فرگال از کوره درمیرود
معرفی کتاب
«فرگال« یک اژدها کوچولوی دوستداشتنی است؛ اما وقتی دیگران به او میگویند چه کار کند، عصبانی میشود؛ مثلاً وقتی شام حاضر است، او دلش میخواهد همچنان بازی کند یا وقتی پدر میگوید باید سبزیجات بخورد. در زمین فوتبال وقتی مربی میگوید تو دروازهبان باش و فرگال نمیخواهد این کار بکند، باز هم عصبانی میشود. او نمیتواند خودش را کنترل کند و بالاخره دوستانش از او خسته میشوند و... .
فرگال به اردو میرود
معرفی کتاب
«فرگال» اژدها به اردو رفت؛ اما کمی نگران بود. مامان و بابا سعی کردند او را دلگرم کنند. وقتی فرگال به اردو رسید، تصمیم گرفت کارها را خوب انجام دهد تا همه از او خوششان بیاید. اولین فعالیت، نفس آتشین بود و فرگال سرِ صف ایستاد. در پرتاب آتش خیلی مهارت نداشت؛ اما موقع نان پختن، به بقیه نشان داد که چطور نان میپزند... . او تمام تلاشش را کرد؛ ولی وقت ناهار هیچکس حاضر نشد کنار او بنشیند! چرا؟ چه اتفاقی افتاده بود؟
فرگال با فرن آَشنا میشود
معرفی کتاب
«فرگال» اژدها کوچولوی شاد و شنگولی بود تا وقتی که مامان و بابا با یک تخم اژدها به خانه آمدند. هرروز همه به تخم نگاه میکردند و منتظر بودند تا اینکه «فرن»، خواهر فرگال، از تخم بیرون آمد. از آن روز همهچیز به هم ریخت. فرن با اسباببازیهای او بازی میکرد، تو ماشین گریه و زاری راه میانداخت و... . دیگر هیچکس به او توجه نداشت تا اینکه فرگال تصمیم گرفت فرار کند!
امید تازه
معرفی کتاب
این داستان زیبایی و نور را در میانه تاریکی و ناامیدی کشف میکند و مفهوم امید را بهگونهای که برای کودکان قابلفهم باشد، بیان میکند. وقتی موشکوچولو در زیرِ زمین، ناراحت و غمگین نشسته است، مادرش به او نشان میدهد که چگونه به دنبال امید بگردد؛ او نشانههای بهار را همهجا میبیند. امید را همهجا میتوان دید؛ از زیر خاک تا شاخههای درختان.
بچهگربه کارگاه پرماجرا
معرفی کتاب
«پیتی» بچهگربه کارگاه داستاننویسی دارد و شاگردانش بچهقورباغهها هستند. در اولین جلسه، بچهقورباغهها حسابی سروصدا میکنند. همه میخواهند معاون رئیس، یعنی پیتی باشند و... . وقتی بالاخره آرامش برقرار میشود، پیتی درس را شروع میکند. او از شاگردانش میخواهد که روی صفحه کاغذشان یک خط بکشند و... .
شاه کوچولو کالهویرش
معرفی کتاب
«پاتریک» خواهری بزرگتر و برادری کوچکتر از خود دارد و مثل همه بچههای وسط، احساس میکند به اندازه فرزندان دیگر به او توجه نمیشود. پاتریک عاشق بازیهای کامپیوتری است، روزی هنگام بازی، ناگهان بازی قطع میشود و شخصی روی صفحه نمایش ظاهر میشود و از یک مسابقه تلویزیونی با جایزه یک میلیون دلاری خبر میدهد؛ اما در شهر آنها چنین کانال تلویزیونی و مسابقهای وجود ندارد! عجیبتر اینکه وقتی پاتریک با مادرش به فروشگاه میرود... .
گربه میخواهد ماهی بگیرد و ده داستان دیگر
معرفی کتاب
این کتاب مشتمل بر داستانهای کوتاه پندآموز با عنوانهای «کوه و برکه»، «حلزون خودخواه»، «درخت بید توخالی»، و... است. در داستان «گربه میخواهد ماهی بگیرد»، روزی ماهیگیری، ماهی بزرگی صید کرد. گربهای که نزدیکش نشسته بود با خودش فکر کرد که ماهیگیری کار آسانی است برای همین تصمیم گرفت که یک ماهی صید کند، گربه کنار رودخانه رفت و دُمش را داخل آب کرد و... .
کلاه های عجیب و غریب میلی
معرفی کتاب
در این داستان «میلی» وقتی از مدرسه به خانه بازمیگردد جلوی فروشگاه کلاه، توقف میکند. کلاههای زیادی در ویترین وجود دارد، اما کلاهی که او از همه بیشتر دوست دارد، کلاهی با پرهای رنگی است. میلی به داخل فروشگاه میرود تا کلاه را بخرد، اما پول کافی ندارد. فروشنده که از میلی خوشش آمده یک کلاه جادویی به او میدهد که... .
روبات خرابکار
معرفی کتاب
این کتاب داستان روبات غولپیکری به نام «اریک» است. روباتی که به گفته نویسنده نوعی آدم مکانیکی است. این ربات تخیلی نیست؛ بلکه واقعاً ساخته شده است. وقتی «آلفی» به بخش اشیا گمشده فرودگاه میرود تا دست راستش را پیدا کند، اریک را میبیند که زیر آتوآشغالها پنهان شده. او قدرت زیادی دارد؛ اما خیلی دستوپا چلفتی است. آلفی هم دست کمی از اریک ندارد؛ اما برای نجات اریک، دست به هر کاری میزند و... .
من بیچاره همسترم و هیچکاره
معرفی کتاب
پدرومادر «سوزی» برایش همستر میخرند؛ البته سوزیکوچولو دلش گربه میخواهد؛ اما چون مامان و بابا مخالف گربه هستند، برایش همستر میخرند که دردسرهای نگهداری گربه را نداشته باشد؛ اما همستر داستان، اصلاً خوشحال نیست؛ چون سوزی به کلهاش روبانی صورتی میبندد و فکر میکند او هم باید مثل گربهها برایش خُرخُر کند. به اینترتیب، همستر این قصه متوجه میشود که بیچاره است و هیچکاره!