داداش ابراهیم
معرفی کتاب
وجود الگوهای مناسب در زندگی هر فردی تأثیر بسزایی در رشد روحی و روانی او دارد. شهدا یکی از بهترین الگوهایی هستند که میتوان در زندگی از راه و منش آنها استفاده کرد. این کتاب مشتمل بر روایتها و داستانهایی کوتاه در وصف زندگی شهید «ابراهیم هادی» است. در این روایتها به صفاتی چون شوخطبعی، علاقه به یادگیری اخلاق، و ایمان در شهید ابراهیم هادی، اشاره شده که ایشان را به یکی از الگوهای مناسب برای نوجوانان تبدیل کرده است.
بوتههای آدمخوار
معرفی کتاب
پس از بارانی سهمگین، همهچیز در زندگی سه نوجوان ساکن جزیرۀ کوچک تغییر میکند. «پترا» که به آب حساسیت دارد، درمییابد که بدنش نسبت به باران عکسالعملی نشان نمیدهد؛ ولی «آنایا» که تقریباً به همهچیز حساسیت دارد، علائمی خفیف را تجربه میکند. درهمینحال، علفهایی ناشناخته با رشد بسیار سریع، مزرعهای را احاطه میکنند که «سث» با خانوادۀ جدیدش در آن زندگی میکند. همزمان با اینکه اوضاع بدتر و وحشتناکتر میشود و علفهای سیاه تقریباً تمام جزیره را تحتسلطۀ خود درمیآورند، این سه نوجوان، تغییراتی فیزیکی را تجربه میکنند که آنها را با علفها مرتبط میکند و... .
جامانده در اعماق اقیانوس
معرفی کتاب
«لوسی» دختر سیزدهسالهای که در پنجمین تابستان بعد از مرگ مادرش که یک زیستشناس و متخصص کوسه بود، دوستش را هم از دست میدهد. او که حالا با پدرش زندگی میکند، باید با این دو غم بزرگ کنار بیاید تا هم خودش و هم پدرش را از این شرایط رها کند. او تصمیم میگیرد با ادامه دادن و دنبال کردن تحقیقات ناتمام مادرش دربارۀ نوع خاصی از یک کوسه و همینطور با کمک علاقهای که به اقیانوس و کوسهها از مادرش به ارث برده، با سوگواری و مشکلات روحی و روانی ناشی از این فقدانها، کنار بیاید؛ اما متوجه موضوعی میشود...
داداش سیاه، داداش سیاه
معرفی کتاب
«دانته» پسری سیاهپوست، از مادر سیاهپوست و پدر سفیدپوست است. برادر او، «تری»، که از خودش سه سال بزرگتر است، رنگ پوستش شبیه پدرشان است. برای همین اختلاف در رنگ پوست، معمولاً کسی متوجه نمیشود این دو برادر هستند. خانواده در نیویورک زندگی میکنند؛ اما بهخاطر شغل مادرشان که وکیل است، مجبور میشوند به ماساچوست بروند... . همۀ اعضای دبیرستان جدید، تقریباً سفیدپوست هستند و بهشدت نژادپرست. بچهها و حتی مسئولان مدرسه، دانته را صرفاً بهخاطر رنگ پوستش مدام آزار و اذیت میکنند تا روزی که برای کاری که نکرده، توبیخ میشود... .
دختری که نیلوفر میدوخت
معرفی کتاب
«هانا» دختر نوجوان چینی، آمریکایی است که در اوج دوران نژادپرستی آمریکا به همراه پدرش به شهری جدیدی نقل مکان میکند. او دوست دارد رؤیاهایش را دنبال کند؛ درس بخواند، در مغازۀ پدرش، لباس طراحی کند و بدوزد و بتواند یک دوست واقعی برای خودش پیدا کند؛ اما برای تمام اینها باید روزانه برای ابتداییترین حقوق انسانی خود بجنگد تا بتواند در این شهر بهراحتی زندگی کند. مردم این شهر، رفتار خیلی خوبی با او ندارند؛ اما هانا دقیقاً دلیلش را نمیداند تا اینکه روزی بر اثر یک اتفاق متوجه میشود... .
به خاطر آنیا
معرفی کتاب
«آنیا» دَه سال دارد که متوجه میشود به بیماری مربوط به سیستم ایمنی بدن مبتلا شده است. او خیلیزود مجبور به استفاده از کلاهگیس میشود و همکلاسیهایش؛ «کیلی»، «استف»، «تونیا» و «نیکول»، به این فکر میکنند که شاید او سرطان داشته باشد؛ اما بعد، اتفاقی غیرقابل تصور رخ میدهد. کلاهگیس «آنیا» در ساعت ورزش از سرش میافتد! این اتفاق، بیشازاندازه برای او دردناک است؛ ولی اینبار «کیلی» به کمک او میآید و آنیا با این دوستی غیرمنتظره، شجاعتِ مواجهه با سختیهای زندگی را به دست میآورد.
رمانهای سهگانه جانکریستوفر
معرفی کتاب
این کتاب مجموعه اول از «رمانهای سهگانه جان کریستوفر» و داستانی علمی، تخیلی است. «سه پایه» بر بشر مسلط شده است و ماشینهایی عجیب که موجودات بیگانه (بعداً به عنوان «استادان» شناخته میشوند) آنها را هدایت میکنند. جامعۀ بشری در این کتاب عمدتاً به دامداری مشغول هستند. سبک زندگی یادآور قرون وسطی است... . ایمپلنتهایی به نام «کلاهک»، انسانها را از چهاردهسالگی کنترل میکنند. آنها کنجکاوی و خلاقیت را سرکوب می کنند.
حبیب حبیب قربان
معرفی کتاب
داستان این کتاب دربارۀ مردی به نام «قربان» است که قصد دارد برای سفری توریستی به ارمنستان برود؛ اما اتفاقات آنطور که میخواهد پیش نمیرود و سر از دمشق درمیآورد. قربان نمیداند چهکار باید کند و نمیداند چه تصمیمی باید بگیرد. پس در دمشق میماند تا از حرم حضرت زینب (س) دفاع کند. او مردی بهنام «حبیب » را میبیند که هیکلی درشت دارد و بدنش پر از خالکوبی است. قربان فکر میکند او لایق مدافع حرم بودن نیست؛ اما اتفاقاتی پیش میآید که همهچیز را تغییر میدهد.
فرزند خوانده
معرفی کتاب
این کتاب با الهام از تاریخ صدر اسلام، به زندگی «زید»، فرزندخواندۀ رسول خدا (ص) اختصاص دارد؛ هرچند نویسنده تمام زندگی او را روایت نکرده و به بخشی از زندگی زید بسنده کرده است؛ اما به همین بهانه، گریزی میزند به زندگی و زمانه پیامبر و سیره ایشان در برخورد با دیگران. زید غلام حضرت خدیجه (س) بود. پیامبر او را به فرزندی پذیرفت و با وجود آنکه خانواده و پدرش او را پس از سالها یافتند و برای بازگرداندن او به مکه آمدند؛ اما زید زندگی در کنار رسول خدا را ترجیح داد. او سالها بعد، در جنگ موته به شهادت رسید.
چشمهایم در اورشلیم
معرفی کتاب
داستان با قرار ملاقاتی در آوریل 2035 در پاریس آغاز میشود. این ملاقات بین سفیر اسرائیل در فرانسه با تاجر یهودی سرشناسی به نام «آدریل عُوادیا» است. «موشه شالو» قصد دارد تاجر یهودی را در جریان نقشۀ نابودی مسجدالاقصی بگذارد که قرار است بهوسیلۀ ماهوارۀ نظامی در جشن سال نو یهودیان انجام شود؛ اما سفیر نمیداند آدریل عوادیا، همان «بنجامین راحیل» افسانهای و فرمانده بخش سایبری جنبش آزادیبخش قدس است؛ مردی که بیست سال است مهمترین سرویسهای امنیتی جهان او را تعقیب میکنند. او شخصاً برای نابودی این عملیات وارد فلسطین میشود.