زنان کوچک
معرفی کتاب
این کتاب، داستان زندگی چهار خواهر را روایت میکند. مارگارت، جوزفین، الیزابت و ایمی 4 خواهرند که با مادر و مستخدشان زندگی میکنند. پدر راهی جبهههای جنگ شده است و پیشروی دشمن به سوی شهر آنها هر روز بیشتر میشود. اهالی منطقه مجبور میشوند که شهر را ترک کنند، اما ترک خانه مشکلات گوناگونی به دنبال دارد که این زنان کوچک را نیز درگیر میکند و آنها در جستجوی راهی برای اداره و مدیریت زندگی هستند. با زنان کوچک همراهشو...
بچههای راهآهن
معرفی کتاب
بچههای راه آهن از اول بچههای راه آهن نبودند. حتی فکر نمیکنم که درباره آن فکر میکردند یا چیز زیادی میدانستند. فقط این را میدانستند که راه آهن وسیلهای است برای رفتن به جاهای مختلف. آنها بچههای خیلی معمولیای بودند که با پدر و مادرشان در یک خانهی ویلایی در حومهی شهر زندگی میکردند. آنها خیلی خوشبخت بودند و اصلاً فکر نمیکردند که روزی این خوشبختی و راحتی تمام میشود و آنها مجبور میشوند زندگی متفاوتی را شروع کنند. اما این اتفاق افتاد؛ آن هم کاملاً ناگهانی و خیلی ترسناک....
پرنسس اقیانوس
معرفی کتاب
ناتیلوس، زیردریایی هوشمند کاپیتان نمو با فناوری خارجالعادهاش، بعد از سالها از اعماق اقیانوس بیدار میشود در آن هنگام دو مدرسهی رقیب باهم میجنگند و گرفتار دردسری فاجعهبار میشوند. دردسری که سال اولیهای مدرسه هاردینگ- پنکرافت را راهی مأموریت خطرناکی میکند تا راز فناوری قدرتمندی را کشف کنند که میتواند جهان را از نو بسازد یا آن را نابود کند. اما یک روز اژدری سهشاخ مدرسهی هاردینگ- پنکرافت را هوا میفرستد. همهچیز زیر سر مدرسهی رقیب است. آنا، آخرین بازماندهی نسل کاپیتان نمو، اَبَرزیردریایی ناتیلوس را بیدار میکند و نبرد بزرگ آغاز میشود. مؤسسهی لَند میتواند ناتیلوس را از چنگ آنا در بیاورد؟
از بام تا بهشت، روایت داستانی از فاجعه خونین هجوم به مدرسه فیضیه
معرفی کتاب
این کتاب دربارۀ انقلاباسلامی و حمله عوامل رژیم طاغوت به مدرسه فیضیه قم در دوم فروردین سال 1342 میباشد. ناصر شخصیت نوجوان داستان بر حسب اتفاق درگیر حادثه آن روز تاریخی میشود. در مقابل او قُلی پاسبان بازنشسته نقطه مقابل او قرار میگیرد. ناصر که در گذشته از سوی قلی تنبیه شده است انگیزه پیدا میکند در آن شرایط تلافی کند. او به همراه دوستانش احمد و نیا به کمک مبارزین سیاسی پرداخته و در روز دوم فروردین سال 1342 با پناه دادن مبارزین تحت تعقیب، کمک شایانی به جریان مبارزه میکنند.
صدایشب
معرفی کتاب
صدای شب، داستان نوجوانی چهارده ساله به نام کاوه است که میخواهد منجم بزرگی شود، اما حملهی مغولها به شهرشان، صددروازه همه چیز را تغییر میدهد. او و مادرش آذر به همراه دختری شانزده ساله به نام حیران که دوست چندین سالهی کاوه است، از شهر فرار میکنند اما در بین راه متوجه میشوند که منوچهر، پدر کاوه توسط مغولها کشته شده. کاوه حالا یک هدف بزرگ دارد: گرفتن انتقام پدر. اما او که تا امروز فقط مشغول کتابها بوده، چطور باید دست به چنین کاری بزند؟
مصائب یک فری
معرفی کتاب
فری یک نوجوان 15-16 ساله است. لاغر استخوانی، با قد بلند و موهای فر که نگاه متفاوتی به همه اتفاقات پیرامونش دارد. نام اصلیاش فرید است اما موهای فر و درهم پیچیدهاش هم دلیل مضاعفی شده است که همه فری صدایش کنند. کتاب، روایت ماجراهای متفاوتی است که برای فری، اعضای خانواده، دوستان و همسایههایش اتفاق میافتد و او سعی میکند از دل هر روایت یک تحلیل کارشناسی بیرون بکشد و همچنین کتاب معرف یک نوجوان فوتبال دوست دوآتیشه میباشد.
نمکی و مارِعینکی
معرفی کتاب
در افسانهها آمده است نمکی دختری بود که برای نجات خواهرانش از دست غول، باید هفت در را میبست. اما شش در را بست و قبل از بستن در هفتم خوابش برد. اینبار اما نمکی پسری است که از افسانههای قدیمی بیرون آمده تا با کمک دوستانش مارعینکی و بارجو که یک الاغ پیر است به جنگ هفت دزد شرور برود و یاقوتهایی را که از پادشاه ربودهاند پس بگیرد. دزدها بسیار خطرناکاند و تنها صلاح نمکی هوش و زیرکی اوست.
بچههای راهآهن
معرفی کتاب
بچههای راه آهن از اول بچههای راه آهن نبودند. حتی فکر نمیکنم که درباره آن فکر میکردند یا چیز زیادی میدانستند. فقط این را میدانستند که راه آهن وسیلهای است برای رفتن به جاهای مختلف. آنها بچههای خیلی معمولیای بودند که با پدر و مادرشان در یک خانهی ویلایی در حومهی شهر زندگی میکردند. آنها خیلی خوشبخت بودند و اصلاً فکر نمیکردند که روزی این خوشبختی و راحتی تمام میشود و آنها مجبور میشوند زندگی متفاوتی را شروع کنند. اما این اتفاق افتاد؛ آن هم کاملاً ناگهانی و خیلی ترسناک....
بابا لنگدراز
معرفی کتاب
رمان «بابا لنگدراز»، داستان جذاب و دلنشین دختر یتیمی بهنام «جروشا ابوت» یا «جودی» را روایت میکند که با حمایت یک ناشناس خیرخواه به تحصیل میپردازد. این داستان از زبان جودی در قالب نامههایی به این خیرخواه که او را «بابا لنگدراز» مینامد، روایت میشود. داستان «بابا لنگدراز» با زندگی جروشا ابوت یا جودی در پرورشگاه «جان گریر» آغاز میشود. جودی که از کودکی در این پرورشگاه زندگی کرده، درحالیکه با کارهای روزمره و وظایف طاقتفرسا سروکار دارد، آرزوهای بزرگی در سر میپروراند. او دختری باهوش، پرانرژی و مشتاق به یادگیری است که همیشه تلاش میکند تا از محدودیتهای زندگیاش فراتر رود... .