یک مشت نخودچی
معرفی کتاب
این کتاب شانزده روایت از نویسندگان جوان است است که اشاره به رفتار، سیره و معجزات و کرامات «علیبن موسیالرضا»(ع) دارد. سادگی متن یکی از امتیازات داستان محسوب میشود که مخاطب خود را با داستان همراه میکند. تنوع داستان نیز در کتاب به چشم میخورد؛ برخی داستانها به زمان حیات امام رضا(ع) برمیگردد و برخی داستانها به معجزات ایشان در سالهای اخیر اشاره دارد. «شیرینتر از نیشکر»، «راز صندوقچه»، «پاپوش پاییزی»، «خادم بهشت»، «شبی از شبها»، «پناهگاه» و «مهمان مهربان»، نام برخی از این داستانهاست.
ما راهزن نیستیم
معرفی کتاب
این داستان، سفر اجباری امام رضا (ع) از مدینه به خراسان است. راوی داستان، گاه آفتاب، گاه باد و... است. نویسنده از اشیا برای نزدیکی به امام و روایت کامل اتفاقات بهره گرفته است. داستان با گفتوگوی آفتاب و شهر مدینه آغاز میشود. مدینه غمگین است که باز میخواهند پاره تن پیامبر (ص) را از این شهر دور کنند و از آفتاب درباره شهر مرو میپرسد. در روایت بعدی، باد نشانی کاروان امام را از ستارهها میگیرد و... .
بهای آدم ماندن
معرفی کتاب
این کتاب حاوی چهار داستان از نویسندگان مختلف است. داعش و مسائل مرتبط با گروههای تکفیری و تقریب مذاهب از محورهای اصلی این داستانها هستند. در داستان اول، «بهای آدم ماندن»، «ابوعُمر» و «ابوجعفر»، به دستور «ایوب فالحالربیعی»، برای گزارش وضعیت آمدهاند. او دستور اکید داده است که قهرمانبازی درنیاورند، فقط مشاهده و مخابره وضعیت؛ اما آنها داعشیها را میبینند که به طرف سه خانه هجوم میبرند، سه خانه در کنار هم. اهالی یک خانه شیعه هستند، دومی سنی و سومی ایزدی! ابوعمر و ابوجعفر باید سرِ قولشان بمانند؛ اما... .
تمام شب دویدم
معرفی کتاب
«سامی» پسری از کشور سوریه و جنگزده است. شورشیان و تروریستها سرزمینش را ویران کردهاند و او مجبور شده است به امید زنده ماندن کشورش را ترک کند؛ اما سفرش آسان نیست. او برای رسیدن به اروپا مجبور است از آبهای یخزده عبور کند. سفری تلخ که هرگز فراموش نمیکند. سامی فقط کُت کهنه پدر و فلوتش را به همراه دارد و تصمیم گرفته است در این سرزمین تازه، زخمهایش را تسکین دهد؛ اما آیا میتواند؟
شب چهلم: روایتهایی از ملاقاتهای نورانی
معرفی کتاب
این کتاب ۲۹ ملاقاتی که اشخاص مختلف با امامِ حاضرشان داشتهاند، روایت میکند. روایان داستانها میگویند او را در همین شهر و در همین کوچه و بازارهای شلوغ دیدهاند و شناختهاند و با او حرف زدهاند. آنها پس از دیدن حضرت مهدی میگویند: «او نزدیک ماست، کنار ماست، در مجالس شیعیان حضور دارد، از بیچارگان دستگیری میکند، همینقدر نزدیک و آشنا...».
آرتیست
معرفی کتاب
آقای «کوشا»ی مجرد که پای به سالمندی گذاشته است، خانهای قدیمی با معماری قاجاری در منطقه خوبی از مشهد دارد که دست مردی دیگر است. او به دنبال نویسندهای است که بیاید و زندگی سالهای از دست رفتهاش را بنویسد. «سعید پویا»، ناخواسته و برای دستمزدی بیست میلیونی وارد قصه میشود. سعید صاحبخانه را وادار به فروش خانه میکند و با بازی نمایشی خود، خانه را میخرد. آقای کوشا از او میخواهد که دستی بر سر و روی خانه بکشد و آن را برای سالمندانی به تعداد بیستنفر که همه از دوستان قدیمی او هستند، آماده کند. تمام کارها انجام میشود؛ اما ناگهان نویسنده را میدزدند!
موسیترین به طور
معرفی کتاب
این کتاب از زبان ششنفر روایت میشود. ششنفر که خود را شش چشم خلیفه عباسی مینامند؛ شش چشم برای چهارخلیفه که سیوپنج سال در پنهانکاری مطلق، اخبار و اطلاعات قلمرو اسلامی را برای خلفای اسلامی ارسال میکنند و آنها را در جریان امور قرار میدهند. داستان از ماجرای شهادت امام «صادق» (ع) شروع میشود و ماجرای انتخاب جانشین برای ایشان در مدینه. خلیفه یکی از شش چشم را مأمور قتل وصی امام صادق کرده است؛ اما... .
به وقت شهریور
معرفی کتاب
کتاب حاضر حاوی هفت داستان کوتاه است. داستانهای این مجموعه ساده و قابل باورند؛ چون از زندگی روزمره مردم هستند. داستان «به وقت شهریور» درباره دختری جوان و روستایی، به نام «صاحبه» است که به تازگی نامزد کرده است؛ اما نامزدش، «احمد» به جبهه میرود. صاحبه روزها را به این امید سر میکند که هرچه زودتر احمد بازگردد. احمد هر چندوقت یکبار تماس میگیرد و هم از حال و احوال نامزدش باخبر میشود هم از احوال مردم روستا. روزی که احمد قول داده بود بیاید، خبری از او نمیشود و... .
قبل از فراموشی
معرفی کتاب
«رابینسون» همیشه به پدربزرگش کمک کرده است تا ماشینهای تعمیرگاه را راه بیندازد و شیره درخت افرای حیاطشان را جمع کند. رابینسون حالا بیشتر از هروقت دیگری به پدربزرگ کمک میکند؛ چون حافظه پدربزرگ ضعیف شده و ممکن است سادهترین کارها را هم فراموش کند. رابی فکر میکند اگر دردسر درست نکند، پدربزرگ نگران نمیشود و ذهنش استراحت میکند و حالش بهتر میشود؛ اما وقتی پای «اَلِکس»، بزرگترین زورگوی کلاس به میان میآید، مشتهای رابی به کار میافتند و... .
زیر سقف آسمان
معرفی کتاب
«کورا» همراه مادر و خواهرش در گرمخانهای زندگی میکند، این اولینبار است که بعد از مرگ پدرش مجبور شدهاند در چنین جایی زندگی کنند، هرچند بعد از مرگ پدر، در جایی ثابت ساکن نبودهاند؛ چون توانایی پرداخت اجاره را ندارند؛ درحقیقت آنها بیخانمان هستند. «آدیر» خواهر کوچکتر کورا است که به دلیل مشکلاتی که در هنگام تولدش پیش آمده، دچار آسیب مغزی شده و کمی با انسانهای معمولی متفاوت است؛ البته به نظر مادر فقط متفاوت است و دنیا را طور دیگری میبیند. حالا این خانواده کوچک سهنفره باید خانهای پیدا کنند که با درآمدشان متناسب باشد. چند روزی میگذرد و... .