شهریار آینده
معرفی کتاب
زمین صنعتی بر اثر اتفاقی مبهم از بین رفته است و انسانها به زندگی قرون وسطا بازگشتهاند. در این میان افرادی از سادهلوحی انسانها استفاده کرده و استفاده از ماشین را دلیل این نابودی میشمارند. این داستان درباره پسر نوجوانی به نام «لوکپری» است که علاقه فراوانی به جنگ و جنگاوری دارد و اتفاقات بعدی او را در این راه قرار میدهد. لوک براساس گفته پیشگو، به عنوان شهریار آینده لقب میگیرد، بدون آنکه از خانواده اشرافزادگان باشد. این پیشبینی در مرحله اول به شکست میانجامد و شهریار آینده از شهر خود فرار میکند و... .
روزی پرندههایی ...
معرفی کتاب
«چارلی» زندگی ساده را دوست دارد. اتاقش تمیز است، لوازم طراحیاش، غذاهای محبوبش و برنامههای روزانه همه دقیق و منظماند؛ اما وقتی پدرش در افغانستان مجروح میشود و بعد هم برای درمان به بیمارستانِ آن سرِ کشور منتقل میشود، ورق زندگیاش برمیگردد. او برای ملاقات پدرش، راهی سفر میشود، همراه خواهرش که مدام به دنبال دوست و رفیق است، دو برادر دوقلوی سرکش و دوست خانوادگی جدید و مرموزشان! بنابراین، این سفر مسلماً آرام و بیدردسر نیست. چارلی تصمیم میگیرد تلاش کند و تمام پرندههایی را که دیدنشان در حیات وحش، آرزوی او و پدرش بوده است، در طول سفر پیدا کند و... .
بیش فعالی: کتاب کار نوجوانان
معرفی کتاب
نویسنده کوشیده است در این کتاب، تمرینهایی را برای نوجوانان بیشفعال قرار دهد که به افزایش تمرکز و دقت آن ها یاری میرساند. همچنین داستانهایی را از موفقیتهای نوجوانان بیشفعال ADHD بازگو میکند که پس از پی بردن به استعدادهایشان فقط نیاز به توجه کافی داشتهاند تا اعتماد به نفسشان را افزایش دهند و ...
و توی دروازه
معرفی کتاب
این داستان درباره پسر عزیزدردانهای است به نام «کریم» که پدرش او را «خلیل» صدا میکند و به کریم ـــ خلیل معروف است. او هیکل درشتی دارد. برای همین با بچههای بزرگتر از خودش دوست میشود و وقتی دوستانش میگویند باید به جنگ برویم، او هم تصمیم میگیرد به جبهه برود. او پس از رفتن به جبهه، دیگر نمیتواند شیطنت کند و در لحظه ورود به جبهه، با روی اصلی و واقعی جنگ روبهرو میشود؛ جنگی نابرابر بین اهالی یک روستا با سربازان مسلح بعثی. نویسنده سعی کرده است صحنهها و اتفاقات تلخ جنگ را با شوخیها و لحظات طنز کنار هم قرار دهد.
مرد گمشده
معرفی کتاب
در این کتاب، داستانِ نویسندهای روایت میشود که یکی از بزرگترین تفریحاتش، جستوجوی نام خودش در اینترنت است. او با این کار با افراد مشهورِ همنام یا مشابه نام خود آشنا میشود. این نویسنده که پیشتر دبیر علوم و فیزیک بوده است، روزی به هنگام جستوجو، متوجه انتشار کتابی میشود که حاوی نکتهها و تستهایی درباره مفهوم حرکت در کتابهای فیزیک دوره دبیرستان است و از همه مهمتر، نویسنده آن همنام خودش است. او با مشاهده این مطالب، به چالشی همهجانبه میان خود و آن نویسنده کشیده میشود و... .
پریخاله و لنین
معرفی کتاب
این کتاب حاوی پنج داستان کوتاه است که در فضای روستایی روسیه نوشته شده است. اولین داستان که «پریخاله و لنین» نام دارد، درباره زنی است که رنجِ روزگاران قلبش را پارهپاره کرده است. اگر کسی لباس وصلهدار و مندرس او را ببیند، فکر میکند، حتی یک روز هم در زندگی روی آرامش و آسایش را ندیده است؛ اما او زمانی برای خودش خانه و کاشانهای داشته و پدر و مادری که در آغوش گرمشان بزرگ شده بود و سالها بعد همسری که او را میپرستید و پسر و دختری که از همه کودکان دهکده باهوشتر بودند و...؛ اما همه اینها کجا رفتهاند و بر سر او چه آمده است؟
سارق طلا
معرفی کتاب
«جاش»، «دینک» و «روثرز»، بلیت بختآزمایی دوستشان را پیدا میکنند که برنده هفتمیلیون دلار شده است. آنها بلیت را به او تحویل میدهند. این دوست خوب، برای تشکر از بچهها، آنها را برای تعطیلات، به مزرعهای توریستی در «مونتانا» میفرستد... . بچهها به کلبهشان هدایت میشوند و بعد از چند دقیقه صدای زنگ غذا به گوش میرسد. در ادامه داستان، وقتی بچهها برای پیدا کردن طلا، خاکشویی میکنند، جاش قطعهای طلای بزرگ پیدا میکند؛ اما تب طلا کار خود را میکند و آن قطعه به سرقت میرود. بچهها میخواهند دزد را پیدا کنند!
سیاهچال مرگبار
معرفی کتاب
«دنیک»، «جاش» و «روثرز» برای دیدن دوستشان، «والیس والاس»، نویسنده ماجراهای اسرارآمیز، به «مین» میروند. روثرز خیلی هیجانزده است و فکر میکند آیا ممکن است قصر والیس، خندق و سیاهچال داشته باشد؟ سرانجام به «بلفست» میرسند و از اتوبوس پیاده میشوند. مرد قدبلندی با موهای طلایی به آنها سلام میکند! او برادر والیس است. مرد که «واکر» نام دارد، میگوید والیس به خرید رفته است و او آنها را به قصر میرساند... . بچهها از پل متحرک رد میشوند و... . چرا در باز نمیشود؟ پس والیس چطور وارد قصر میشود؟ در همین موقع ناگهان... .
رابین هود
معرفی کتاب
پس از اینکه شاه «ریچاردِ» شیردل، رهسپار جنگ میشود برادرش، «جان»، تخت شاهی را غصب میکند و مالیاتهای سنگینی را برای مردم مقرر میکند. ریچارد شیردل در این فاصله به اسارت پادشاه اتریش درمیآید. «رابینهود» که یکی از تیراندازان زبردست است، از دادن مالیات سر باز میزند و به جنگل «شروود» پناه میبرد. او به همراه همدستانش، داراییهای ثروتمندان را میدزدند و میان تهیدستان تقسیم میکنند. پس از بازگشت ریچارد شیردل به انگلستان، وی موفق میشود قدرت را با کمک رابینهود از چنگ برادرش بهدرآورد.