تله شاهماهی
معرفی کتاب
از وقتی «آدیارلیش» و گروهش، کارهای خلاف را کنار گذاشتهاند و شغل شرافتمندانهای دارند، کمیسر «کلیکر» با آنها دوست شده است. کمیسر اوایل احتمال میداد که نقشهای در کار باشد؛ اما به تدریج به آدی و دوستانش اعتماد کرد. حالا یکی از خلافکارهای قدیمی به نام «شلغم» دوستشان، «تینو» را دزدیده و تهدید کرده است که پلیس نباید دخالت کند، وگرنه... . هیچ ردی از گروگانگیرها نیست. آدی و دوستانش کلک شاهماهی را سوار میکنند و... .
عملیات ماهیتابه
معرفی کتاب
«آدی ارلیش»، استاد کلاهبرداری، قصد دارد با گروهش از بانک سرقت کند. آنها سه روز تمام تونلی را به طرف بانک حفر میکنند و دقیقاً وقتی زیر صندوق بانک میرسند، متوجه میشوند که پلیسها منتظرشان هستند. آدی و افرادش میتوانند فرار کنند؛ اما کمیسر «کلیکر»، زبلترین افسر جنایی شهر، به مخفیگاه آنان میرود و هشدار میدهد که میداند چه کسانی قصد سرقت داشتهاند. آیا کمیسر موفق میشود آنها را به دام بیندازد؟
سنگ بکس
معرفی کتاب
«نُری» به مدرسه جادوی دولتی، به نام «دانویدل» میرود. همه بچهها جادوی معمولی ندارند، مثل نُری. مدرسه جدید برای حل این مشکل، کلاس دیگری راه میاندازد به نام کلاس «وارونه». بَکس یکی از بچههای این کلاس، بدون اینکه بخواهد، به تختهسنگ تبدیل میشود. تبدیلیهای دیگر وقتی به شکل حیوان درمیآیند، ذهن انسانیشان نیز کار میکند؛ اما بکس اینطور نیست و هیچ کنترلی ندارد. او چطور میتواند این مشکل را حل کند؟
حیوان ترکیبی
معرفی کتاب
فردا روز امتحان ورودی مدرسه «دانا» است. مدرسه دانا که یک مدرسه جادو است، کسی را قبول نمیکند، مگر اینکه استعدادهای شگفتآوری داشته باشد. «نُری» باید در این امتحان قبول شود؛ چون برادر و خواهرش آنجا درس میخوانند و پدرش مدیر آن است. او برای هیچ مدرسه دیگری امتحان نداده است. نُری سعی میکند تا خودش را به شکل بچهگربه دربیاورد. جادوی او قوی است؛ اما بعضیوقتها چَپَکی عمل میکند. اینبار او تبدیل به یک سگگربه میشود! آیا نری در امتحان قبول میشود؟
وروجک تازهوارد
معرفی کتاب
زمانی که «اینگه» به جزیره کوچک «بُرنهُلم» در دانمارک میرسد تا با مادربزرگش زندگی کند، نمیداند چه توقعی باید داشته باشد. مادربزرگ خشک و جدی است و مردم جزیره عجیب و غریباند. بچهها باید فقط دیده شوند؛ اما صدایشان درنیاید. اهمیتی ندارد که اینگه چهقدر برای خوب بودن تلاش میکند، باز هم شیطنت راهش را به درون او پیدا میکنند. عکسالعمل مادربزرگ و مردم جزیره در برابر این شیطنتها چیست؟
دختری به نام لاکپشت
معرفی کتاب
«لاکپشت» نام دختری است که مادرش خدمتکار است. به همین علت، آنها اتاق مجانی دارند؛ اما بچههای این خانهها هرگز با دختر خدمتکار رفتاری خوبی ندارند. هنگامی که پسرهای «کارلی» دُم گربه بیچاره لاکپشت را آتش میزنند، دخترک ساکت نمیماند و ماجرا را برای پدرشان تعریف میکند. آقای کارلی درجا مادر لاکپشت را اخراج میکند. مادر دخترک در خانه دیگری مشغول به کار میشود؛ اما لاکپشت مجبور است از مادرش جدا شود و به خانه بستگانی برود که تا به حال آنها را ندیده است و... .
میمونها را بشمار
معرفی کتاب
کتاب حاضر با داستانی که با کمک تصاویر پیش میرود، شمارش اعداد ۱ تا ۱۰ را به کودکان آموزش میدهد. در داستان قرار است میمونها شمارش شوند؛ اما آنها با حضور ۱ مار کبرا فرار کردهاند. ۲ راسو مار را فراری میدهند، ۳ کروکودیل باعث فرار کردن راسوها میشوند، با آمدن ۴ خرس، کروکودیلها پا به فرار میگذارند و این شمارش تا ۱۰ ادامه مییابد.
پس کی میرسیم؟
معرفی کتاب
پسرک همراه پدر و مادرش سوار ماشین میشوند تا به خانه مادربزرگ بروند و راه طولانی است. پسرک حوصلهاش سر میرود و شروع به غُر زدن میکند. گویی زمان متوقف شده است و حتی به عقب میرود! به زمان دزدان دریایی یا زمان دایناسورها! در طول مسیر پسرک یاد میگیرد که از زمان حال لذت ببرد و این کار باعث میشود که زمان سریعتر بگذرد. تصاویر کتاب، در روایت داستان نقش مهمی را ایفا میکنند.
یک کتاب خیلی خوب کثیف شده
معرفی کتاب
«لویی» شاد و سرحال است و میخواهد داستان تعربف کند که ناگهان لکهای روی کتاب میبیند و متوجه میشود که آن لکه مرباست! او در حال شکایت کردن است که لکه دیگری روی کتاب میافتد، لکه کره بادام زمینی! بعد جای انگشت و بعد از آن مقداری آب پرتغال! همه اینها کتاب را کثیف میکند و لویی هر لحظه عصبانیتر از اینکه چرا آدمها به کتاب احترام نمیگذارند.