ساکت باشید تا داستان بخوانم!
معرفی کتاب
جغدکوچولو با جغدی زیر درختی توی سبزهها نشسته بود. او کتابی را که خیلی دوست داشت همراهش آورده بود و میخواست برای جغدی کتاب را بخواند. جغدکوچولو تازه کتاب را باز کرده بود که... این کتاب قصّه جغد کوچولویی است که میخواهد برای عروسکش جغدی قصه بخواند امّا جوجه ریزهها نمیگذارند و کلافهاش کردهاند.
خرس کجاست؟
معرفی کتاب
خرس کجا میتواند باشد؟ داخل کشوی لباس، روی طاقچه، داخل حمام، زیر پلهها، زیر مبل یا... . داستان خرس کجاست؟ داستان کودکی است که همه جا دنبال خرسش میگردد. خرس داستان همه جا هست ولی دیده نمیشود! بخشی از روایت داستان به عهده تصاویر کتاب است؛ تصاویر بزرگ و گویای کتاب به خوبی از عهده این کار برآمده است.
طلسم آفریقایی
معرفی کتاب
«کیویاتکوفسکی» عاشق سردرآوردن از اسرار و معماهاست. او خودش را کارآگاه خصوصی درجه یک میداند؛ همردیف «شرلوک هولمز» و البته مجانی هم کار نمیکند. «جیووانی»، بهترین بستنی شهر را دارد. برای همین کوفسکی همیشه از او بستنی میخرد. روزی جیووانی صورتک آفریقایی عجیبوغریبی هدیه میگیرد و از همانموقع همهچیز بههم میریزد! دستگاه قهوهساز میترکد و بستنیساز خراب میشود.
جناب گورکن و شاهزادهخانم سختگیر
معرفی کتاب
«جناب گورکن»، سالهای سال است که در هتل «بوبلی» کار میکند. او مدیر مناسبتهای خاص است. یعنی مهمانیها و مراسم شادی را در هتل برگزار میکند. او عادت دارد با همه مهمانها کنار بیاید. اما یک روز در مهمانی سالانه انجمن «تمبر جمعکنها» یک مهمان خیلی سختگیر وارد شده و اتاقهای سلطنتی را میخواهد و... .
خانمجان اینجوری
معرفی کتاب
داستان این کتاب درباره پیرزنی است به نام «خانمجان». او در ویلای بزرگش تنها زندگی میکند. بچههایش به او سر نمیزنند و حالی از پیرزن نمیگیرند. کتاب حاوی چندین داستان مرتبط است؛ داستان خانمجان در تنهایی و ماجراهای او با تنهایی! در داستان اول خانمجان تصمیم میگیرد ماشین پسرش، «بیژی» را آتش بزند. در داستان دوم... .
لولوی نخورنخوره
معرفی کتاب
این کتاب جلد چهارم از مجموعه پنججلدی «داستانهای خبیث»، برای کودکان نوشته و تصویرگری شده است. نویسنده هرکدام از این مجموعه کتابها یکی از نویسندگان ایرانی کتاب کودکان است. در داستان این کتاب، «لولوچه» از زندگیاش میگوید؛ از زمانی که متولد میشود تا بیرون رفتن و آدمچهها را ترساندن، دزدی کردن و... .
میمون گمشده
معرفی کتاب
«بیلی» و «جیلیان» دوقلو هستند و از اینکه مجبورند کارهای خلاف انجام دهند، خسته شدهاند و میخواهند یک زندگی عادی داشته باشند. آن دو با هم گروهی برای انجام دادن کارهای خوب تشکیل میدهند. درحالیکه پدرومادرشان میمونی را از باغ وحش دزدیدهاند، به این امید که به او دزدی یاد دهند. آنها برخلاف والدین دزدشان دوست دارند کارهای خوب انجام دهند، مثل نجات یک توله راسوی بدبو... .