دخیل عشق
معرفی کتاب
«حوریه» در آسایشگاه جانبازان کار میکند و به «سیدرضا» که یک دست و دوپایش را از دست داده است، دل میبندد. حوریه همه خواستگارهایش را جواب کرده است؛ او نذر کرده است فقط با یک جانباز ازدواج کند؛ اما سیدرضا هیچ توجهی به او نمیکند تا اینکه حوریه با تمام حجب و حیایی که دارد، در فرصتی مناسب، راز دلش را به او میگوید؛ ولی سیدرضا حتی به او نگاه هم نمیکند. قرار است به مناسبت روز جانباز، مراسمی برگزار شود و حوریه به این فکر میکند که چطور میتواند مردهایی را که بیشترشان نمیتوانند حتی از تخت پایین بیایند، خوشحال کند.
اربعین طوبی
معرفی کتاب
داستان این رمان درباره "طوبی" دختری نوجوان است که در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ پدرش را از دست می دهد و در روزگار یتیمی به ازدواج تاجری عراقی در می¬آید. سال هایی توأم با شادی و مرارت برای طوبی سپری می شود تا اینکه ارتش بعثی صدام به ایران حمله می¬کند. پسران طوبی باید به ارتش ملحق شوند، اما طوبی جنگیدن با خمینی را برای فرزندانش حرام می¬کند. شخصیت طوبی، داستان زندگی خود را در مسیر پیاده¬روی اربعین از بصره تا کربلا برای نوه هایش تعریف می¬کند. متن داستان این کتاب ۴۰ گام دارد و در هر گام با دستمایه قرار دادن داستان زمان حال طوبی و پیاده¬روی او به سمت کربلا با رجوع به گذشته، نوجوانی، جوانی و میان¬سالی او که در بردارنده حال و هوای بخش¬هایی از تاریخ معاصر دو سرزمین ایران و عراق است، روایت می¬شود. این داستان برگرفته از واقعیت است.
ماهیها پرواز میکنند
معرفی کتاب
«ماهی» نام دختر دانشجویی است که در رشته معماری تحصیل میکند و صاحبخانهاش، «بانو»، قصد رفتن به سفر حج را دارد؛ اما ناگهان بیمار میشود و پزشکان هر گونه سفری را برایش ممنوع میکنند. بانو از او میخواهد که برای فیش حجاش مشتری پیدا کند و ماهی در حالی که در آژانس مسافرتی به دنبال مسافری دست به نقد میگردد، دلش میلرزد و خودش مسافر فیش بانو میشود و داستان با آماده کردن تدارکات سفر ماهی آغاز میشود. او در طول سفر، ذهنش مشغول و درگیر افکار گوناگونی است و در حال و هوایی به سر میبرد که هیچ ارتباطی با حال و هوای همسفرانش ندارد.
...و زمین آرام شد
معرفی کتاب
این فیلمنامه بر اساس یکی از داستانهای مشهور «محمدرضا بایرامی»، با عنوان «گرگها از برف نمیترسند» نوشته شده است. این فیلمنامه، داستان زندگی و ماجراجویی دو نوجوان در منطقه «سبلان» است. آنها به دنبال کشف نادیدههایی از طبیعت زیستی خود، در یک روز زمستانی، به قصد دیدن آبشاری یخزده از روستا خارج میشوند و درست در همان موقع زلزله تمام روستا را با خاک یکسان میکند. حالا این دو نوجوان در مسیر بازگشت، خود را مأمور حفاظت از روستا در برابر هجوم طبیعت میبینند و... .
همبخت
معرفی کتاب
در شهریور ۱۳۲۰ متفقین ایران را اشغال میکنند و شهرهای جنوبی ایران بمباران میشود. در اثر این بمباران، چوپانی جوان و پسربچهای پنج ساله که هر دو «رجب» نام دارند، دست راست خود را از دست میدهند. چوپان بعد از مرگ صاحب گله، راهی روستای دیگری میشود. بعد از دو سال، پسرک باید به مدرسه برود؛ اما آیا او میتواند با یک دست مدرسه برود و درس بخواند؟ داستان با نگرانیهای پدرِ پسرک برای ادامه تحصیل و کار پسرش و ازدواج چوپان جوان ادامه پیدا میکند و... .
زمزمههای چرنوبیل: تاریخ شفاهی
معرفی کتاب
در آوریل 1986، راکتور و ساختمان شماره چهار نیروگاه هستهای «چرنوبیل» که در نزدیکی مرز «بلاروس» قرار دارد، بر اثر انفجار تخریب شد و فاجعه چرنوبیل را به عنوان بزرگترین حادثه صنعتی قرن بیستم رقم زد. در این فاجعه، پنجاه آتشنشان و کارشناس نیروگاه کشته و بیش از پنجاه هزار نفر درگیر بیماری سرطان شدند و جان خود را از دست دادند. این کتاب داستان غمانگیز افرادی را بیان میکند که تحتتاثیر این فاجعه قرار گرفتهاند.
از جناب غول چه خبر؟
معرفی کتاب
این کتاب شامل چند داستان کوتاه و یک داستان نیمهبلند از «تولستوی» است. نام بعضی از این داستانها، «خدا صبر میکند و میبیند»، «سه پرسش»، «شمع»، «عزیز بیجهت» است. نویسنده در این داستانها به مظاهر تمدن و زندگی جدید طغیان میکند و بینش خود را درباره مذهب بیان کرده و زندگی را بر اساس طبیعت ذاتی و ترک تجملات ترسیم میکند. همچنین داستانها، نمایی از تفکر بلند و عمیق نویسنده را به نمایش میگذارد.
فریاد در خاکستر و چند داستان دیگر
معرفی کتاب
این کتاب حاوی نُه داستان کوتاه، با عنوانهای «فریاد در خاکستر»، «خشونت خام»، «کرانههای کبود»، «علمدار»، «بوی شیر» و... است. موضوع این داستانها درباره مذهب، جنگ و اجتماع است. در این داستانها، از ویرانی جنگ، معضلات درمانی در بیمارستانها، عشق و ارادت به امام حسین (ع) و... صحبت میشود. داستان «فریاد در خاکستر» درباره جانبازی به نام «عبدالله» است که در آسایشگاه جانبازان با دوستان همرزمش، خاطراتش را بازسازی میکند و در یکی از همین صحنهها از آسایشگاه میگریزد و... .
تفنگمو زمین نذار...
معرفی کتاب
این کتاب در سه فصل تهیه شده و شامل داستانهای کوتاهی با موضوع دفاع مقدس است. زبان برخی از داستانها طنز است. فصل نخست حول محور مسائلی است که خانوادههای رزمندگان، با آن دست به گریبان هستند. فصل دوم، ماجراهایی را روایت میکند که برای اُسرای جنگی رُخ داده است و فصل سوم درباره عملیات رویداده در خط مقدم است. «سفید و سیاه»، «نفی سبیل»، «دیدهبان»، «قهرمان» و «گاومیش»، نام برخی از این داستانهاست.
آواز، بچه، آتش
معرفی کتاب
این کتاب داستان زندگی «آیتالله دستغیب» است و در دو بخش تهیه شده است. بخش اول از ترور و شهادت آیتالله دستغیب شروع میشود و به تدریج تا سال ۱۳۵۷ به عقب میرود. دفتر دوم درباره شخصی به نام «نادر اتابکی» است که به عنوان یکی از سرکردههای ساواک، به خانه شهید دستغیب نفوذ میکند و گزارشهای خانه را به صورت روزانه و هفتگی به ساواک میدهد.