Skip to main content

دنیای سوفی

معرفی کتاب
کتاب «دنیای سوفی» یک رمان فلسفی است که تاریخ فلسفه را از زمان فیلسوفان یونان باستان تا فلسفه‌های مدرن به خوانندگان معرفی می‌کند. داستان حول دختر نوجوانی به نام سوفی آموندسن، دختری 15 ساله می‌چرخد که با دریافت نامه‌هایی از یک فیلسوف مرموز به نام آلبرتو ناکس، وارد دنیای فلسفه می‌شود و در این مسیر به سؤالات عمیق در مورد «وجود، معرفت و حقیقت» می‌پردازد. این کتاب با ترکیب داستانی و مفاهیم فلسفی پیچیده، خوانندگان را با تفکرات بزرگ‌ترین فیلسوفان تاریخ آشنا می‌کند و تفکر انتقادی را در آنها برمی‌انگیزد. «دنیای سوفی» یک سفر فکری و پرهیجان به دنیای فلسفه است.

اما

معرفی کتاب
کتاب «اِما»، رمانی درباره دختری به نام اِما است که در شهری کوچک در انگلستان زندگی می‌کند. اِما، دختری باهوش و ثروتمند است که فکر می‌کند خیلی خوب می‌تواند دیگران را راهنمایی کند و برای آن‌ها تصمیم بگیرد. او دوست دارد برای بقیه نقشه ازدواج بکشد و فکر می‌کند همیشه درست حدس می‌زند، ولی گاهی اشتباهاتش باعث دردسر می‌شود. داستان «اما» پر از ماجراهای جالب، شخصیت‌های دوست‌داشتنی و اتفاقات خنده‌دار است که مخاطب را به دنیای زیبای قرن نوزدهم می‌برد. این کتاب نشان می‌دهد که چطور قضاوت‌های عجولانه و دخالت‌های بی‌جا در زندگی دیگران می‌تواند عواقب ناخوشایندی داشته باشد و چقدر مهم است که قبل از هر تصمیمی، خوب فکر کنیم و به حرف‌های دیگران هم گوش بدهیم.

برادر انگلستان

معرفی کتاب
کتاب «برادر انگلستان» رمانی خواندنی با زبان و ساختاری منسجم که به بازه‌ی زمانی سال‌های پیش از انقلاب تاکنون پرداخته است. داستان با خواب‌هایی آغاز می‌شود که هر کدام مربوط به قسمتی از گذشته و اتفاقات آن دوران می‌شود. راوی داستان در عالم خواب و رؤیا مسافر قطاری بی‌مقصد می‌شود و با گذر از کوپه‌های آن به مرور خاطرات مرتبط با آشنایانش در گذشته‌های دور و کوچه‌ی کهن‌دژ می‌پردازد. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: «درست نمی‌فهمم که بیدارم یا خواب، که سوار قطار شده‌ام یا از آن پیاده شده‌ام. بخار صبحگاهی از دهان قطار بیرون می‌ریزد... اما نه، انگار پیاده شده‌ام؛ آن هم درست وسط کوچه کهن‌دژ. قطار با همه سی واگنش آمده است با من تا تهِ کوچه‌ای پیچ‌درپیچ و کاهگلی؛ کوچه‌ای بی‌ریل، با دیوارهای فروریخته. نرمه غباری از شن و خاک در فضای راهرو و کوپه قطار موجی محو دارد؛ موجی به رنگ آبی و طلایی در پس‌زمینه‌ای مهتابی. هیچ مسافری در قطار نیست جز منِ حیرت‌زده، منِ مات، منِ گیج و منگ. ایستاده‌ام و از پسِ پنجره‌های چرک و خاک‌آلودْ کوچه کهن‌دژ را نگاه می‌کنم؛ کوچهٔ خاطرات شیرین و دور کودکی، کوچهٔ قوم و خویش‌های نزدیک و دور، آقاجان و عموجان، مادر و زن‌عمو، ماه‌لقا و اسماعیل، پسرعموهایم، سالار و سلطان.»

بر دامان آمستردام

معرفی کتاب
«بر دامان آمستردام» روزنوشت‌هایی است که نویسنده، پس از سفر به کشور هلند و اقامت در شهری نزدیک آمستردام نوشته است. نویسنده به همراه همسر و دو فرزندش به مدت شش ماه به منطقه‌ای که در مرز شهر جدید آمستلفین و آمستردام قرار دارد سفر کرده و در آن‌جا زندگی می‌کنند. این سفرنامه به ماجراهای تلخ و شیرینی که خانواده ثقفی در سفر به هلند داشته‌اند می‌پردازد. او در بخش‌های از کتاب هم به تجربیات خود از خرید وسایل مورد نیاز و گاهی فروش وسایل مورد علاقه‌شان هم اشاره کرده است. نویسنده همچنین در مدت اقامت در هلند سفرهای کوتاهی به سه کشور سوئیس، ایتالیا و بلژیک داشته و در این کتاب درباره تجربه این سفرها مطالبی نوشته است.

بچه‌های داج‌سیتی

معرفی کتاب
این اثر با زبان طنز، داستان سه نوجوان است که اتفاقات تلخ و شیرینی را در محله و مدرسه رقم می‌زنند و سپس تحت تأثیر دوستان شهید خود به جبهه می‌روند. در بخشی از این کتاب آمده است: «برای آمادگی جسمانی، پیاده‌روی زیاد می‌رفتیم. باید شیوه‌ی نزدیک شدن به دشمن بدون اینکه متوجه ما بشه رو تمرین می‌کردیم. تمام تجهیزات نظامی رو طوری باید به خودمون می‌بستیم که ...».

بی‌سردار

معرفی کتاب
این اثر، رُمانی است که بر اساس تحولات دوران مشروطه نگاشته شده است و همبستگی اجتماعی اقشار مختلف ایران را به تصویر می‌کشد و به‌ویژه به نقش تأثیرگذار زنان در مبارزات آزادی‌خواهانه می‌پردازد. حضور یک زن کلیمی در داستان نیز همزیستی و اتحاد میان اقلیت‌های مذهبی و دیگر اقشار جامعه را برجسته می‌کند. این کتاب نه‌تنها به بررسی جنبه‌های تاریخی می‌پردازد، بلکه لایه‌هایی از تعاملات انسانی و اجتماعی را در جریان مبارزات مشروطه آشکار می‌سازد.

چاه سرخ

معرفی کتاب
نویسنده این رُمان با خلق شخصیت‌های تخیلی، داستان تازه‌ای را برای بازگو کردن تاریخ آفریده است. این اثر لحظات دردناک و حماسی نبرد ملی «چالدران»، نخستین نبرد شاه اسماعیل (دولت صفوی) با سلطان سلیم عثمانی در 31 مرداد سال 893 شمسی که در نزدیکی شهر خوی در دشت چالدران اتفاق افتاد را برای مخاطب روایت می‌کند. وقایع رُمان در سه منطقه اردبیل، تبریز و دشت چالدران می‌گذرد و سایه روشنی از نبردها و زندگی شاه اسماعیل صفوی را به تصویر کشیده است. شخصیت اصلی و محوری داستان دختری به نام «زلیخاست» که محافظ همسر شاه اسماعیل (تاجلی بیگم) است و با او در جنگ‌ها و نبردها شرکت می‌کند. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «نیزه‌ام را دادم جای عصا زیر بغلش گرفت. لنگ زد و جلوتر رفت. آرام قدم برداشتم. از آن من نبود؛ فاصله چند قدمی‌ام را با او نگه داشتم و نخواستم شانه‌به‌شانه‌اش بروم و صدای نفسش را بشنوم و جانم گُر بگیرد!»

سقلمه

معرفی کتاب
نویسنده در این رمان طنز زندگی پسری جوان و ناپخته به نام مرتضی را روایت می‌کند که با رسیدن به سن ازدواج، برای پیدا کردن همسر مورد علاقه‌اش تقلا می‌کند. مرتضی در خانواده‌ای متوسط رو به پایین زندگی می‌کند و در جریان خواستگاری‌های متعددش از دختران، با فرهنگ، سلیقه و ایده‌آل‌های طبقات دیگر جامعه آشنا می‌شود. او در این مسیر با مشکلات و چالش‌های زیادی دست و پنجه نرم می‌کند. رمان «سقلمه» در 18 فصل با عناوین جذابی برای مخاطب نگارش شده است.

هناسه

معرفی کتاب
این رمان بر اساس یک داستان واقعی با نگاهی به زندگی یک خانواده عراقی و ظلم رژیم بعث عراق به کردنشینان و اهالی حلبچه نوشته شده است. داستان کتاب در حلبچه، کوهستان‌های کردستان، شکارگاه پرور سمنان و شهر سمنان اتفاق می‌افتد. هناسه نام مادر خانواده‌ای از کردستان عراق است که تحت ظلم رژیم بعث قرار می‌گیرند. ظلم و فشار روی این خانواده در حدی است که مجبور به ترک وطن و مهاجرت به ایران می‌شوند و این خود شروع ماجراهای پرفراز و نشیبی برای این خانواده است. رمان تأثیرات جنگ بر بنیان خانواده، تبعات دوری، دلهره و دلتنگی آدم‌ها را شرح می‌دهد و سعی دارد تلاش و استواری یک زن را برای حفظ خانواده‌اش نشان دهد.

داستان‌های کارگاهی؛ سه‌شنبه‌های عزیز

معرفی کتاب
این کتاب شامل داستان‌هایی است که هنرجویانی که در کلاس‌های داستان‌نویسی خانم تجار شرکت کرده‌اند، نوشته‌اند. این کتاب 15 داستان را شامل می‌شود که اکثراً متعلق به بانوان نویسنده هستند و مجموعه‌ای از داستان‌های فارسی کوتاه است که با نثری ساده و جذاب نوشته شده است. قسمتی از داستان کتاب را می‌خوانیم: «برای آخرین بار نگاهم به آینه افتاد. نور آفتاب به صورتم خورده بود. صورتم درون آینه می‌درخشید، مکثی کردم. ناگهان زمان برایم متوقف شد. خوب نگاه کردم. نگاه چشمانم به نگاه چشمان درون آینه گره خورد. نکند آن گوهری که پدر می گفت، این است؟ !»