Skip to main content

کارآگاه پادی در جنگل بلوط

معرفی کتاب
کارآگاه «پادی» تلفن همراهش را کنار تختش می‎گذارد تا به خواب زمستانی برود؛ اما ناگهان تلفن خانه به صدا درمی‎آید! رئیس کارآگاه، او را برای مأموریتی مهم و سّری احضار می‎کند. گزارش‌ها حاکی از این است که بیشتر درختان جنگل بلوط خشک و سنجاب‌ها ناپدید شده‎اند! محیط‌بان‌ها می‌گویند این اتفاق، کار گرازهای «ماشوان» است. پادی به سرعت حرکت می‎کند تا در نقش محیط‌بان مأموریت جدیدش را انجام دهد.

آدم بدها در عملیات حلمه به زیتن‌ها

معرفی کتاب
در جلد چهارم از مجموعه «آدم‌بدها »، «تیفانی فلایت»، گزارشگر شبکه ۶ تلویزیون، خبر می‌دهد که دانشمند میلیونر دیوانه، «رابرت مارمالاد»، لشکری از گربه‌های زامبی، معروف به «زتین‌ها» را رها کرده است و هیچ‌کس در امان نیست! گروه آدم‌بدها می‌خواهند دنیا را از دست هیولاهای میومیوکننده دکتر مارمالاد نجات دهند. آن‌ها برای این کار به پادزهر زامبی احتیاج دارند و می‌خواهند آن را به کمک مأمور روباه باهوش به دست آورند. آیا آن‌ها موفق می‌شوند این کار را انجام دهند؟

آدم بدها در عملیات انتقام از گلوله پشمالو

معرفی کتاب
ناشناسی با گروه آدم‌بدها تماس می‌گیرد و خبر می‌دهد که در جنگل، بولدوزرها می‌خواهند خانه‌های خوکچه‌های هندی را خراب کنند. آدم‌بدها آماده‌اند که جلوی این اتفاق را بگیرند. قرار است آقای کوسه لباس مبدل بپوشد و خود را شبیه خوکچه‌های هندی دربیاورد؛ سپس خود را جلوی بولدوزرها بیندازد تا حواس راننده‌ها پرت شود و بقیه گروه بتوانند نقشه‌شان را عملی کنند؛ اما «خوکچه هندی دانشمند دیوانه شرور» در حال انجام آزمایش است، آن هم دقیقاً با همان بولدوزرها و... .

آدم بدها در عملیات مرغ‌پرانی

معرفی کتاب
گروه آدم‌بدها از آقای گرگ، مار، کوسه و «پیرانا» تشکیل شده است. آن‌ها بدجنس هستند و کارهای خیلی بدی کرده‎اند؛ اما می‎خواهند قهرمان باشند! در این داستان آن‌ها تصمیم گرفته‌اند ۱۰۰۰ مرغ را از یک مرغداری خیلی پیشرفته نجات دهند؛ ولی گروه آدم‌بدها مشکلات زیادی دارند؛ لیزر جزغاله‌کننده، چندپای پر جنب و جوش و آقای مار، یعنی همان رفیق خودشان که به جوجه‌قورت‌بده معروف است! آیا آن‌ها می‌توانند این مرغ‌ها را نجات دهند؟

آدم بدها در عملیات نجات سگ‌ها

معرفی کتاب
آدم بدها ترسناک و خطرناک هستند؛ اما می‌خواهند قهرمان باشند. آقای گرگ، آقای مار، آقای «پیرانا» و آقای کوسه، اعضای این گروه هستند که دوست دارند کارهای خوب انجام دهند. به پیشنهاد آقای کوسه، آن‌ها تصمیم می‌گیرند تا به افرادی که نیاز دارند، کمک کنند. در اولین مأموریتشان، آن‌ها می‌خواهند ۲۰۰ توله‌سگ‌ را نجات ‌دهند که پشت دیوارهای سنگی و میله‌های آهنی زندانی هستند و ۲۰ نگهبان از آن‌ها محافظت می‌کنند؛ اما آیا آن‌ها موفق می‌شوند؟

دختری که موهایش را شانه نمی‌کرد

معرفی کتاب
این کتاب درباره دختر کوچولویی است که موهای بسیار زیبایی دارد؛ اما او هیچ‌وقت موهایش را شانه نمی‌کند؛ حتی بعد از حمام تا اینکه روزی یک موش کوچولو را بین موهایش می‌بیند. دخترک بدون هیچ ترسی، تصمیم می‌گیرد به موش کاری نداشته باشد؛ اما بعد از مدتی، موش‌های دیگری به موهای او اسباب‌کشی می‌کنند و موهای دخترک به قصری برای موش‌ها تبدیل می‌شود و... . این وضعیت تا کی ادامه پیدا می‌کند؟ دختر کوچولو با وجود این همه موش چطور می‌تواند زندگی کند؟

پنگوئن غرغرو

معرفی کتاب
این داستان پنگوئنی است که از همه‌چیز ایراد می‌گیرد و هیچ‌چیز به نظر ش خوب و قشنگ نیست. پنگوئن از اینکه هوا سرد است، از اینکه نمی‌تواند پرواز کند، از اینکه آب دریا شور است و... حتی راه رفتن خودش هم شکایت می‌کند تا اینکه شیرماهی از چیزهایی می‌گوید که پنگوئن دارد؛ ولی تا به حال به آن‌ها توجه نکرده است. پنگوئن به حرف‌های شیرماهی خوب فکر می‌کند و به نتایج تازه‌ای می‌رسد.

پینگ‌پنگ در تله

معرفی کتاب
کمیسر «کلیکر» به معمای دشواری برخورده است. «پینگ‌پنگ»، تبهکار پلید و زیرکی است که بوی پلیس را از ده فرسخی تشخیص می‌دهد. کمیسر چطور می‌تواند او را گیر بیندازد؟ او نقشه‌ای کشیده است و می‌خواهد «آدی» و دوستانش را به زندان بفرستد تا شاید بتوانند اعتماد پینگ‌پنگ را جلب کنند؛ اما آیا آن‌ها که حالا شرافتمندانه زندگی می‌کنند، حاضرند این کار را انجام دهند؟

کاپیتان کچاپ

معرفی کتاب
«کاپیتان کچاپ» و افرادش قرار است جواهراتی را که در گاوصندق خانه‎ای است، بدزدند؛ ولی دوستشان «چارلی» که در شکستن گاوصندوق تخصص دارد، دستگیر شده است. کاپیتان کچاپ قصد دارد از «بلکی»، یکی از دوستان «آدی ارلیش»، خلافکار معروف، بخواهد این کار را انجام دهد؛ اما بلکی و دوستانش یک سالی هست که خلاف را کنار گذاشته‌اند. آیا بلکی، یار قسم‌خورده «پارک‌هتل» و دوست صمیمی کمیسر «کلیکر»، با کاپیتان همدست می‌شود؟

عملیات سری کشک

معرفی کتاب
«ادی ارلیش» و دوستانش کارهای خلاف را کنار می‌گذارند و کار آبرومندانه‎ای را شروع می‎کنند. کمیسر «کلیکر» ابتدا به آن‌ها بدگمان است؛ اما حالا با آن‌ها دوست شده است. کمیسر و دوستانش خیلی تصادفی با یک باند سرقت روبه‌رو می‌شوند و خبر جلسه مهم مافیای سرقت ماشین، پای آن‌ها را به عملیات جدیدی باز می‌کند. این بار کمیسر و دوستانش با افرادی کارکشته‌ای طرف هستند که به این سادگی فریب نمی‌خورند.