فرانک
معرفی کتاب
کتاب حاضر داستان «ضحاک» است و از زمانی آغاز میشود که «فریدون» نزد مادرش، «فرانک»، میرود و از پدرش میپرسد. فرانک از نخستین دیدار شیطان با ضحاک میگوید و اینکه چطور ضحاک با وسوسه شیطان، پدرش، «مرداس»، را میکشد و جای او مینشیند. در دومین دیدار شیطان با ضحاک، او به عنوان آشپز، بهترین غذاها را برای ضحاک میبرد و در عوض این همه، فقط میخواهد که بر شانههای ضحاک بوسه زند و ضحاک این کمترین درخواست را میپذیرد؛ اما... .
مشترک مورد نظر
معرفی کتاب
محور اصلی داستان این کتاب، حادثۀ پلاسکو است. نویسنده تلاش کرده است به موضوع شهرسازی و مدیریت شهر بپردازد و اینکه ساختمانهای زیادی در شهر تهران وجود دارد که در موقعیت پلاسکو هستند. او معتقد است باید ابتدا به پیشگیری فکر کنیم و فقط هشدار ندهیم و در عمل جلو بروز چنین اتفاقهای تلخی را بگیریم.
شهر تمام عیار، چشمها در کمین
معرفی کتاب
«ویولت» اصلاً دلش نمیخواست که با خانوادهاش به شهر تمامعیار برود. شهری که همۀ مردم مجبورند عینکهای مخصوصی به چشم بزنند تا بتوانند ببینند! و مدرسهای که مدام در حال امر و نهی کردن است و تمام روز بچهها باید مرتب و تمیز و بینقص حرف بزنند و رفتار کنند! شهر تمامعیار عجیب بود و ویولت همان روزهای اول فهمید که آنجا با همۀ شهرهای دنیا فرق دارد. مدام صداهای عجیبوغریبی توی گوشش میپیچید، پدرش غیب شد و رفتار مادرش هم تغییر کرد... . آنجا چه خبر بود؟
پسرک و کوهنورد
معرفی کتاب
پدر «ردی»کوهنورد بزرگی بود. در کوهستانهای آلپ کسی نبود که او را نشناسد. او به هنگام صعود از آخرین پناهگاه کشته شد. ردی بعد از پدرش راه او را ادامه داد و کوهنورد شد. او آرزو داشت کاپیتان «وینتر»، پیشکسوتترین کوهنورد زمان خود را ببیند و چقدر دلش میخواست به هتل محل اقامت او برود؛ اما هرگز باور نمیکرد با اتفاقی باورنکردنی با کاپیتان وینتر روبهرو شود.
واتسونها به بیرمنگام میروند -1963
معرفی کتاب
داستان این کتاب، یک داستان رئال تاریخی برای نوجوانان است. خانوادۀ واتسون، خانوادهای سرزنده و صمیمی است که قصد دارد به پسر پرشروشور خانواده یک درس مهم بدهد. این پسرک شیطان و بازیگوش به حرف پدرومادرش گوش نمیدهد؛ اما مادربزرگ سختگیرش روی او تسلط دارد. مادربزرگ در بیرمنگام زندگی میکند، پس خانواده واتسون راهی بیرمنگام میشوند تا پسر را به دست مادربزرگش بسپارند؛ اما اتفاقاتی که در جریان این سفر میافتد، همهچیز را تغییر میدهد.
قلب مدفون
معرفی کتاب
داستان از جزیرهای به نام «میریاد» آغاز میشود که ساکنان آن، سالها خدایان بیرحم و ترسناک را میپرستیدند؛ اما طی یک هفته، جنگی میان خدایان شکل میگیرد و همۀ آنها و بسیاری از مردم جزیره میمیرند. جنازه خدایان غولپیکر در انتهای دریاها فرو میرود و حالا پس از سی سال، این افسانه در میان ساکنان جزیره مشهور است که هرکس بتواند به اعماق آبها سفر کند و تکهای از بدن خدایان را بردارد، به ثروت و قدرت بیکرانی دست مییابد... .
به زبان کبوترها
معرفی کتاب
«کوو» دختری است که از نوزادی روی پشت بامی میان دسته کبوترها بزرگ شده و با آنها زندگی کرده است. به زبان آنها حرف میزند، آنها را خانوادهاش میداند و تقریباً مثل آنها زندگی میکند؛ اما مدتی است که متوجه تفاوتش با آنها شده است. آنهم وقتی که موجوداتی شبیه به خودش را از بالای پشتبام میبیند. زمستان سخت و سردی که از راه رسیده، باعث شده که کبوترها نتوانند برای کوو غذا بیاورند. کوو با اینکه از انسانها میترسد، مجبور میشود برای پیدا کردن غذا از محل امن و آشنای خودش بیرون بزند و... .