زندهباد پرسپولیس
معرفی کتاب
کتاب «زندهباد پرسپولیس» درباره زندگی پسری دوازده ساله است که پدرش را از دست داده است و با مادرش زندگی میکند. آنها وضع مالی خوبی ندارند ولی او به شدت طرفدار تیم پرسپولیس است و به محض دیدن فراخوان کارت هواداری تیم محبوبش، تصمیم میگیرد این کارت را بهدست آورد. اما بهدست آوردن این کارت به این سادگی هم نیست و او ماجراهای مختلفی را پشتسر میگذارد. داستان در محیط مدرسه و خانه جریان دارد و وقایع مختلفی را حول محور تلاش پسر برای دریافت کارت هواداری پرسپولیس روایت میکند. با وجود موانع و سختیها، پسر با پشتکار و امید، به تلاش خود ادامه میدهد. در برشی از کتاب آمده است: «هر سه با هم و همزمان، جوری که انگار روی این هماهنگی کار کرده بودند، با صدای بلند گفتند: میخوای چی بگیری؟ کارت هواداری پرسپولیس؟ ! سینا هم که هوادار پرسپولیس بود، ابروهای پرپشتش را گره کرده و با چشمانی که برق میزدند پرسید: کارت هواداری پرسپولیس دیگه چیه؟ یقهام را صاف کردم. از جایم بلند شدم و روی میز نیمکت پشت سری نشستم. جوری که انگار میخواهم در تلویزیون اخبار بگویم، سرم را بالا گرفتم و...»
شاندیلایو
معرفی کتاب
داستان «شاندیلایو» در مورد دختری به نام لنا است که آرزو دارد رباتی طراحی کند تا به مادرش که بیمار است، در کارهای خانه کمک کند. او برای تحقق این آرزو تلاش میکند، اما در این مسیر دچار خرابکاریهایی میشود. همچنین، رابطه او با برادرش چندان خوب نیست. در نهایت، با وساطت داییاش، والدین لنا موافقت میکنند که او به شهری دیگر سفر کند و در کلاسهای رباتیک شرکت کند. لنا فکر میکند که با رفتن به این کلاسها، مشکلاتش حل خواهد شد، اما به زودی متوجه میشود که کار به این سادگیها نیست. او در خانه داییاش و با وجود حسادت بچههای دایی، با موانع زیادی روبرو میشود و حضور برادرش میتواند در مواجهه با این چالشها بسیار مؤثر باشد و برادر لنا مشکلات را حل کند...
فوتوالیبال
معرفی کتاب
در داستان «فوتوالیبال» خانواده آسوده بعد از ازدواج دختر بزرگتر، تصمیم به تغییر محل زندگی خود میگیرند. مریم که دانشآموز کلاس هشتم است، در محله و مدرسه جدید دچار مشکلاتی میشود و تصمیم میگیرد شرایط را به نفع خود تغییر دهد. او با ایجاد یک تیم والیبال وارد رقابت با معلم ورزش و تیم فوتبال مدرسه میشود. این رقابت پر از چالشهای شیرینی است که مریم و دوستانش با کمک هم آنها را حل میکنند. در بخشی از کتاب میخوانیم: «روز سوم بازارچه بود و من از دیروز یخم باز شده بود و از دمدمای ظهر، خجالت را کنار گذاشته بودم و عین شاگرد میوهفروشهای یکشنبه بازار، هر چند دقیقه یک بار دستم را محکم به هم میکوبیدم و ...»
دهکدهای که از بیحوصلگی پُکید
معرفی کتاب
خانم پرافاده که در فانوس دریایی زندگی میکرد، دربارهی اهالی دهکده که غیر از کارهای خودشان به چیز دیگری علاقه نشان نمیدادند احساس عجیبی داشت. از نظر او، دهکده به معنای واقعی راکد مانده بود، انسانها قادر نبودند زیباییهای اطرافشان را ببینند. بالاخره روزی اهالی دهکده از فرط بیحوصلگی یکییکی پُکیدند. اول معلم بازنشسته آقای نپرس، بعد آقای فرناندو که همواره کلاه داشت و بعد خانم قصهگو... با پُکیدن دکتر دهکده، آقای جانسِوَر، فکر بکری به ذهن بولوتِ خیالپرداز که برای تعطیلات نزد پدربزرگش آقای نپرس آمده بود رسید... کتاب با لحن طنزآمیزش مخاطب را وادار میکند دربارهی کنجکاوی، اکتشاف و خیالپردازی فکر کند. داستانی دوستداشتنی که به یادمان میآورد زندگی انسانها با رؤیاها، احساسات و آرزوهاست که رنگارنگ و لذتبخش میشود.
بنبست شهریور
معرفی کتاب
برای برطرفکردن شکاف فرهنگی بین نسلها و آگاهی از زندگی گذشتگان نیاز است در مورد آنها بدانیم و با جزئیات روزمرهی زندگیشان آشنا شویم. کتاب «بنبست شهریور» داستان پسری نوجوان به نام امجد را روایت میکند که در تعطیلات تابستانی برای کمک به خانوادهاش به عنوان شاگرد در یک مغازه مشغول بهکار میشود در مغازه اتفاقات مختلفی میافتد که نویسنده با لحنی زیبا بیان کرده است و خواننده را با فضای کار و کارگری قبل از انقلاب آشنا میکند.
دختر آب
معرفی کتاب
کتاب «دختر آب» در 8 بخش و چندین فصل نوشته شده است و با توضیحی در مورد ویروس «کووید - 19» از منظر راوی آغاز شده است. راوی آناهید است که پدر و مادری پزشک دارد. برای آنکه کودک مانع فعالیتهای درمانی مادر و پدر نشود، مدتی را باید پیش مادربزرگ و دایی خود بگذراند. اما او از این سفر ناراضی است. او که بهخاطر صورت کک و مکی و موهای زرد خودش را زشت میداند از دایی میشنود در گذشته چشمهای بوده است که دخترها وقتی از آب آن میآشامیدند زیبا میشدند و تا چهل روز هر دعایی می کردند بر آورده میشده است.
بایقوش
معرفی کتاب
«بایقوش» روایتی خواندنی و جذاب از تقابل خرافهگرایی و عقلانیت است؛ در داستان بلند بایقوش، نویسنده ماجرای پسری روستایی به نام مهرعلی را روایت میکند که در سفرش به شهر، بهطور اتفاقی سر از یک پرندهفروشی درمیآورد و یک جغد نظرش را جلب میکند. هدف این کتاب، به چالش کشیدن خرافات و باورهای عامیانه و آموزش شجاعت، کنجکاوی و حقیقتجویی به نوجوانان است. داستان با روایتی هیجانانگیز و پرکشش به مخاطبانش نشان میدهد که چگونه میتوان با کنجکاوی و شجاعت، از ترسها و خرافات عبور کرد و به حقیقت دست یافت.
امام امین، روایت داستانی از زندگی امام موسی کاظم (ع)
معرفی کتاب
کتاب «امام امین»، روایتی داستانی از زندگی امام موسی کاظم (ع)، هفتمین امام شیعیان است. این کتاب با زبان داستانی و جذاب، زندگی و مبارزات امام موسی کاظم (ع) را در دوران خلافت عباسیان روایت میکند. کتاب به تولد، کودکی، امامت و چالشهای سیاسی و اجتماعی امام میپردازد. هدف این کتاب، آشنایی نوجوانان و جوانان با زندگی و مبارزات امام موسی کاظم (ع) و ارزشهای صبر، ایمان و مقاومت در برابر ظلم و بیعدالتی است. کتاب با روایت داستانی و تأثیرگذار، رهبری معنوی، هدایت شیعیان و مبارزه با فساد و ظلم را برای خوانندگان روایت میکند.
کوچ از جا
معرفی کتاب
کتاب «کوچ از جا»، کتابی است که به بررسی مفهوم کوچ و تغییر در زندگی میپردازد. کمالگرایی و علاقه به بهترین بودن، زمانی که در کنار مسائل مربوط به بلوغ و تلاش برای هویتیابی نوجوانی قرار میگیرد، در اغلب خانوادهها تبدیل به مشکلات و مسائل پیچیدهای میشود که راه ارتباطی والدین و نوجوان را به طور کلی قطع میکند. داستان در چنین موقعیتی در یک خانوادۀ معمولی اتفاق میافتد. نوجوانی که از ظاهر خودش ناراضی است، توانمندیهای خودش را نمیشناسد و حتی خودش را به عنوان یک انسان نه میشناسد و نه دوست دارد. در چنین موقعیتی فضای مجازی و الگوهای ناسالمی که معرفی میکند فضا را بیشتر از پیش متشنج و ناسالم میکند. چارۀ کار کجاست؟ چه چیزی میتواند این فضا را در هم بشکند و واقعیت زندگی را همانطور که هست به نوجوان داستان ما نشان بدهد؟ این کتاب بر اهمیت هدفگذاری، مدیریت وابستگیها و حرکت به سمت آرزوها تأکید دارد.
47 روز: داستان واقعی مبارزهی دو پسر نوجوان با رایش (حکومت) هیتلر
معرفی کتاب
در ماه مارس سال 1945، هیتلر آخرین فرمان تبلیغاتیاش در جنگ جهانی دوم را صادر کرد: همهی پسران 15 و 16 ساله باید برای دفاع از سرزمین پدری به جبهه اعزام شوند. 47 روز، داستان واقعی دو دوست صمیمی به نامهای هلموت و گانتر است که از این فرمان سرپیچی کردند؛ در حالیکه نمیدانستند جنگ چقدر طول میکشد و اگر گرفتار میشدند، مرگ در انتظارشان بود...