Skip to main content

زیبای سیاه

معرفی کتاب
داستان این کتاب از زبان یک اسب سیاه بیان می‌شود و داستان درد و رنج اسب‌ها در قرن نوزدهم را شرح می‌دهد و ماجراهایی که یک اسب در دوران زندگی‌اش از سر می‌گذراند. نویسنده مخاطب را وارد دنیای اسب‌هایی می‌کند که رام و اهلی شده‌اند و داشتن حس خوب نسبت به حیوانات را توضیح می‌دهد. در جایی از کتاب با جمله‌ای معروف برخورد می‌کنیم: «باید با دیگران همان‌طور رفتار کنیم که دوست داریم آن‌ها با ما رفتار کنند.»

تورو! تورو!

معرفی کتاب
پدربزرگ و نوه‌اش، «آنتونیتو»، خیلی صمیمی هستند. بین آن‌ها نوعی آشنایی ذاتی و غریزی وجود دارد. برای همین آن‌روز پدربزرگ برای او آن ماجرای قدیمی را تعریف کرد، آن‌روز که آنتونیتو با توپش شیشه پنجره را شکست. آنتونیتو از پدربزرگ پرسید وقتی بچه بوده کار بدی کرده است و پدربزرگ با صداقت جواب داد که خیلی. او می‌خواست برای نوه‌اش تعریف کند؛ اما از آنتونیتو قول گرفت که این حرف‌ها مانند رازی بین خودشان بماند!

سکوت به زبان مادرى

معرفی کتاب
این کتاب مجموعه اشعاری است، در قالب نیمایی و چهارپاره که برای نوجوانان سروده شده است و از دغدغه‌های امروزی آن‌ها، مانند دوستی، تلاش، دلتنگی می‌گوید و از کودکان کار. همچنین موضوعات مذهبی، عاشقانه، اجتماعی و ملی را نیز شامل می‌شود. در شعر «سکوت به زبان مادری»، آمده است: «می‌توان غزل سرود، می‌توان ترانه گفت، با دهان بسته هم شعر عاشقانه گفت. می‌توان سکوت کرد، با زبان مادری یا کمی نگاه کرد... .»

پدربزرگم!: روایتی داستانی از زندانیان سیاسی

معرفی کتاب
قهرمان داستان دختری نوجوان است که مادرش در بیمارستان بستری است. او به دنبال دفترچه بیمه مادرش، دفتر خاطرات مادربزرگش را پیدا می‌کند. دفتر شامل یادداشت‌های روزانه‌ای است که خیلی ساده و صمیمی نوشته شده است. نویسنده، یعنی مادربزرگ، عاشق مردی به نام «حمید» بوده است! اما قهرمان داستان مطمئن است که اسم پدربزرگش حمید نبوده! او با خواندن این یادداشت‌ها وارد مسائل سیاسی قبل از انقلاب می‌شود و... .

جوجه عمه ربابه

معرفی کتاب
این کتاب مجموعه‌ای از پانزده داستان کوتاه است که به قلم نویسندگان مختلفی به رشته تحریر درآمده است. داستان «جوجه عمه ربابه»، سومین داستان این کتاب، از جوجه‌هایی سخن می‌گوید که عمه مادر به خانه می‌آورد. او برای عیددیدنی آمده و چون جوجه‌ها را نمی‌توانسته تنها بگذارد، همراهش آورده است؛ اما جوجه‌ها باعث می‌شوند تا قهرمان داستان به دردسر بیفتد و مرتب گوشش پیچانده شود!

اسب سحرآمیز

معرفی کتاب
فردا جشن سال نو است.«ایرِنا» همراه پدرومادرش به روستا می‌روند؛ اما خیلی زود باید به خانه برگردند؛ چون کارهای زیادی باید انجام دهند. از طرفی پدرومادر می‌خواهند برای دخترشان هدیه‌ای بخرند؛ ولی ایرنا چیزی نمی‌خواهد تا اینکه در دکان عتیقه‌فروشی، اسب چوبی‌ای را می‌بیند که مثل خودش تنها و غمگین است. او اسب به خانه می‌برد و مانند اسب واقعی تیمارش می‌کند؛ اما... .

اسمش هامون بود

معرفی کتاب
اگر به یک گربه غذا بدهید، او دوباره به سراغتان می‌آید و آمدنش، پیشنهاد دوستی به شماست. این داستان از زبان یک گربۀ خیابانی روایت می‌شود. او دوستی به نام «هامون» دارد که از صبح تا شب در خیابان‌ها پرسه می‌زند و فال و بادکنک و ... می‌فروشد؛ اما موضوع جالب‌تر از دوستی آن‌هاست؛ گربه و هامون زبان همدیگر را می‌فهمند و خیلی زود به رفیق‌هایی تبدیل می‌شوند که از راز‌های هم باخبرند!

تو را دوست دارم

معرفی کتاب
اشعار این کتاب در قالب نیمایی سروده شده است. شاعر نوجوانی درونش را زنده نگاه داشته و اشعارش را متناسب با زمان و تغییرات اجتماعی و فرهنگی سروده است. از این کتاب می‌توان برای آموزش کارگاهی شعر، ویژه هنرجویان شاعر نیز استفاده کرد. در اولین شعر این مجموعه، به نام «تو را دوست دارم»، آمده است: «تو را دوست دارم تو را که خداوند دریا و کوهی و سازنده آسمانی چنین باشکوهی... .»

بیت من خانه نیست

معرفی کتاب
اشعار این کتاب برای نوجوانان و جوانان سروده شده است. شاعر به طبیعت توجه خاصی دارد؛ اما از مسائل اجتماعی نیز غافل نمی‌شود. در شعری با همین عنوان می‌گوید: «دوباره چرخ دستی پر از سروصدا و یک نفر که داد می‌زند، نمک و آن طرف‌تر کنار تیر برق، کسی شبیه یک پدربزرگ عینکی، دوباره توی کوچه التماس می‌کند، کمک! و من...».

آلزایمر

معرفی کتاب
اشعار این کتاب را خودِ شاعر برای نوجوانان انتخاب کرده است. از بارزترین ویژگی‌های اشعار، ابراز عواطف نوجوانی است و بیشتر آن‌ها عاشقانه هستند. در شعر «تا لحظه آخر»، می‌گوید: «چیزی نمی‌فهمم از فارسی، از زیست. جز عشق تو چیزی در کله من نیست. کارم فقط این است تا لحظه آخر، هی می‌کشم یک قلب در گوشه دفتر». شاعر معتقد است که حتی «آلزایمر» هم نمی‌تواند نقش معشوق را از ذهنش پاک کند.