Skip to main content

غول بزرگ مهربان

معرفی کتاب
سوفی روی تختخواب یتیم‌خانه دراز کشیده بود؛ اما خوابش نمی‌برد؛ چون پرتو پرنور مهتاب، مستقیم روی بالشش افتاده بود. او از تخت پایین آمد، غافل از اینکه الان درست ساعت جادوگری است و ممکن است هر ‌اتفاق غیرعادی بیافتد... . سوفی شانس آورده که غول بزرگ مهربان او را دزدیده است؛ چون این غول، برخلاف غول‌های دیگر گوشت آدم نمی‌خورد! و... .

فرار از آلکاتراز

معرفی کتاب
آقای «گریس‌ولد» برای طراحی بازی «فرار از صخره» که در زندان آلکاتراز برگزار می‌شود، با نویسنده مشهور و انزوا‌طلب داستان‌های جنایی، «ارول روی»، همکاری می‌کند. «امیلی» و «جیمز» هم می‌خواهند در بازی شرکت کنند؛ ولی یادداشت‎‌های تهدیدآمیز و ناشناس، وسایلی که گم می‌شوند و حضور غافلگیرکننده و مشکوک نویسنده معروف دیگری در میان شرکت‌کنندگان، بازی و واقعیت را در هم می‌آمیزد و... .

دختر آفریقا

معرفی کتاب
آفریقا تنها خانه‌ای است که «ریچل» در تمام عمرش می‌شناخت. وقتی پدر و مادرش به علت آنفولانزا می‌میرند، او در مقابل همسایه‌های بدجنسشان به طعمه‌ای بی‌پناه و آسیب‌پذیر تبدیل می‌شود. ریچل بین دروغ و حرص محاصره شده و گرفتار نقشه‌ای مجرمانه می‌شود. او را به انگلستان می‌فرستند و در آن‌جا مجبور می‌شود با فریب و دروغ زندگی کند. ریچل باید مثل شیر صبور و قوی باشد و منتظر فرصتی بماند که بتواند خودش سرنوشتش را به دست بگیرد و دوباره راهی برای برگشتن به خانه پیدا کند.

آموزش نوشتار توصیفی: مهارت‌های نگارشی برای نوشتن متن توصیفی

معرفی کتاب
نوشتن مهارتی آموختنی است که می‌توان مانند دوچرخه‌سواری و نقاشی آموخت و با تمرین به مهارت رسید. رویکرد آموزشی این کتاب کاملاً مهارتی است تا فراگیران بی‌مقدمه و بدون هراس قلم بردارند و بنویسند. ضرورت یادگیری توصیف به این علت است که پس از کسب این مهارت، خودبه‌خود زمینه لازم برای یادگیری دیگر گونه‌های نوشتن، مانند داستان و خاطره، فراهم می‌شود.

مراقب جایزه‌هایت باش

معرفی کتاب
در کتاب «مراقب جایزه‌هایت باش»، نوجوانان با گناهانی آشنا می‌شوند که به سرعت می‌توانند جایزه‌های خدا را از دستشان بربایند. شیطان، سوگند خورده است که فرزندان آدم را فریب دهد و نگذارد به این جایزه‌ها دست پیدا کنند. شناخت گناهان به نوجوانان کمک می‌کند که از آن‌ها دوری کنند و اراده قوی و انگیزه بالا برای حفظ و مراقبت از جایزه‌های خدا پیدا کنند.

هوای گربه‌ها را داشته باشید!

معرفی کتاب
زن‌وشوهر دیروقت به خانه برگشتند. زن می‌دانست که پسرشان در اتاقش و در کنار پرستارش به آرامی خوابیده است؛ ولی برای اطمینان بیشتر تصمیم گرفت به اتاق سر بزند. او درِ اتاق را باز کرد و چون نمی‌خواست آن‌ها را بیدار کند، کمی جلو رفت و آباژور را روشن کرد؛ اما با صحنه وحشتناکی روبه‌رو شد! پسر کوچکش و پرستار او، هیچ‌کدام در تخت‌هایشان نبودند! به جای آن‌ها دو گربه سیاه و پشمالو خوابیده بودند!

الیور و جزیرک‌های شناور

معرفی کتاب
«الیور» فقط دَه سالش بود؛ اما دَه سال پُربار و هیجان‌انگیز؛ چون پدرومادرش، هر دو، کاشف بودند. وقتی الیور به دنیا آمد، فقط یک کوله‌پشتی حمل کودک و یک کالسکه شاسی‌بلند برایش خریدند. الیور هرگز به مدرسه نرفته بود. او هیچ‌وقت اتاق‌خواب مستقل نداشت و همیشه روی تختخواب تاشو خوابیده بود؛ اما سرانجام روزی رسید که پدرومادرش تصمیم گرفتند به خانه‌شان در خلیج آب‌های عمیق، نزدیک شهر کوچک ساحلی سنت پاروکس، برگردند و آنجا بمانند. الیور... .

کنترل خشم در نوجوانان

معرفی کتاب
نویسنده کتاب، خشم را یکی از احساسات طبیعی بشر می‌داند و معتقد است هر آدمی با عصبانیت خود، یک‌جور برخورد می‌کند؛ برخی خشم خود را در درونشان نگه می‌‎دارند؛ برخی آن را با کلمات آزاردهنده ابراز می‌کنند؛ و برخی دیگر به جنگ و دعوا متوسل می‌شوند یا از شدت خشم منفجر می‌شوند. در این کتاب، مهارت‌هایی به نوجوانان آموزش داده می‌شود که با استفاده از آن‌ها بتوانند بر عصبانیت خود چیره شوند.

فروپاشی

معرفی کتاب
«سورن» به تازگی متوجه شده که خواهرش، «اگلانتین»، افسون شده است و رویاهای شبانه عجیبی می‌بیند؛ اما پیش از آنکه سورن دست به کار شود، اگلانتین غیبش می زند و رویاها به کابوسی مرگبار در هنگام بیداری تبدیل می‌شوند و البته درخت گاهول کبیر در معرض خطر جدی قرار می گیرد. سورن باید شه‌پرِ شه‌بال‌ها را برای نجات خواهرش رهبری کند. به‌این‌ترتیب، نبرد بعدی، میان جغدهای گاهول و پاکزاد‌های شرور در دل قلمروی خطرناک منقارزار شروع می‌شود و... .

ستاره گرگ

معرفی کتاب
«تیزپا» توله‌گرگ خوشبختی است که با پدرومادرش و برادرهاوخواهرهایش در قلمروشان زندگی می‌کنند. او هرروز قد می‌کشد و قوی‌تر می‌شود و آرزویی ندارد جز اینکه یک روز بتواند مثل پدرش، گله‌ خودش را داشته باشد و آن‌ها را سیر کند؛ اما با حمله‌ گرگ‌های سفید، خانواده از هم می‌پاشد و توله‌ها گم می‌شوند. تیزپا از خانواده جدا و آواره شده است. دیگر نه گوزنی برای خوردن هست و نه آبی برای نوشیدن. او مار شکار می‌کند، علف می‌خورد و به سفرش ادامه می‌دهد تا سرانجام... .