پیپی جوراب بلند در پارک
معرفی کتاب
«پیپی» در شهر استکهلم زندگی میکرد که شهر آرامی بود. در چند روز گذشته، اتفاقات وحشتناکی در شهر افتاده بود. افراد شروری پیدا شده بودند که مردم را اذیت میکردند، بهخصوص نیمهشبها در پارک شهر. پیپی تصمیم گرفت همراه دوستانش، به پارک برود و منتظر افراد شرور بماند؛ اما شب که نمیتوانستند در پارک بخوابند. پیپی ایده جالبی داشت؛ آنها... . درست زمانیکه بچهها میخواستند بخوابند، صداهایی شنیدند و... .
من هم میخواهم به مدرسه بروم
معرفی کتاب
«پیترِ» 7ساله و «لنا»ی 5ساله، برادر و خواهر هستند. پیتر به مدرسه میرود و یک معلم دارد، اما لنا به مدرسه نمیرود و معلمی هم ندارد، ولی دلش خیلی میخواهد یک معلم داشته باشد. لنا هر روز میگوید که من میخواهم به مدرسه بروم، و وانمود میکند که او هم یک معلم دارد و توی مدرسه درس میخواند؛ تااینکه یک روز صبح اتفاقی رخ میدهد... .
هدیه خوشمزه
معرفی کتاب
شخصیت اصلی کتاب، موش کوچک و مهربانی است که تصمیم میگیرد سالِ نو برای مادرش هدیه بخرد. موش کوچولو در همین فکر است که ناگهان چشماش به قارچ بزرگی میافتد و آن را بهترین هدیه برای مادرش میپندارد. اما در بین راه دوستانش را میبیند و مجبور میشود قارچ را با آنها سهیم شود و... . نویسنده در این کتاب، سعی دارد کودکان را با صفات «مهربانی» و «بخشش» آشنا کند.
عملیات مخفی
معرفی کتاب
«مایکل»، کارآگاه زبل، پروندههای زیادی را حل کرده است. همسایهاش، «الیور»، از او میخواهد دزد آشغال محله را پیدا کند. الیور میخواهد بفهمد کسی که هرشب آشغالها را زیرورو میکند، کیست. این اولین پرونده شبانه کارآگاه زبل است. او تحقیقاتش را شروع میکند و بعد از مدت کوتاهی به نتایج خوبی میرسد. کارآگاه متوجه میشود چه کسانی این کار را نکردهاند! پس زیرورو کردن سطل آشغال الیور کار چهکسی است؟
نقاشی گمشده
معرفی کتاب
همه بچههای محل میدانند که وقتی چیزی گم میشود، باید از کارآگاه زبل کمک بخواهند. نقاشی «آنی» که از سگش کشیده، گم است و او از «مایکل»، یعنی همان کارآگاه زبل میخواهد تا آن را پیدا کند. کارآگاه تحقیقات را از اتاق آنی شروع میکند. او همهجا را میگردد و سرانجام یک نقاشی در سطل کاغذباطلهها پیدا میکند؛ اما این نقاشی آنی نیست! حالا کارآگاه زبل به سراغ کسانی میرود که نقاشی را دیدهاند. آیا او میتواند نقاشی آنی را پیدا کند؟
سرنخ الکی
معرفی کتاب
در این داستان «مایکل» یا همان «کارآگاه زبل»، به همراه سگاش «تافی» در خیابان میدویدند و ورزش میکردند که ناگهان تکهای کاغذ پیدا میکنند که رویش با جوهر نوشته شده «و ت نا». مایکل، تلاش میکند تا معنای «و ت نا» را پیدا کند اما در هیچ فرهنگ لغاتی برای آن معنایی نیامده است، این پرونده فکر مایکل را مشغول کرده است، او فکر میکند این سرنخ کوچک، الکی است؛ اما... .
جعبه اسرار آمیز
معرفی کتاب
توی خانه مادربزرگ «لومباگو» همه چیز مرتب و روبهراه است و بوی کیک شکلاتی همه جا پیچیده است. اما معلوم نیست یکدفعه از کجا یک بسته پستی جلوی در خانه پیدا میشود؛ بستهای که نه فرستندهاش معلوم است و نه نشانی گیرندهاش. حالا دیگر «نوئمی» آرام و قرار ندارد تا بفهمد چه کسی این بسته مشکوک را فرستاده و توی آن چه چیزی گذاشته است. شاید خلافکارها نقشهای کشیده باشند...!
خداحافظ مامانبزرگ
معرفی کتاب
هنگامیکه «نوئمی» در مدرسه بود، ناگهان به یک احساس بد غلبه میکند؛ خانم «لومباگو»، مادربزرگ به کمک احتیاج دارد. نوئمی این را میداند، آن را احساس میکند و برای همین از مدرسه فرار میکند تا به مادربزرگ سری بزند. اما چطور مادربزرگ در آپارتمانش نیست؟ چرا آن همه ظرف قرص روی میز آشپزخانه او بودند؟ آیا او بسیار بیمار است؟ آیا او به بیمارستان رفته است؟ آیا او بهبود مییابد؟ و... .