Skip to main content

شازده کوچولو

معرفی کتاب
نویسنده برای شکستن رکورد پرواز بین پاریس و سایگون تلاش می‌کند که درصحرای بزرگ آفریقا دچار نقص فنی شده و به ناچار فرود می‌آید. این سانحه دستمایه نگارش«شازده کوچولو» می‌شود که در آن، قهرمان داستان، پس از فرود در کویر، با پسرکی آشنا می‌شود. پسرک به خلبان می‌گوید که از سیاره دوردستی می‌آید و آن‌قدر آنجا زندگی کرده که روزی تصمیم می‌گیرد برای اکتشاف سیاره‌های دیگر دیار خود را ترک کند. او هم‌چنین برای خلبان از گلِ رُز محبوبش می‌گوید که دل در گرو عشق او دارد و... .

داستان‌های چارلز دیکنز

معرفی کتاب
کتاب حاضر حاوی پنج داستان از «چارلز دیکنز»، نویسنده انگلیسی، است. بسیاری از رویدادها و شخصیت‌های کتاب‌های چارلز دیکنز، بازتابی از رویدادها و شخصیت‌های زندگی واقعی او هستند. «خانه غمزده» و «داستان دوشهر» نام دو داستان ازاین پنج داستان است. داستان آخر، زندگی جوانی کشاورز‌زاده را به تصویر می‏‌کشد که تحت تعالیم اشراف‌گری‌های فرانسوی، در سال‌های منتهی به انقلاب است. همچنین خشونت‌های انقلابیون را نسبت به اشراف سابق نشان می‏‌دهد.

مهمان سلطنتی

معرفی کتاب
«مونا» موشه، در هتل دل‌گشا خدمتکار است و در اتاق بهترین دوستش، «تیلی» می‏‌خوابد. بعد از اینکه جشن بابا «اسلامبر» برگزار می‎شود، بیشتر مهمان‌ها در هتل به خواب می‌‏روند و کارمندان فکر می‌کنند مثل هرسال، زمستان بی‌سروصدا و پُر از آرامشی دارند؛ اما اتفاقات عجیب و غریبی رخ می‏‌دهد که این آرامش را به هم می‌‏زند!

آتش‌سوزی در جنگل

معرفی کتاب
تابستان از راه رسیده است و اهالی هتل دل‎گشا، در جنب‌وجوش هستند تا خود را برای شرکت در جشن عروسی خانم «پریکلز» و آقای «کوئیلسون» آماده کنند. در این میان، مهمانی تازه از راه می‏‌رسد، موشی به نام «استرابری». آیا ممکن است او یکی از اعضای خانواده مونا باشد که مونا از وجودش بی‎خبر بوده است؛ اما فرصت نمی‎شود مونا جواب سوالش را پیدا کند؛ چون رعدوبرق باعث آتش‌سوزی در جنگل می‏‌شود و... .

راکت داستان می‌نویسد

معرفی کتاب
سگِ کوچولو، «راکت»، عاشق کتاب است. او همیشه یا خودش کتاب می‏‌خواند یا معلمش، پرنده طلایی، برایش کتاب می‏‌خواند. راکت حتی بوی کتاب‌ها را هم دوست دارد! او دنبال کلمه‌های جدید است و هرروز چندتایی پیدا می‎کند. پرنده طلایی کلمه‌ها را از درخت آویزان می‌کند تا اینکه درخت پر از کلمه می‏‌شود و روزی راکت تصمیم می‌گیرد با آن کلمه‎ها داستانی بنویسد؛ اما درباره چه بنویسد و موضوع داستانش چه باشد؟

راکت باسواد می‌شود

معرفی کتاب
سگ کوچولو، «راکت»، عاشق بازی بود. او دنبال برگ‌ها می‌دوید و به آواز پرنده‌ها گوش می‎داد و زیر درختش چرت می‎زد تا اینکه روزی صدای پرنده طلایی کوچولو او را از خواب پراند! پرنده می‌خواست معلمِ راکت باشد و چیزهایی به او یاد بدهد؛ اما راکت دوست داشت فقط بازی کند. پرنده کوچک بالای درختی نشست و داستان سگِ بدشانسی به نام «باستر» را خواند. راکت اول عصبانی شد؛ اما کم‌کم از داستان خوشش آمد و... .

تخم‌مرغ خال‌خالی

معرفی کتاب
غاز و اردک یک تخم خیلی بزرگ با خال‌های رنگی پیدا می‎کنند و هرکدام معتقدند که تخم متعلق به خودشان است. اردک می‏‌گوید که اول تخم را دیده و غاز می‌‏گوید که اول لمسش کرده است. بعد از کلی جروبحث و کشمش، سرانجام تصمیم می‌گیرند با هم از تخم بزرگ مراقبت کنند و با هم آن را گرم نگه دارند. آن‌ها ایده‌های خوبی دارند، می‏‌خواهند به جوجه شنا و پرواز یاد بدهند و... سرانجام انگار وقتش رسیده است؛ اما ... .

تمام شب دویدم

معرفی کتاب
«سامی» پسری از کشور سوریه و جنگ‌زده است. شورشیان و تروریست‌ها سرزمینش را ویران کرده‎اند و او مجبور شده است به امید زنده ماندن کشورش را ترک کند؛ اما سفرش آسان نیست. او برای رسیدن به اروپا مجبور است از آب‎های یخ‌زده عبور کند. سفری تلخ که هرگز فراموش نمی‌کند. سامی فقط کُت کهنه پدر و فلوتش را به همراه دارد و تصمیم گرفته است در این سرزمین تازه، زخم‌هایش را تسکین دهد؛ اما آیا می‌‏تواند؟

قبل از فراموشی

معرفی کتاب
«رابینسون» همیشه به پدربزرگش کمک کرده است تا ماشین‎های تعمیرگاه را راه بیندازد و شیره درخت افرای حیاطشان را جمع کند. رابینسون حالا بیشتر از هروقت دیگری به پدربزرگ کمک می‌‏کند؛ چون حافظه پدربزرگ ضعیف شده و ممکن است ساده‎ترین کارها را هم فراموش کند. رابی فکر می‏‌کند اگر دردسر درست نکند، پدربزرگ نگران نمی‎شود و ذهنش استراحت می‏‌کند و حالش بهتر می‎شود؛ اما وقتی پای «اَلِکس»، بزرگ‎ترین زورگوی کلاس به میان می‏‌آید، مشت‌های رابی به کار می‌‏افتند و... .

زیر سقف آسمان

معرفی کتاب
«کورا» همراه مادر و خواهرش در گرم‌خانه‌ای زندگی می‌کند، این اولین‌بار است که بعد از مرگ پدرش مجبور شده‌اند در چنین جایی زندگی کنند، هرچند بعد از مرگ پدر، در جایی ثابت ساکن نبوده‌اند؛ چون توانایی پرداخت اجاره را ندارند؛ درحقیقت آن‌ها بی‌خانمان هستند. «آدیر» خواهر کوچک‌تر کورا است که به دلیل مشکلاتی که در هنگام تولدش پیش آمده، دچار آسیب مغزی شده و کمی با انسان‌های معمولی متفاوت است؛ البته به نظر مادر فقط متفاوت است و دنیا را طور دیگری می‌بیند. حالا این خانواده کوچک سه‌نفره باید خانه‌ای پیدا کنند که با درآمدشان متناسب باشد. چند روزی می‌گذرد و... .