلفلی (برای محبت و دلسوزی و گاهی کنایه از شیطنت) بهکار میرود. رمان حاضر درباره دختری شاد و بازیگوش است که مادربزرگش او را یتیمغوره صدا میزند. در طی حادثهای یتیمغوره که بر ترک موتور پدرش سوار بوده، همراه با پدرش تصادف میکند و به کما میرود. در طی مدتی که در کماست در عالم بیهوشی روحش آزادانه سیر میکند و با شخصیت پدرِ جانبازش و همرزمان شهید پدرش آشنا میشود و اتفاقات زیادی را از سر میگذراند.
فیگی، شهر را نجات بده!
معرفی کتاب
در داستان «فیگی، شهر را نجات بده!» فیگی و نانا هر دو بورسیه شدهاند تا تحصیلاتشان را در شهر بزرگ آکرا در غنا ادامه دهند. آنها در آکرا زندگی جدیدی را آغاز میکنند و با آدمهای تازه و ماجراهای گوناگونی روبهرو میشوند. اما پس از مدتی رفتار نانا عجیبوغریب میشود. او آخر هفتهها به طرز مشکوکی غیبش میزند. فیگی یک روز او را تعقیب میکند و از محلهای ترسناک سر درمیآورد...
فیگی، رئیسجمهور را نجات بده!
معرفی کتاب
در داستان «فیگی، رئیسجمهور را نجات بده!» در مدرسه از فیگی و دانشآموزان دیگر خواستهاند تا دربارهی شغل آیندهشان بنویسند. نانا میخواهد رئیسجمهور غنا شود، اما فیگی هنوز نمیداند چه شغلی را دوست دارد. تا اینکه چند سفیدپوست به روستای محل زندگی فیگی در غنا میآیند و به او پیشنهاد میدهند تا در فیلمشان بازی کند. در این میان، مشکلی برای نانا پیش میآید و فیگی باید هر طوری هست، رئیسجمهور آیندهی غنا را نجات بدهد.
فیگی، اسمت را تغییر بده!
معرفی کتاب
در داستان «فیگی، اسمت را تغییر بده!» فیگی دو تا مشکل دارد. یکی اسم غیرعادیاش؛ هیچکس در غَنا چنین اسم عجیبی ندارد. مشکل دیگرش این است که مادربزرگش مریض است و احتیاج به دارو دارد. برای مشکل اول کار چندانی نمیشود کرد. بنابراین فیگی یک روز صبح زود با کیف مدرسهاش که در آن یک نصفه نان، دو تا سیب، صابون و مسواک، یک پتو و یک دست لباس اضافی است، به همراه بزش، کوامی، راه میافتد تا به آمریکا برود و داروی مادربزرگش را گیر بیاورد.
چهار کلید، دو دوست یک جواب
معرفی کتاب
جرمی هشت ساله بود که پدرش را از دست داد؛ حالا او در روز تولد سیزدهسالگیاش هدیهای مرموز میگیرد. یک جعبهی چوبی و یک نامه. در نامه نوشته شده است که دوست پدرش جعبه را امانت نگه داشته اما چهار کلید آن را گم کرده است. حالا، جرمی و بهترین دوستش لیزی کمتر از یک ماه فرصت دارند تا چهار کلید جعبه را پیدا کنند، چون از هیچ راه دیگری نمیشود جعبه را باز کرد و این جستجو آغاز حرکت آنها به سمت روزهایی سرشار از ماجراهایی تفکر برانگیز است.